💥رخدادهـای پس از فتح خیبـر تا فتح مکه💥
🔸پیمان حدیبیه فرصت مبارزه مسلمانان را بر ضد قبایل حجاز فراهم کرد. همانگونه که راه را برای توسعه دعوت اسلامی آماده ساخت.
📜سیره نگاران از چندین سریه یاد کرده اند که در فاصله فتح خیبر تا فتح مکه رخ داده است. یکی از سرایا ⚔، سریه بشیر بن سعد بود که همراه سی تن به سوی بنی مره رفت. این طایفه در نزدیکی فدک زندگی می کردند. مسلمانان در آغاز موفق شدند تا گوسفندان و شترانی را به غنیمت بگیرند🐪، اما در راه بازگشت مورد حمله قرار گرفته و جز بشیر بن سعد همه گریختند. او خود را به فدک رساند و پس از چند روز به مدینه بازگشت. رسول خدا (ص) غالب بن عبدالله را همراه دویست نفر بدان سوی 🏇 گسیل داشت. آنها موفق به شکست دشمن شدند.
👈در این سریه اسامه بن زید مردی را تعقیب کرد و زمانی که به او رسید، با آن که آن مرد اظهار اسلام کرد وی را به قتل رساند. پس از آن که رسول خدا (ص) این خبر را شنید، وی را ❌سخت نکوهش کرد. اسامه گفت: او از ترس اظهار اسلام کرد. حضرت فرمودند: مگر تو قلب او را شکافتی❤️ و دانستی صادق بود یا دروغگو؟
⚠️در اینجا توجه به دو نکته مهم است؛
💢یکی آن که هر کافری تنها با اظهار شهادتین جان و مالش در امان قرار میگیرد و هیچ کس حق ندارد تا به او آسیبی برساند.
💢نکته دوم استفاده نامطلوبی است که اسامه بعدها👤 از این تجربه کرد. او گفت: هیچ گاه با کسی که شهادت به توحید و رسالت دهد، جنگ نخواهد کرد. وی این مساله را به عنوان توجیه عدم شرکت در غزوات امیرالمومنین (ع)✨ با مخالفانش مطرح می کرد.
❌چنین نتیجه ای روا نیست، زیرا خداوند در سوره حجرات دستور می دهد که باید در برابر باغی از دو گروه مسلمان ایستاد و جنگ کرد تا حکم خدا را بپذیرد.
👈غالب بن عبدالله سریه دیگر را شامل یکصد و سی نفر برای حمله به بنی عبد بن ثعلبه رهبری کرد. در این سریه نیز شماری از دشمنان به هلاکت☄ رسیده و غنایمی به دست مسلمانان افتاد. اینان در نجد سکونت داشتند.
👈سریه دیگر به فرماندهی بشیر بن سعد به سوی منطقه خباب در نزدیکی خیبر و وادی القری بود. این سریه در پی گزارشی که فردی از قبیله اشجع برای رسول خدا (ص) آورد فرستاده شد ✉️. وی گفت: گروهی از غطفانی ها به تحریک عیینه به همراهی برخی دیگر قصد حمله به مدینه را دارند. رسول خدا (ص)✨ این سپاه سیصد نفری را با یک راهنما بدان سوی فرستاد. آنان موفق به شکست شماری از دشمن و گرفتن غنایم آنان شدند. اما وقتی به محل اصلی دشمن رسیدند آنان به کوهها پناه برده و ⛰ متفرق شده بودند.
🕋عمره القضا
🔆رسول خدا (ص) در ذی قعده سال هفتم، به دلیل ممانعت قریش از عمره مسلمانان در سال ششم، عازم "عمره القضا" شد. آن حضرت دستور داد تا یکصد اسب و نیز سلاح🐎 فراوان آماده و حرکت کنند. حضرت درباره علت حمل سلاح با وجود معاهده حدیبیه فرمود: ما سلاحها را به داخل حرم نمیبریم و البته برای خطرات احتمالی باید سلاحها در دسترس ما باشد.
مشرکان مکه با 👂🏻شنیدن خبر آمدن مسلمانان مصمم شدند تا بر فراز کوههای مکه روند و اظهار کردند که حتی به مسلمانان نگاه نیز نخواهند کرد.
👌با این حال، کسانی از آنها در کنار دارالندوه صف کشیدند تا آن حضرت را ببینند. رسول خدا (ص)💕 در جمع یاران خویش و در حالی که سخت مراقب آن حضرت بودند، وارد مکه شد.
مشرکان می گفتند: قومی به مکه می آیند که گرمای یثرب آنان را سست کرده؛ لذا رسول خدا (ص) به اصحابش دستور داد تا در سه شوط طواف آهسته بدوند (هروله) تا مشرکان قدرت👊 آنها را ببینند.
✨رسول خدا (ص) پس از طواف و سعی، وارد کعبه شد تا آنگاه که بلال بر بام کعبه اذان گفت.
پس از خاتمه مهلت، سهیل نزد حضرت آمد و از ایشان خواست تا مکه را ترک کنند. پس از آن رسول خدا (ص) به ابورافع فرمود تا فرمان 📣 کوچ از مکه اعلام کرده بگوید که هیچ کس در مکه نماند.
🔸پس از عمره القضا نیز چند سریه دیگر به مناطق مختلفی فرستاده شدند. از جمله پانزده نفر از مسلمانان👥 به فرماندهی کعب بن عمیر غفاری به سوی منطقه "ذات اطلاح" رفتند. این منطقه در آن سوی وادی القری در حوالی خیبر بود. آنان به جز یک نفر، طی درگیری با دشمن به شهادت رسیدند. اینان باید پیش قراولان جنگ موته در 🗺منطقه شام باشند.
👈قبیله هوازن نیز از جمله قبایل سرکش و توطئه گر بر ضد اسلام بود. عناد آنها تا آن اندازه بود که حتی پس از فتح مکه به مقاومت خویش ادامه دادند. رسول خدا (ص) در ربیع الاول سال هشتم یک گروه بیست و پنج نفری را به فرماندهی شجاع بن وهب اسدی به سوی طایفه بنی عامر فرستاد تا بر آنان ضربتی زده بازگردند و آنان چنین کردند.
🔹ادامه دارد ...
✍بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ
سیـاسی اسلام، ج1، ص612-615"،
رسول جعفریان.
#تاریخ_سیاسی_اسلام ۵۲