ابن سینا مجدالدین بغدادی، می‌گوید: پیامبر خدا را به خواب دیدم، به او گفتم: در باره ی ابن سینا چه می‌گوئی؟ فرمود: مردی بود که می‌خواست بدون واسطه به خدا برسد، او را با دستم در حجاب قرار دادم و او در آتش افتاد. [۱] گر کسب کمال می‌کنی می‌گذرد ور فکر محال می‌کنی می‌گذرد دنیا همه بر سر خیالست خیال هر نوع خیال می‌کنی می‌گذرد گلخنی هر چند شب آزرده تر از کوی توایم پیش از همه کس روز دگر سوی توایم گویم جان به بوسی می‌خرد آن شهریار مژده ای عشاق آسان گشت کار ابذلوا ارواحکم یا عاشقین ان تکونوا فی هوانا صادقین در جوانی کن نثار دوست جان رو عوان بین ذالک را بخوان پیر چون گشتی گران جانی مکن گوسفند پیر قربانی مکن هرکه در اول نسازد جان نثار جان دهد آخر به درد انتظار سلمان ساوجی از بسکه شکستم و بستم توبه ---------- [۱]: ۱) - مانند این رؤیاها نمی تواند دست مایه قضاوت در مورد افراد باشد. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357