🌷 همسر شهید چمران می گوید دوستم به من گفت : تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می گرفتی من تعجبم چه طور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟ من گفتم:  «مصطفی کچل نیست. تو اشتباه می کنی.» آن روز همین که رسیدم به خانه، در را باز کردم و چشمم افتاد به مصطفی، شروع کردم به خندیدن. مصطفی پرسید: چرا می خندی؟ گفتم «مصطفی، تو کچلی؟ من نمی دانستم!» 🆔 @Zendegi_Zyba