⭕️و اما تحلیل و بررسی این داستان و یه جورایی نتیجه گیری:
🔸ببینید تو این قصه هر سه تا شخصیت آدمهای کم تحمل و کم حوصله ای بودند،
خودشونو نساختند و لذا به خاطر رفتار بچه گانشون کل اون مراسم تحت الشعاع قرار گرفته بود
🔻شخصیت اول(گزارش دهنده):
ادب و رعایت نکرد ،و یه جورایی خب حرمت مهمان و نداشت .حرکتش درست نبود ....و حتی وقتی مسئول جلسه داشت توجیه میکرد بازم حرف زد و کار و خراب تر کرد...
🔻شخصیت دوم (مهمون جلسه):
خب حالا یه شخص نسبتا بی تجربه ای یه چیزی گفت .تو چرا بی خیال نشدی آخه..بزرگتر هم بودی..تا آخر جلسه بهش برخورده بود که بله چرا فلانی همچین حرفی به من زد...کوتاه هم نیومد...
🔻و شخصیت سوم(مسئول جلسه):
که از نظر من ایشون هم بی تجربگی کرد
چرا؟
چون حالا جلسه داشت تموم می شد..مهمون و گزارش دهنده هر کدوم یه اشتباهی داشتند . شما که مسئول بودی چرا آخر جلسه پشت تریبون دوباره این موضوع و یاد آوری کردی و به هر دو تیکه انداختی. 🔻
#نتیجه : آقا بنا نیست که همیشه همه جا حرف بزنیم .اگر مسئول جلسه حرف نمی زد دعوا ادامه پیدا نمی کرد..
آقای خونه
خانم خونه
اینقد تو زندگی
#مشکلات و ناراحتی هست..بنا نیست ما بابت هر برداشتی که دیگران می کنند به همه جواب بدیم
برا همه استدلال بیاریم
بریم سراغ همه و بگیم عاقا اون جا حق با من بوده و
ول کنید عاقا...قرار نیست همه رو راضی کنیم
ممکنه هر کسی هر فکر بی خودی درباره ما داشته باشه
اگه بنا باشه ما به فکر بی خود و بی جهت دیگران اهمیت بدیم شک نکنید باز وارد یه قصه جدیدی میشیم
و همین طور ادامه دار میشه...
خیلی از اوقات باید به خیلی از چیزها بی خیال بود...
#شاد باشید....😊
@zendeshad