💖زوجهای بهشتی💖
#موضوع_امروز 👇 خاطره نویسی مهربانو های گل ☺️💐 امروز فقط یاد و خاطرات دوران خوش آشنایی با همسر را
یه خاطره بگم نامزدی من اصلا باهاش حرف نمیزدم به عمش گفته بود اصلا باهام حرف نمیزنه (عمش همسایه ما بود شوهرم هم مادر و پدر نداشت عمش اومده بود خواستگاری )گفته بود به عمش من قرار ماشین بخرم میخوام بپرسم چی بخرم عمش اومده خونمون به مامانم گفت میخواد با نامزدش حرف بزنه مامانم گفت بگو بیاد اومد رفتیم تو اتاق نشستیم روبه رو هم منم با اخم گفتم کاری داشتی گفت نه از ترس 😂😂 حرفی نزد الان هنوزم به خنده میگه کاری داشتی😄😄😄