💖زوجهای بهشتی💖
#موضوع_هفته #چالش #خاطره مهربانو های گل ☺️💐 امروز فقط یاد و خاطرات دوران خوش آشنایی با همسر را م
سلام دوستان گلم من روز خواستگاری همسرمو دیدم که ایشون از نظر من خیلی مناسب من نبود☹️ اونشب با اصرار مادرم و برادرم قبول کردم بریم ازمایش خون ولی بعدش از شوهرم بیشتر بدم اومد☹️الهی دورش بگردم 😘 بعد هرکی هرچی گف گفتم نه تا اینکه اوناهم رفتن خلاصه بگم دست بروار نبود اخرشم بعد نه ماه کوتاه اومدم نمیدونم چرا 🙃 رفتیم خرید طلا و لباس واینا نگاش نمیکردم😒تو فکرم بود سر سفره عقد فرار کنم مثل تو فیلما😭😂 خلاصا عقد کردیم من با قیافه ای عبوس نه بوسش کردم نه هیچی شب تنها شدیم خواستیم بخوابیم جامو جدا کردم که نذاشت واسیر دستهاش دم ای ظالم🙂 اونشب همش گفت خیلی دوستت دارم من چن ساله تورو دیدم عاشقت شده بودم چرا اذیتم میگردی جواب نه میدادی من هم گفتم دوستت ندارم چقدر بد بودم خلاصه بعد یه مدت دیدم چقدر خوبه مهربونه باهام کنار میومد و اینکه الان خیلی دوستش دارم