🍃🍃🍃💫اَللّٰهُمَّ💫🍃🍃🍃
🍃🍃💫عَجِّل💫🍃🍃
🍃💫لِوَلیِکَ الفَرَجْ💫🍃
🕋فصل دوم
🕋رمان جذاب
#از_کرونا_تا_بهشت
🕋قسمت ۶۱ و ۶۲
بالاخره بااجبار و دلی که در عقب سرم , یعنی خط مقدم جبهه جا گذاشتم,همراه مجروحان سوار بر امبولانس شدم ودلم به این خوش بود که با رساندن مجروحان به نقطه امن وبیمارستانی مجهز دوباره با همین امبولانس به خط مقدم, برمیگردم.
اما نمی دانستم که تقدیر خداوند چیز دیگری در سرنوشتم نوشته...
همین طور که جلو میرفتیم ،از خط مقدم به اندازه ی نیم ساعت فاصله گرفته بودیم, مشغول چک کردن علایم حیاتی مجروحان بودم که متوجه شدم ,یکیشان دیگر نفس نمی کشد...ودونفرشان دراغما وبیهوشی بودند, امیدی به زندگی این دو هم نبود ,اما وظیفه ی من بود که تا اخرین توان ونهایت امید کمکشان کنم تا زنده بمانند...در همین هنگام صدای تیراندازی شدیدی بلند شد حرکت آمبولانس به صورت مارپیچ درآمد...
وضعیت بدی بود,راننده امبولانس مدام به شیشه میزداشاره میکرد که در امبولانس را باز وخودم را به بیرون پرت کنم...جای تعلل وفرصت تفکر نبود...من باید به خاطر عباس وزینب زنده میماندم..فوری در امبولانس را باز کردم وهمراه با انفجار مهیبی به بیرون پرت شدم..
چشمهایم را که باز کردم همه جا تاریک بود اما انگار پشت سرم اتشی روشن بود که از هرم اتش کمرم داغ شده بود...انگار اختلال حواس پیدا کرده بود وبعد زمان ومکان از دستم خارج شده بود,شاید هم مردهام و خبر ندارم!! اما با حرکتی که کردم همه جای بدنم درد گرفت ,فهمیدم هنوز زنده ام وبه زحمت برگشتم وپشت سرم را نگاه کردم وبا دیدن شعله های آتش که از امبولانس به هوا بلند میشد ,حادثهی چند لحظه قبل را به خاطر اوردم.
به زحمت بلند شدم,اطراف امبولانس را شروع به جستجوکردم,باخودم فکرمیکردم شاید راننده موفق به فرار شده باشد,شاید یکی از مجروحین به بیرون پرت شده باشد, وگوشه ای افتاده باشد وهنوز نفس بکشد...اما با دیدن جسم نیم سوخته راننده وگشت زنی اطراف,متوجه شدم که تنها فرد زنده مانده ازاین حادثه غم بار منم, نمیدانستم به کدام طرف بروم,اما چون احساس میکردم خیلی از مقر تیپمان فاصله نگرفته ام ,به سمتی که فکرمیکردم از,انجا آمدیم روان شدم ودرتاریکی شب راه برگشت را در پیش گرفتم...
💫ادامه دارد ....
🕋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی
کانال زوج خوشبخت وتربیت فرزند ❤️
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/4178051217Cfdf20f5eae
سروش
https://splus.ir/joingroup/AGimDIjc-b5qplaV1a7j9g
سفارش تبلیغات
https://eitaa.com/hosyn405