❄️🌸❄️🌸❄️🌸❄️
🌸❄️🌸❄️🌸❄️
❄️🌸❄️🌸❄️
🌸❄️🌸❄️
❄️🌸❄️
🌸❄️
پارت 63 رمان
#بهشت_چادر 💔
من:اهان باشه. پس من رفتم.
بلند شدم که برم اما چادرم از پشت کشیده شد . برگشتم و با تعجب بهش نگاه کردم که گفت: خب میخواستم کمک بگیرم ازتون این جوجه هارو ببریم.
_اهان باشه.
جوجه هارو برداشتم که یهو یه سوسک اومد زیر پام جوجه هارو انداختم تو منقل و پشت علی قایم شدمو جیغ زدم. علی با تعجب نگاه میکرد رسما صورتش عین علامت سوال شده بود.
گفتم:توروخدا بکشش سوووووسک .
یه نگاه به سوسکه کرد و زد زیر خنده. سوسکه تکون خورد و اومد جلو.
من:اییییییی بکشش اومد جلوووووو مامااااان .
علی پاشو گزاشت رو سوسک و کشتش.
علی: از این میترسی؟
به خودم اومدم و چادرمو صاف کردم و اخم کردم و گفتم:نه کی گفته فقط چندشم شد!
علی:بعله معلوم بود¿
من:حالا هرچی جوجه ها چیشد؟
علی:خداروشکر بیرون نیوفتاد.
جوجه هارو برداشتیم و رفتیم پیش بچه ها . خداروشکر نزدیک بودن.میلاد و مریم هنوز نیومده بودن.
زهرا با صدایی که خنده توش موج میزد گفت:حانیه چیشد جیغ میزدی؟
خیلی ریلکس گفتم: هیچی!
همین کلمه باعث شده چهارتاشون بزنن زیر خنده!
من:ای زهرمارررر.
فاطمه با خنده گفت:وااای...ندیدی چه جیغی میزد...بعد میگه...میگه هیچی .... وای خدا.
من:جمع کنید خودتونو عقده ای ها.
بلند شدم و رفتم چرخی بزنم تو پارک.
خیلی ها با تمسخر و خیلی ها با حالت مشکوک و بعضی ها با لبخند نگاهم میکردن. داشتم واسه خودم قدم میزدم و تو حال خودم که دوباره فرهادو دیدم یخورده بلافاصله از من دنبالم میومد. فکر میکردم.به این فکر میکردم که فرمی دم که چرا فرهاد و این جا دیدم. چرا داره دنبالم میاد؟ همین جور فکر میکردم و از مناظر لذت میبردم.
تو افکارم بودم که دستم کشیده شد و پرت شدم تو بغل کسی.
با ترس برگشتم و نگاهم افتاد به میلاد که داشت با لبخند شیطانی نگام میکرد.
من:آییییی سکته کردم !
میلاد:دوساعت صدات کردم نبودی مجبور شدم.
پوفی کردم که گفت: چرا اومدی اینجا.
باحالت بچگونه ای گفتم:بچه ها مشخلم کلدن !
میلاد خندید و گفت:خودم ادبشون میکنم بیا بریم.
باخوشحالی گفتم:باشه.
رفتیم و رسیدیم به بچه ها داشتن جوجه میخوردن مریم بود.
میلاد:های کی اجی منو اذیت کرده بزنمش؟
همه دستا رفت رو علی!
علی بدبخت غذا پرید تو گلوش و افتاد به سرفه.
میلاد رفتم پشتش و با مشت های خیلی محکم زد تو کمرش. علی دستشو بهمعنای بسه بلند کرد اما همچنان میلاد میزد.
این داستان ادامه دارد...