eitaa logo
جوانان دو بانوی دمشق
99 دنبال‌کننده
992 عکس
1هزار ویدیو
8 فایل
پُل ارتباطی @anonymous313s
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 سوگند خداوند متعال و وعده به فرشتگان: ☑️ بوسیله «قائم» از دشمنان و قاتلان امام حسین (علیه السلام) انتقام می‌گیرم 🔳 امام باقر علیه السلام: ▫️ زمانی که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زاری به درگاه خداوند عزّ و جلّ نالیدند و گفتند: 🔹 پروردگارا! آیا از آنان‌که برگزیده و فرزند برگزیده (۱) تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در می‌گذری؟! ▫️ خداوند به آنان وحی فرمود: 🔸 فرشتگان من! آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام می‌گیرم، اگرچه بعد از گذشت زمانی طولانی باشد. ▫️ سپس فرزندان از نسل حسین علیه السّلام را که پس از او به امامت می‌رسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند. در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود. فرمود: 🔸 به‌ وسیله آن ایستاده [قائم‌] از دشمنان و قاتلان حسین علیه السّلام انتقام می‌گیرم. ⬅️ ینابیع الموده ۳: ۲۴۲؛ اثبات الهداه ۳: ۴۵۵؛ بحار الأنوار ۵۲: ۳۱۳.؛ از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۲ (۱). فرزند امام علی علیه السّلام. 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه 🍃eitaa.com/s313mahdelr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 چرا قبل از ظهور امام زمان علیه‌السلام، فتنه‌ها بیشتر میشن؟ استاد 🍃eitaa.com/s313mahdelr
🔸خواص عاشورایی: سعید بن عبد اللّه حَنَفى 🔹سعید (سعد) بن عبد اللّه از افراد نامدار حاضر در واقعه كربلاست. او يكى از دعوت كنندگان امام حسين عليه السلام به كوفه بود و همراه دومين گروهى كه نامه كوفيان را براى امام ع آوردند، به حضور ايشان آمد. 🔺شب عاشورا او اینگونه به اباعبدالله ع اظهار ارادت و وفادارى كرد : اگر مى‌دانستم كه كشته مى‌شوم و بار ديگر زنده مى‌شوم و زنده زنده، سوزانده و تكّه تكّه مى‌شوم و هفتاد بار با من، چنين مى‌كنند، باز از تو جدا نمى‌شدم تا در راه تو بميرم. 🔻ظهر عاشورا که امام با جمعی از اصحاب، نماز خوف خواندند، سعيد بن عبد اللّه حنفى، جلوى امام ع ايستاد و با جانش از او محافظت كرد و اجازه نداد تیرهایی که از چپ و راست می‌باریدند، به امام اصابت کند. ♦️پس از اتمام نماز، او بر اثرِ تيرهايى كه خورده بود، به زمين افتاد، در حالى كه مى‌گفت: خدايا ! دشمنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن. افزون بر جاى ضربه‌هاى شمشير و زخم نيزه‌ها، سيزده تير در بدن او يافتند. 🍃eitaa.com/s313mahdelr
نظر مرحوم میرزای نائینی درباره «زیارت عاشورا» شخصی طی مرقومه‌ای از مرحوم محقق نائینی (۱۲۷۶_۱۳۵۵ هـ.ق) رضوان الله علیه سؤال نمود که برای رفع حوائج به ادعیه و اذکار از کتب ادعیه و یا از افراد صاحب تجربه از متدینین رجوع می‌کند ولی گاهی حاجتش روا می‌شود و گاهی ظاهرا اثری نمی‌بیند. لذا از مرحوم نائینی تقاضا می‌کند تا دعایی به او توصیه کنند. محقق نائینی در پاسخ می‌فرمایند: من به تو اجازه می‌دهم تا به آنچه در کتاب‌های «مکارم الاخلاق» و «مصباح» آمده عمل کنی، اما درباره‌ی آنچه از ادعیه که در السنه‌ی مردم است، چون نمی‌دانم از کجا نشأت گرفته، نظری ندارم، اما اینکه گفتی گاهی اوقات ادعیه اثر دارد و گاهی ندارد، این از اموری است که جز خدا و راسخان در علم (اهل بیت) کسی از آن آگاه نیست و من در همه‌ی حاجات دنیوی و اخروی بالاتر از زیارت عاشورا سراغ ندارم. 🍃eitaa.com/s313mahdelr
🏴 «کهیعص» سعد بن عبدالله قمی گوید: ▪️ به امام عصر - اوراحنا له الفداه - عرض کردم: 🔹 ای فرزند رسول خدا! تاویل آیه «کهیعص» (۱) چیست؟ 🔰 فرمودند: 🔸 این حروف از خبرهای غیبی است که خداوند، بنده‌اش زکریّا را بر آن مطلع ساخت؛ سپس بر محمّد صلّی اللّه علیه و اله آن را حکایت فرمود، و آن چنین است که ❇️ وقتی زکریّا از پروردگار خواست که نام‌های پنج تن را به او تعلیم کند خداوند جبرئیل را بر او نازل فرمود و به او نام آنان را آموخت، پس هرگاه زکریّا، نام محمّد و علی و فاطمه و حسن علیهم السّلام را یاد می‌کرد همّ‌ و غمّ و اندوه از او دور می‌شد، ولی هروقت حسین علیه السّلام را یاد می‌کرد بغض گلویش را می‌فشرد و به نفس‌زدن می‌افتاد. روزی به پیشگاه خداوند عرضه داشت: 🔷 الها! چگونه است که وقتی نام چهار تن از اینان را یاد می‌کنم تسلّی خاطر می‌یابم و چون حسین را یاد می‌کنم دیده‌ام گریان و ناله‌ام بلند می‌شود؟ ◽️ خداوند متعال جریان [شهادت‌] آن حضرت را به اطّلاع زکریّا رسانید و فرمود: 🔶 "کهیعص" پس «کاف» نام کربلا است، و «ها» هلاکت عترت پیغمبر، و «یا» یزید است که ستم‌کننده بر حسین علیه السّلام می‌باشد، و «عین» عطش حسین علیه السّلام، و «صاد» صبر اوست. ◽️ هنگامی که زکریّا این مطلب را شنید تا سه روز مسجدش را ترک نکرد و مردم را از ملاقات با خود ممنوع ساخت و به گریه و زاری پرداخت. بر حسین می‌گریست و می‌گفت: 🔷 خدایا! آیا بهترین خلایقت را به سوگ فرزندش خواهی نشانید؟ پروردگارا! آیا این مصیبت بزرگ را بر او وارد خواهی نمود؟ الهی! آیا جامه عزا بر تن علی و فاطمه خواهی پوشاند؟ آیا غم این مصیبت را به ساحت آن‌ها خواهی رساند؟ ◽️ آن‌گاه می‌گفت: 🔷 به من فرزندی روزی کن که چشمم در سنّ پیری به او روشن و محبّتش در دلم فتنه انگیزد، سپس مرا در غم از دست‌دادنش بنشان چنان‌که محمّد حبیب خود را در سوگ فرزندش خواهی نشاند. ◽️ خداوند یحیی را به وی داد، و پس از آن به شهادت او سوگوارش ساخت و مدّت حمل یحیی شش ماه بود هم‌چنان‌که مدّت حمل حسین علیه السّلام. ⬅️ مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم (علیه السلام)، ج‌۱، ص: ۵۷ (۱). سوره مریم، آیه ۱. 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه ⚜@p_Mahdavi
سال‌ها می‌گذرد غایب از دیده‌ےِ ما نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده ... علیه السلام تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج ⚜@p_Mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام ♦️ابن زیاد در روز 15 (یا 19) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند. 🔹یکی از حوادث خارق‌العاده‌ای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (علیه‌السّلام)، با خون بر روی دیوار نوشت: 🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»... چون ماموران ابن زیاد چنین معجزه‌ای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند. 🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (علیه السلام) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را می‌خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را می‌شنوم. دوباره شنیدم: ‌ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ با خود‌ اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ‌ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن. 🍃eitaa.com/s313mahdelr
♨️ذکر توصیه شده برای رفع حوائج 🔸مرحوم آيت الله شيخ محمدتقى اصفهانى معروف به آقانجفى اصفهانى در احوال خود چنين مینويسد : 🔸زمانى در نجف اشرف مشغول رياضت بودم كه در آن دوره اسرارى بر من مكشوف گرديد يكى از آن اسرار اين بود كه شب چهارشنبه اى در مسجد سهله نشسته بودم؛ نزديك سحر شخصى از رجال الغيب را ديدم و سؤالات بسيارى از او نمودم و جواب سؤالاتى كه از قول حضرت نقل می كرد را مرتب مینوشتم كه مبادا فراموش شود. يكى از آن سؤالات اين بود كه ذكرى به من بياموزيد تا در تمام حوائج به دردم بخورد؟ در جواب فرمودند: 🔸 ذكرى نزديك‌تر از بر محمد و آل محمد -صلي الله عليه و آله و سلم- در پيشگاه خداوند متعال نيست. 📚 کتاب فوايد الصلوات ص ۴۹ 🍃eitaa.com/s313mahdelr
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ 🍃eitaa.com/s313mahdelr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 بغضِ غم دوریت گلوگیر شده 🌷 تعجیل بکن ، آمدنت دیر شده... 🥀 از کودکی ام منتظرم برگردی 🌷 برگرد ببین منتظرت پیر شده... 💔 🤲 🍃eitaa.com/s313mahdelr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را اینجور به جوانها معرفی کنیم. استاد 🍃eitaa.com/s313mahdelr
⭕️سخن گفتن سر مبارك امام حسين علیه السلام با راهب مسيحى 💠حرکت پُررنج خانواده امام (علیه السلام) و همراهان، که از مدینه آغاز شد و به مدینه نیز ختم گردید، حدّاقل مسیری حدود ۴۱۰۰ کیلومتر است. در باب مسیری که کاروان اسرا را از کوفه به شام بردند درکتب تاریخی گزارشات ناقصی رسیده، اما دلایلی وجود دارد که مشخص می شود این کاروان را از مسیر بادیه برده‌اند که طی کردن آن حدود یک هفته به طول می انجامیده. ♦️در مسیر کوفه به شام ، در یکی از محل های استراحت (منزل) کاروان اسرا، راهبی مسيحی زندگی مي كرد. چون كاروان از دور نمايان شد او مشاهده كرد كه از سر مقدس امام (ع) نوري به سوي آسمان ساطع است. وي با پرداخت ده هزار درهم به کارگزاران ابن زیاد، براي مدت کوتاهی سر امام را با خود به داخل صومعه برد. 🔻پس سر امام فرمود: «انا بن محمد المصطفی ، انا ابن علي المرتضی ، انا ابن فاطمه الزهرا، انا قَتيلُ‌ كَرْبَلا ، انا مظلوم كَرْبلا ، انا عَطْشانُ‌ كَرْبلا، انا وَحيدُ كَربَلا ....» «منم فرزند محمّد مصطفى ص ، منم فرزند على‌مرتضى ع، منم فرزند فاطمۀ زهرا س، منم شهيد كربلا، منم تشنۀ كربلا، منم تنهاى كربلا » 🔺راهب صورت خود را بر چهره مبارك امام گذارد و با ناله و گریه شروع به صحبت کردن با سر بریده کرد. سپس سر امام حسین(علیه السلام) را با مشک و گلاب شستشو داد و شهادتین بر زبان جاری نمود و مسلمان شد. چون كاروان حركت كرد ديدند كه آن ده هزار درهم به سنگ تبديل شده است. 🍃eitaa.com/s313mahdelr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ | فرصت جمعیت جوان کشور ◽️کلیپ ساخته شده توسط طلبه جوان مدرسه علمیه الزهرا سلام الله عسلویه با موضوع فرزندآوری و جوانی جمعیت در کلام رهبر معظم انقلاب مقام معظم 🍃eitaa.com/s313mahdelr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ 🌼 بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن 🕊 نگاهی از کَرَم بر چشم‌های خسته‌ی ما کن... 🌸 بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم 🕊 بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن 🥀 کنار علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا 🕊 دو چشم خویش را دریا، به یاد چشمِ سقا کن... 🤲 🍃eitaa.com/s313mahdelr