eitaa logo
کانال سید مجید موسوی
2.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
312 فایل
دورهمی http://eitaa.com/joinchat/222887953Cd2cc5260f6 مدیر @majd_h1365 گسترده یار: @gostardehyar با من بصورت ناشناس سخن بگو https://6w9.ir/Harf_8161333
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال سید مجید موسوی
⭕️ فردی به نام شورابی نقدی رو به صحبتای دیشب استاد پناهیان نوشتن که ظاهرا به خاطر متوجه نشدن مطلب ب
سید جان اخه ملت توییتری که نمیرن سخنرانی گوش بدن ، عین حالات بورس بصورت دستوری و گله ای حمله میکنن😁 یه روز تو فاز حمایت یه روز تو فاز نقد
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
جوری شهرداری های سراسر کشور، توی نصب پرچم ای عزاداری محرم کم گذاشتن که ادم فکر میکنه دستورالعملی بهشون رسیده! کسی خبر داره علتش چیه؟!🤔
کانال سید مجید موسوی
نفهم داریم در حد روزنامه سازندگی شده ستاد انتخاباتی جو بایدن
بیشعوری در این حده که سر اون حروم لقمه آمریکایی(بایدن) را رو تن مقدس حاج قاسم گذاشته و کسی صداش در نمیاد😡😡😡
کانال سید مجید موسوی
نفهم داریم در حد روزنامه سازندگی شده ستاد انتخاباتی جو بایدن
ظاهرا کار روزنامه سازندگی نبوده و شخص دیگه ای اون تصویر و یک سری تیتر را روی این عکس فتوشاپ کرده تیر صفحه اول سازندگی ۵ مرداد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀 🔘وصلی الله و الملائکة والانبيائه والاوصيائه علی الحسین و علی الباکین علی الحسین علیه السلام🔘 ✔️شب ششم محرم و شب قاسم بن الحسن علیهما السلام هست.. 🏴 امشب میخوایم جوونهامونو امانت بسپارین دست این اقازاده با معرفت، ایشون ولایی شون کنه ، ایشون عاقبتشونو ختم ب خیر کنه. ابتدا کمی با وجود نازنین این بزرگوار اشنا بشیم⬇️⬇️
🔲 حضرت قاسم فرزند امام حسن مجتبی ابن امیرالمومنین (ع) در سال ۴۷ هـ . ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود ▪️در مورد تاريخ ولادت ايشان اطلاع دقيقى در دست نيست ولى عموما در پنجم رمضان شهرت يافته است. ▪️مادر او بانويى بزرگوار به نام ام ولد است كه نام ايشان نجمه بوده است. حضرت قاسم‏ عليه السلام حدود 2-3 سال قبل از شهادت پدر بزرگوارش ديده به جهان گشود. ▪️ از اين رو با عموى مهربان خويش حضرت اباعبدالله الحسين‏ عليه السلام خو گرفته بود. و در دامان امام حسين ‏عليه السلام پرورش يافت. ◽️ظاهراً شكل و شمايل ظاهرى و خصوصيات ديگر حضرت قاسم ‏عليه السلام شباهت بسيارى به پدر بزرگوارش امام حسن ‏عليه السلام داشته به گونه ‏اى كه امام حسين ‏عليه السلام با ديدار او از برادر محبوب خويش ياد مى ‏كرد و فرزند برادرش را در آغوش مى‏ گرفت و نوازش مى ‏كرد. ▫️چهره ‏ى آن حضرت چنان زيبا و دل ‏انگيز بود كه او را به پاره‏ ى ماه يا ستاره‏ ى زيبا تشبيه كردند .  در سال 50 ه.ق وقتی کار سمّ جعده ملعونه( همسر امام حسن علیه السلام ) به آنجا کشید که پاره های جگر امام در اثر آن، از دهان مبارکش، بیرون آمد، در لحظه های آخر، امام حسن علیه السلام همه اهل و عیال خود را به امام حسین علیه السلام واگذاشت. یکی از فرزندان امام حسن علیه السلام که در این لحظات، شاهد ماجرا بود و چشم از چشم عمو، بر نمی داشت، قاسم علیه السلام بود. کودکی که حدود سه بهار از عمر شریفش سپری نگردیده بود. ◾️در سن دو سالگی پدر گرامی­ اش امام حسن مجتبی علیه السلام را از دست داد و یتیم شد، از آن پس تا هنگام شهادت در دامان پر عطوفت عموی ارجمند خود حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرورش یافت. ◽️کثرت علاقه‌ی امام حسین علیه السلام نسبت به قاسم(ع)  در علاقه‌ی زیاد امام حسین(ع) به قاسم(ع)، شواهد بسیاری ذکر شده از جمله اینکه حضرت سیدالشهداء(ع) در وداع هیچیک از شهدا غش نکرد مگر در وداع حضرت قاسم(ع) و منجمله حضرت سیدالشهداء(ع) در ابتدای امر، اجازه نداد که حضرت قاسم(ع) به میدان برود مگر بعد از التماس و بوسیدن دست و پای عموی بزرگوارش. هنگامی که امام حسین(ع) ناله‌ی حضرت قاسم(ع) را شنید، با شتاب به بالین او آمد و اینگونه به بالین شهیدی نشتافته بود و وقتی به بالین قاسم(ع) آمد، لشکر را نفرین نمود. امام حسین(ع) همانطور که صورت به صورت علی‌اکبر(ع) گذارد، وقتی که به بالین حضرت قاسم(ع) آمد سینه‌اش را به سینه‌ی او چسباند. حاصل اینکه از آنچه گفته شد، معلوم می‌شود که حضرت سید‌الشهداء(ع) به حضرت قاسم(ع) و علی‌اکبر(ع) به یک نحو محبت داشت و به یک چشم نظر می‌فرمود با نقشه ای که معاویه بن ابوسفیان کشید تا یزید را به جای خود بنشاند، حضرت حسین (ع)، برای بیعت نکردن با یزید مجبور به ترک مدینه شد. در قافله ای که به سوی حجاز رهسپار بود، اهل و عیال امام مجتبی (ع) هم بودند. مکه، برای امام حسین (ع) امن نبود بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان – که مسلم بن عقیل (ع) هم آن را تایید کرده بود روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد. ◾️حضرت قاسم ع در واقعه عاشورا و به هنگام شهادت در سن نوجوانی بود و به حد بلوغ نرسیده بود؛ زیرا به سن سیـزده چهارده­ سالگی بوده است. حضرت قاسم ع به اتفاق مادر و برادران و خواهران همراه عم بزرگوارش امام حسین(ع) به کربلا آمد و به حق در خدمت عمو بود و به وظیفه خود به خوبی عمل کرد. 🔘 نکته ی قابل ذکر این است ماجرای دامادی حضرت قاسم در منابع معتبر ذکر نشده و طبق منابع معتبر این مسئله باطل است، درکتاب حماسه حسینی شهید مطهری این امر را جزو تحریفات عاشورا اورده است.
شب عاشورا، قاسـم و استقبال از مرگ مورخان از امام سجاد(ع) نقل کرده­ اند که :« شب عاشورا پدرم خطبه ­ای خواند و به همه یاران و جوانان بنی هاشم فرمود، فردا من و همه شما کشته خواهیم شد و سپس به همه یاران و بستگان اجازه مرخصی داد تا از تاریکی شب استفاده کنند و بروند. اما هر کدام از اصحاب و بستگان برخاستند و اعلان وفاداری کردند و گفتند ما تو را ترک نمی­کنیم تا کشته شویم». در پی این خطبه و اعلان وفاداری اصحاب و نزدیکان، طبق نقل شیخ عباس قمی، حضرت قاسم- که در سن نوجوانی بود و هنوز به حد بلوغ نرسیده بود پنداشت که افتخار شهادت از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمی­شود، از این رو خدمت عم گرامش حضرت حسین(ع) عرض کرد: وأنا فیم مَن یُقتَل؛ آیا من هم فردا جزء کشته ­شدگانم. امام(ع) از او پرسید: یا بُنیّ کیف الموت عندک؟ پسـرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم عرض کرد: یا عمّ أحلی مِن العَسل؛ ای عمو جان، مرگ برای من از عسل شیرین­تر است. سپس حضرت به او فرمود: « عمویت به فدایت، آری تو هم پس از ابتلای به بلایی بزرگ کشته خواهی شد و پسر کوچکم عبدالله (شیرخواره) هم کشته می­شود، بعد گفت: عمو جان کار به آن جا می­رسد که کودک شیرخوار را بکشند؟، فرمود: آری...» قاسـم عازم میدان نبرد روز عاشورا پس از شهادت علی اکبر، قاسم چون امام (ع) را تنها و بی­ یاور دید خدمت عمو رسید تا از او اجازه میدان بگیرد، اما حضرت چون او را نوجوان و در حدی که در صحنه کارزار به نبر بپردازد ندید، لذا به او اذن میدان نداد، اما قاسم اصرار ورزید تا از عمو اذن گرفت و راهی میدان شد. ابوالفرج اصفهـانی و دیگران نقل کرده ­اند: وقتی قاسم بن حسن خدمت امام آمد تا اذن میدان بگیرد، حضرت نظری بر او کرد و دست بر گردنش انداخت و او را در آغوش کشید، و هر دو گریستند در روایت چنین آمده: وجعلا یبکیان حتی غُشیّ علیهمـا؛ هر دو گریستند تا از حال رفتند. بعد امام (ع) از دادن اجازه خودداری کرد و قاسم اصرار ورزید حتی در روایت آمده: فلم یَزَل الغلامُ یُقَّبلُ یدیه ورجلیه حتی أذن له به دست و پای امام (ع) بوسه می زد تا آن که به او اذن میدان داد. و در حالی که اشک بر گونه ­هایش جاری بود از عمو جدا شد و در برابر سپاه دشمن این رجز را می خواند: إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ            سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن هـذا حسینٌ کالاَسیر المُرتَهن          بینَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ المُزن اگر مرا نمیشناسید من فرزند حسن هستم که او فرزند پیامبر برگزیده و موتمن است؛ این حسین است که همانند اسیر در میان گروهی اند که خدا آنها را از بارانش سیراب نکند. به نقل مناقب ابن شهرآشوب: قاسم(ع) در حالی که پیراهن و ازاری بر تن و نعلی بر پا داشت گویا پاره ماه است، به میدان آمد و این رجز را می خواند: إنی أنا القاسمُ مِن نسلِ علی              نحنُ و بیتِ أولی بالنّبی مِن شمرِ ذی الجُوشن او ابنِ الدّعیِ من قاسم از نسل علی هستم؛ به خانه خدا سوگند ما به پیامبر نزدیک تریم؛ تا از شمر بن ذی الجوشن یا ابن زیاد. کیفیت شهادت قاسـم برخی از مورخان چون شیخ مفید و ابوالفرج اصفهانی از حمید بن مسلم کیفیت حضور امام حسین (ع) بالین جسد بی رمق قاسم را این گونه نقل کرده اند.حمید می گوید: « من در میان سپاه عمر سعد ایستاده بودم نوجوانی را دیدم که به جانب ما آمد، صورتش گویا قرص قمر بود و شیمشیری در دست و قبا و پیراهن در بر، و نعلینی به پا داشت اما بند یکی از نعلین او پاره شد و فراموش نمی کنم که بند نعلین پای چپ او بود، وارد معرکه کارزار شد. عمروبن سعید ازدی به من گفت: به خدا سوگند به او حمله خواهم کرد و او را به هلاکت می رسانم! به او گفتم: سبحان الله چه منظوری داری؟ این گروه که اطراف او را گرفته اند او را بس است، پاسخ داد: چنین نیست، به خدا بر او حمله خواهم کرد و او را خواهم کشت، این را گفت و به قاسم(ع) حمله کرد شمشیری بر فرق او زد که سرش شکافته شد، و به صورت به روی زمین  افتاد و فریاد برآورد: ای عمو جان به فریادم برس..