eitaa logo
کانال سید مجید موسوی
2.5هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.1هزار ویدیو
309 فایل
دورهمی http://eitaa.com/joinchat/222887953Cd2cc5260f6 مدیر @majd_h1365 گسترده یار: @gostardehyar با من بصورت ناشناس سخن بگو https://6w9.ir/Harf_8161333
مشاهده در ایتا
دانلود
کجایی که شبِ غم آخر اومد.. و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بلند مرتبه شاهی یه صدر زین افتاد... اربابِ ما خورد زمین دیدن دیگه تکون نمیخوره .. بعضیا گفتن کارش تموم شده .. بعضیا گفتن هنوز زنده ست .. یه نامردی گفت میخواید بدونید زنده ست یا نه؟.. (خدا بهت رحم کنه امشب..) گفت از کجا بفهمیم ؟.. رفت رو بلندی داد زد گفت به خیمه ها حمله کنید .. یه وقت دیدن شمر داره با یه عده میره سمت خیمه ها .. (حواست بود چی گفتم تو وداع دیدن با نیزه رفت تو خیمه گفتن چیکار میکنی گفت یه نفر هنوز تو خیمه ست) یه وقت شبث بن ربعی صدا زد گفت شمر برگرد سه ساعته معطلیم هنوز کار حسینُ تموم نکردیم .. میگن شمر عصبانی شد برگشت .. دید اربابِ ما به رو افتاده تو گودال .. اول با جکمه اربابِ ما رو برگردوند .. دیدن با چکمه نشست رو سینۀ حسین .. والشمر جالس علی صدرک والشمر جالسٌ قاتل رو سینه تِ هر کی که میرسه در فکرِ غارتِ والشمر جالسٌ ای وای برادرم بالایِ قتلگاه گریونِ مادرم والشمر جالسٌ خنجر نمیبرید اربابِ ما دیگه چشماش جایی رو نمیدید ، چشمایِ بی رمقشُ باز کرد فرمود تو کی هستی رو سینۀ من نشستی؟ گفت شمر بن ذي الجوشن (لعنت الله) حضرت فرمود میدونی من کی ام ؟.. تا ارباب ما فرمود میشناسی منو ؟ گفت آره یابن فاطمه ؟.. گفت مگه تو پسر زهرا نیستی؟ تا دید لباش خشکه گفت مگه بابات ساقی کوثر نیست چرا تشنه ای بگو بیاد سیرابت کنه .. اینجا اربابِ ما دیگه حرفی نزد .. هی میگفت انا المظلوم .. دید شمر بلند نمیشه ، میدونی کجا نشستی نامرد.. صدا زد صدق جدی رسول الله .. شمر تا حرف پیغمبر شد به خودش اومد ، گفت حسین پیغمبر چیُ راست گفت ، گفت بابام به من گفته بود کی منو میکشه .. حضرت فرمود بابام نشونی هایِ صورت تو رو داده بود گفت یعنی چی؟. گفت به من گفته بود صورت تو پیسه داره شمر بهش برخورد ، بلند شد گفت الان یه کار میکنم دیگه صورتمو نبینی .. اربای مارو برگردوند رو خاک .. نشست خنجرُ دوباره بیرون کشید .. ضربۀ اولُ زد .. ضربۀ دومُ زد .. ضربۀ سومُ .. هی میزنه هی مادرش میگه وای ... والشمر جالسٌ خونین گلو شدی با چکمۀ سنان تو پشت و رو شدی یه وقت دیدن زمین کربلا داره میلرزه .. خانم زینب دوید تو خیمۀ امام سجاد گفت چیشده عزیز برادرم؟.. یه نگاه کرد گفت عمه جان کار بابامُ یه سره کردن .. لحظه ای طول نکشید نامرد دستُ بدنش میلرزید سر و آورد داد به خولی .. گفت سه ساعته میگم کارُ تمام کنید.. گفت چه کنم؟.. گفت سرشو بذار رو نیزه .. یه وقت خواهرش دید ای وای .. سری به نیزه بلند است در برابر زینب •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
کجایی که شبِ غم آخر اومد.. و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَيهِ *شب عاشورا ابی عبدالله که بی هیچکسی حتی برا آب رو نزد ، امشب فرمود عباسم برو از اینا وقت بگیر ما میخوایم امشب مناجات کنیم ، قرآن بخونیم ، استغفار کنیم.. شایدم یه دلیلش این بود که امشبُ صبر کنیم اونایی که نرسیدن برسن به ما تا فردا .. تاریخ میگه ۳۰ نفر روز عاشورا به ابی عبدالله ملحق شدند.. به اون ساعتی که خواهرش اومد تو گودال دستهاشُ برد زیر اون بدنِ پاره پاره .. این بدن رو آرام بلند کرد .. خدا به اون زیارتِ زینب محضر ابی عبدالله الهی العفو ..* کجایی که شبِ غم آخر اومد ببین آهِ دو بیتی هم در اومد دل تو انقدر خونِ که امشب به دادِ حالُ روزت مادر اومد الهی دردِ آقا رو نبینیم بمیریم و مداوا رو نبینیم دعایی کن که عاشورا نیادش دعایی کن که فردا رو نبینیم اگه از ذوالجناح با سر زمین خورد اگه تو خیمه‌ها دختر زمین خورد همه تقصیرِ اون نامرده آقا که آتیش زد در و مادر زمین خورد وای مادرم .. وای مادرم .. گردیده بود قنفذ همدست با مغیره *امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اون شیعه ای رو که روضه ی مادرِ ما رو میشنوه بلند بلند گریه میکنه.. گردیده بود قنفذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر او تازیانه میزد حالا بگو : وای مادرم .. حالا صداش بزن : یابن الزهرا ...* امشب سپاه حق و باطل صف کشیدند یک دسته حق ، یک دسته باطل برگزیدند در انتظار صبحِ فردا می خروشند یک دسته جان یک دسته جانان میفروشند یک دسته راهِ نار را در پیش دارند یک دسته عشقِ یار را با خویش دارند امشب حسینیون نمی گنجند در پوست فردا بوَد معراجشان از دوست تا دوست امشب بلاجویانِ عاشق در نمازند فردا به نوکِ نیزه ، سرها سرفرازند امشب شودوقف ولایت هستِ عباس فردا جدا گردد زِ پیکر دستِ عباس امشب به جایِ آب سقا اشک دارد فردا نه دستُ نه عَلَم نه مشک دارد امشب شب استُ نغمه‌ی قرآن اکبر فردا عطش بازی کند با جان اکبر امشب علی دور پدر گردد هماره فردا بود زخمش به پیکر بی شماره امشب فلک بازی کند با جان لیلا فردا شود نقش زمین قرآن لیلا امشب علی اصغر کند شب زنده داری فردا شود خونش ز حلق تشنه جاری امشب سکینه چون کبوتر می زند بال فردا زیارت نامه می خواند به گودال امشب شب است و زینبُ اشکِ شبانه فردا بگیرد اجر خود از تازیانه .. *امشب که همه حرفارو ابی‌عبدالله زد اومد یه نگاه به زینبش کرد ، گفت داداش دل تو دلم نیست.. امشب ابی‌عبدالله خیلی باخواهرش حرف زد .. ابی‌عبدالله چند تا وداع داره فردا یه وداع با امام سجاد علیه السلامِ تاریخ میگه امام سجاد با اون حالش توی اون ضعف حضرت هر طوری بود خودشو رسوند دم خیمه ، یه وقت امام دیدش سراسیمه اومد به سمتِ امام سجاد .. یه وقت شمر چشماش دید ، فریاد زد یه نفرِ دیگه از اینا هنوز زنده ست .. حضرت اومد محضر امام سجاد با هم دوتایی تو خیمه ردای امامتُ حرفای آخر ، یه وقت امام سجاد یه نگاه کرد به آقا دید ای وای از روزنه هایِ جوشن حضرت داره خون میچکه.. یه نگاه تو صورت بابا کرد، گفت بابا یعنی دیگه همه رفتن؟!.. یعنی عمو عباسمم نیومد ؟.. یعنی فقط من و تو دیگه محرم زینب باقی موندیم؟.. لذا ابی‌عبدالله اومد بیرون از خیمۀ امام سجاد به خانم سفارش کرد مبادا علی بن حسین بیرون بیاد این ذخیرۀ امامتُ ولایتِ .. تازه اول غصۀ زینب شد .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است من اگر سر بدهم قبل تو حالم خوب است بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن صورت سوخته ات را به روی خاک نزن نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین قاتل من شده این بافتهء مادر تو صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است تک و تنها شدم و ترس من از بی کسی است قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود دخترت دربدر راه اسارت بشود