#پروفایل
#خداوندا
به یاد تو که باشم
تمام دورها نزدیکند
و تمام ناممکنها ممکن💚
#خدایا_دوستت_دارم
#التماس_دعا_برای_ظهور
#تلنگر 💜
❣خوشبختی از آن كسی است كه در فضای شکرگزاری زندگی كند،
چه دنيا به كامش باشد و چه نباشد...
✨چه آن زمان كه می دود و نميرسد و چه آن زمان كه گامی برنداشته، خود را در مقصد می بيند.
❣چرا كه خوشبختی چيزی جز آرامش نيست و هر كس كه اين موهبت الهی را دارد، خوشبخت است ....
@ADMIN...:
💚 حال خوش معنوی یعنی ...
🔸هر گریهای نشانۀ حال خوش معنوی نیست؛ این گریه باید ناشی از یک قلب شاد باشد. حال خوش معنوی به غمگین بودن نیست، به داشتن یک سلسله شادیهای بسیار عمیق و معنادار است! ما معمولاً وقتی خیلی دلمان گرفته و مشکلات هجوم آورده سراغ عبادت و دعا میرویم و در خانۀ خدا ناله میزنیم، درحالیکه اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی.
🔸حال خوش معنوی یعنی اطمینان و نداشتن نگرانی! و قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی این است که به خدا اطمینان پیدا کنی. أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ یعنی با ذکر خدا آرام شو تا نگرانیهایت برطرف شود. آیت الله بهجت میفرمود: اگر همانقدر که بچه به مادرش اعتماد دارد، به خدا اعتماد داشتیم، مشکلی نداشتیم!
🔸 حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. الله اکبر یعنی: خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!
🔸 حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبهها، به بغل پدر و مادرش میرود، کِیف میکند.
🔸 حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت و شیرینی ذکر خدا، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی!
#استاد_پناهیان
تنهامسیر آرامش👇
@IslamlifeStyles
🔴 ثبت نام عمومی در دوره بصیرتی زیارتی #در_امتداد_قدس .
✅با همکاری تشکیلات تنهامسیرآرامش و بدون سانسور
زمان: 5 لغایت 9 آبانماه
همزمان با ایام سوگواری رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام رضا (ع)
مکان: مشهد مقدس.
ظرفیت فقط 1000 نفر
جهت کسب اطلاعات بیشتر و هماهنگی های ثبت نام با اکانت زیر ارتباط بگیرید 👇
@SD_377
عزیزی:
🔶ما پس از زیارت اربعین، در آغاز یک «زندگیِ نو» هستیم
📌«نو شدن و شروع تازه» بعد از زیارت کربلا باید یک «رسم» شود؛ مثل رسم آغاز سال نو
🔰 ما پس از زیارت اربعین و بازگشت از کربلا، در آغاز یک زندگیِ نو هستیم، چون طبق روایات، به زائر امامحسین(ع) فرمودهاند: آنچه در گذشته بود، بخشیده شد، عمل خودت را از سر بگیر، و زندگیِ تازهای آغاز کن (کاملالزیارات/132) اما در بین ما رسم نیست که مسئلۀ مغفرت کامل در زیارت امامحسین(ع) را خیلی جدّی بگیریم.
🔻این باید در بین ما تبدیل به یک رسم بشود که بگوییم «من تازه از کربلا آمدهام و تصمیم گرفتهام دیگر غیبت نکنم، نمازم را درست کنم و... الان که همۀ گناهان گذشتهام پاک شده است، چرا دوباره پروندهام را خراب کنم؟!»
🔻همانطور که در آغاز سال شمسی «نو شدن» یک رسم است، بعد از زیارت امامحسین(ع) هم باید این «نو شدن و شروع تازه» یک رسم بشود.
🔻باید به زائران اباعبدالله(ع) تبریک بگوییم بهخاطر اینکه زندگیِ تازهای را شروع کردهاند. حتی میشود به زائرانی که از کربلا برمیگردند، یک پیامک-شبیه پیامکهای تبلیغاتی- بزنند و بگویند: «زندگیِ تازۀ شما مبارک باشد، در این شروع نو برای زندگیتان، چه برنامههایی دارید؟»
🔻بنده اگر جای خبرنگارانی بودم که موقع بازگشت زائران از کربلا، با آنها مصاحبه میکنند، این سؤال را هم از زائران میپرسیدم: «شما در این زندگیِ تازهای که آغاز کردهاید، چه برنامهها و نقشههایی دارید؟»
👤علیرضا پناهیان
صالحین تنها مسیر
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 🌸 #سرگذشت ارواح درعالم برزخ (قسمت ۲۳) پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دل
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
🌸 #سرگذشت ارواح درعالم برزخ
(قسمت۲۴)
بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند
روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند.
عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.
نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟
۱
نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود
زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...
از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟
گفت: اسامی افرادیکه حق مردم را بر گردن دارند در دست مامورین است و پس از شناسایی مجرم از عبور او جلوگیری میکنند.
گفتم: تا کی باید اینجا بمانند؟
گفت : مدت توقف و گرفتاری آنها متفاوت است.
برخی ماهها و برخی سالهای سال..
۲
با تعجب گفتم: مگر رسیدگی به پرونده ی حق الناس چقدر طول میکشد؟
نیک گفت: در اینجا عدل خدا حاکم است و از مظلوم حق ظالم را میگیرد
مگر اینکه خود مظلوم از گناه ظالم بگذرد.
اگر از گناه ظالم نگذرند
از نیکی های ظالم به مظلوم میدهند تا راضی شود و اگر ظالم کار نیکی نداشت از گناههای مظلوم به ظالم میدهند تا مظلوم راضی شود.
با شنیدن این سخنان ترس و اضطرابم بیش از پیش شد.ولی چون چاره ای نبود به نیک گفتم: بیا برویم.
۳
سراشیبی را پیمودیم و به گذرگاه مرصاد قدم گذاشتیم.
چیزی نگذشت که خود را در مقابل مامورین الهی دیدم.
در یک آن با اشاره ی یکی از انها زنجیر ضخیمی به گردنم انداخته شد
و بدون اینکه کوچکترین مهلتی بدهند تا از آنها سوال کنم کشان کشان مرا از جاده بیرون بردند...
بی جهت دست و پا میزدم تا شاید از دست آنها خلاصی پیدا کنم. اما تلاشهایم بی فایده بود.
از نیک خواستم از آنها بپرسد علت کارشان را.
۴
ولی نیک بدون اینکه سوالی از آنها بپرسد نزد من آمد و گفت:خوب فکر کن چه کرده ای.
این مامورین بی جهت کسی را گرفتار نمیکنند.
کمی فکر کردم و یادم آمد که پولی از همسایه ام قرض گرفته بودم که به علت مسافرتی که پیش آمد و بعد از آن مریضی که منجر به مرگم شد ،نتوانستم آن را برگردانم.
این را به نیک گفتم و پرسیدم: حالا چه کار کنیم؟
۵
نیک اندکی فکر کرد و گفت:
اگر بتوانی به خواب بستگانت بروی و از آنها بخواهی تا قرضت را ادا کنند
امیدی به نجاتت هست وگرنه همینطور اسیر خواهی ماند..😢
۶
باتشکر از همراهی شما عزیزان
این #سرگذشت👇🏻👇🏻👇🏻
ادامه دارد...