فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣🌸زیارت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز جمعه 🌸❣
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
بحق زینب کبری سلام الله علیها
•🌱•بَرقآمتِدِلرُباۍِمَھدےصلوات•🌱•
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شیعه به دنیا آمده ایم تا موثر در ظهور آقا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف صلوات محمدی پسند عنایت بفرمایید
#راه_روشن
🌹امام محمدباقر علیهالسلام فرمودند:
🔺كَأنّی بِأَصحابِ القائمِ(علیهالسلام) وَ قَد اَحاطوا بِما بَینَ الخافِقینَ فَلَیس مِن شَیءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطیعٌ لَهمُ.
🔻گویا یاران حضرت قائم(ع) را میبینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافتهاند و دیگر چیزی وجود ندارد که مطیع و تحت فرمان آنان نباشد.
📚کمالالدین، جلد٢، صفحه٦٧٣
#راه_روشن
🌹امام خمینی (ره):
🔺و ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه به زیارت ایشان موفق شدیم انشاءاللّه، طوری باشد که روسفید باشیم پیش ایشان.
۱۳۵۹/۰۴/۰۷
#راه_روشن
🌹امام خامنهای:
🔺دل انسان غمگین میشود و میشکند بهخاطر اینکه چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و آمریکا و سیا و هر کسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند!
۱۳۷۸/۰۹/۲۶
#امام_زمان_عج_مناجات
کس درد مرا دوا نکرده جز تو
حاجات مرا روا نکرده جز تو
باید تو دعا کنی که در غم نروم...
در پیش کسی خدا نکرده جز تو
***
نه بهر تو همدم است این منتظرت
نه عاشق هر دم است این منتظرت
یک لحظه نگاهش نکنی می بینی…
بیچاره ی عالم است این منتظرت
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
ZiyaratAleYasin1399.mp3
10.28M
🤲 قرائت زیارت #آل_یاسین
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
💠 قرار عاشقی در هیأت مجازی
۰۰/۰۸/۲۱
💠اگر قطعهای از زندگی شما را امام زمان(ع) تعیین کرده باشد، ارتباط شما با آن قطعه چگونه است؟
✍ #استاد_پناهیان :
✳ کلّ قطعات زندگی ما را خدا برای ما تعیین کرده
اگر به فرض مثال، امام زمان شما به شما فرموده باشند
«شما در این رشته تحصیل کنید، شما در این مدرسه درس بخوانید،
👈🏻شما در این خانه یا در این محله زندگی کنید،
🔹شما این همسر یا این شغل را انتخاب کنید...»
🔶بعد شما میروید این شغل، این مدرسه، این همسر یا این خانه را انتخاب میکنید
و یک عمر هم عشق شما به این است که «آقا و مولایم فرمودهاند»
✳اگر شما بر اساس چنین رؤیایی، خانهای را بخرید، دیگر با بد و خوب آن خانه میسازید،
🔴 اگر هم گیرِ یک همسایۀ بد بیفتید، صبر میکنید و میگویید:
✅«چون آقا گفتهاند به اینجا بیاییم؛ پس حتماً تحمل اذیتهای این همسایه، بخشی از امتحان من است...»
💢اگر یک قطعهای از زندگی شما را امام زمان(ع) تعیین کرده باشند، ارتباط شما با آن قطعه از زندگی خودتان کاملاً متفاوت خواهد شد.
🔆حالا فکر کنید به اینکه کلّ بساط زندگی را چه کسی برای ما فراهم کرده است؟
🔰چه کسی اینطوری طراحی کرده است که ما به حیات پرتکاپوی خودمان ادامه بدهیم و به یک نقطهای برسیم؟
✅کلّ زندگی ما را خدا برای ما تعیین کرده است،
اصل زندگی ما را خدا تعیین کرده و ما را درون این زندگی قرار داده است.
🔶 این جزئیاتی که در حیات ما اتفاق افتاده، همه را خدا طراحی کرده است،
🔴نه ابلیس!
✳همۀ اینها طراحیشده توسط پروردگار عالم است و ما باید دست خدا را هم بهخاطر این زندگی ببوسیم
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
افراد معمولی چند وقت نباشند خیلیها نگران حالشان میشوند ،دلشان تنگ میشوند ،سراغشان را میگیرند.
سالیان سال است که از نظرهایمان غایب شدهای ولی ما سرگرم زندگی و مشکلات خودمان هستیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا مردم در زمان شاه دیندارتر بودن؟؟؟😳
همین کلیپ در آپارات(کلیک کنید)
👤 #حجت_الاسلام_راجی
(استاد راجی نویسنده کتاب صعود چهل ساله( کتاب بیان کننده دستاوردهای انقلاب طبق اسناد و آمارهای بین المللی) هست که رهبری با مطالعه کتاب ایشون فرمودند: دلم را شاد کردید❤️ و فرمودند که تور راه بیفته در کشور و مطالب این کتاب به همه ی مردم گفته بشه✅)
💠وظیفه ما و شما انتشار این کلیپ هاست آن هم به دستور مستقیم رهبری💠
هر روز یک قسمت در کانال ما و او😉
🔰کانال سیاست همراه دیانت🔰
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4235001869C41c082b340
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب: توجه کنید که حقّ گرفتنی است، آن هم از گرگی مثل آمریکا...
#سلامتی_فرمانده_صلوات
صالحین تنها مسیر
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨ 📚 #نگاه_خدا 📝 #قسمت_پنجاهودوم سارا جان خیالت راحت باشه آقای کاظمی پسره خیلی خوبیه مح
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨
📚 #نگاه_خدا
📝 #قسمت_پنجاهوسوم
مریم : کار خوبی کردی همه باهم میریم خونه
منو امیر حسین پشت ماشین سوار شدیم ،مریم هم جلو
حرکت کردیم رفتیم سمت خونه
مریم : ببخشید حاج رضا اینو میگم الان که داریم میریم تا برسیم خونه شب شده میشه شام بریم بیرون
بابا رضا: سارا بابا تو چی میگی ؟
- هر چی شما بگین واسه من فرقی نمیکنه
بابا رضا پس شام میریم بیرون
امیر حسین نگاهم میکردو میخندید پسره آرومی بود ،همیشه دلم میخواست یه داداش یا خواهر داشته باشم ولی به خاطر قلب مامان دکتر اجازه نمیداد شام و بیرون خوردیم و رسیدیم خونه من به همه شب بخیر گفتم و رفتم تو اتاقم اینقدر سرم درد میکرد که با قرص خوابم برد صبح با صدای زنگ ساعت گوشیم بیدار شدم ،دو دل بودم برم دانشگاه یا نه از طرفی میترسیدم موضوع رو به بابام بگم
نمیدونستم چه فکری میکرد
به خودم گفتم میرم دفتر دانشگاه صحبت میکنم کلاسامو جا به جا کنه بلند شدمو اماده شدم کیفمو برداشتم برم پایین که چشمم به عبا خورد
خندیدمو گفتم یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم این پسر تو دانشگاه ما بود و منه کور نمیدیدمش
عبا رو گذاشتم داخل یه نایلکس گفتم همرام ببرمش بدم به صاحبش
رفتم پایین کفشمو بپوشم که مریم صدام زد
مریم: ساراجان بیا صبحانه بخور بعد برو
رفتم سمت اشپز خونه - سلام
مریم: سلام عزیزم بیا بشین برات چایی بریزم ( نشستمو صبحانمو خوردم )
- دستتون درد نکنه
مریم : نوش جونت - فعلا من برم خداحافظ
مریم: به سلامت مواظب خودت باش
سوار ماشین شدم ،تو دلم گفتم نکنه یاسری هم امروز شیشه ماشینمو بشکنه
تصمیم گرفتم با مترو برم
سر ساعت رسیدم دانشگاه ،داخل محوطه همه نگام میکردن و زیر لب پچ پچ میکردن منم یه نفس عمیقی کشیدمو رفتم به سمت دفتر
از پله ها بالا میرفتم که یکی صدام زد برگشتم ساحره بود - سلام ساحره جان خوبی؟
ساحره : سلام عزیزم دیشب تا صبح فکرم درگیر تو بود! بهتری الان؟
- میبینی که فعلا زنده م
ساحره : خدا رو شکر ، کجا میری؟
- دارم میرم بپرسم ببینم میتونم ساعت و روزای کلاسمو عوض کنم
ساحره : چه فکر خوبی کردی
میگم کارت تمام شد بیا کافه دانشگاه من اونجام کلاسم دیر تر شروع میشه - باشه ( رفتم دفتر دانشگاه و همه ماجرا رو تعریف کردم اول قبول نمیکردن با کلی خواهش و التماس درسامو جابه جا کردن فقط یه کلاسو باهاش داشتم که میتونستم یه کم تحمل کنم )
رفتم از پله ها پایین و رفتم سمت کافه دانشگاه
دنبال ساحره میگشتم که ساحره بلند شدو صدام کردم
امیر طاها و محسن هم بودن
با هم احوالپرسی کردیم
ساحره : خوب چیکار کردی. ..
ادامه دارد ....
🌾🌾🌷🌷
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨
📚 #نگاه_خدا
📝 #قسمت_پنجاهوچهارم
کلاسامو تغییر دادم فقط یه کلاسو نمیشد کاری کرد که مجبورم تحمل کنم
( لبخند امیر طاها رو تو چهره اش میدیدم )
محسن: خوب خیلی خوبه اون یه روزم خیلی مواظب خودتون باشین از این آدمی که من دیدم هر کاری از دستش بر میاد ( یه آهی کشیدم ) میدونم
ساحره : خوب حالا چه روزایی رو برداشتی؟
- سه شنبه و پنجشنبه و جمعه فشرده صبح تا غروب
ساحره: ما هم کلاسامون دوشنبه و پنجشنبه و جمعه اس پس میبینمت
- خیلی خوبه ( ساحره به ساعتش نگاه کرد)
ساحره: اوه اوه پاشین پاشین باید بریم سر کلاس دیر شده
سارا جون مواظب خودت باش راستی شمارتو بده یه موقعی واست زنگ بزنم - اره حتما
( دنبال خودکارو کاغذ میگشت که دید دست امیر طاها یه کتابه لاش خودکاره )
ساحره : ببخشید آقای کاظمی کتابتونو میدین
امیر طاها : بفرمایید
ساحره: بگو سارا جان ( خندم گرفته بود )
محسن : عهه ساحره این چه کاریه داخل کتاب مردم شماره مینویسی....
ساحره: عه چیکار کنم همین تو دسترس بود باز رفتیم کلاس شمارشو وارد گوشیم میکنم...
ادامه دارد ....
🌾🌾🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز
شبتون مهدوی🌙