.
می خواستم تو را خورشید بنامم.
از روشنایی منتشرت.
دیدم که خورشید،
سکه صدقه ای است که
تو هر صبح از جیب شرقی ات درمی آوری،
دور سر عالم می چرخانی و
در صندوق مغرب می اندازی.
و بدین سان استواری جهان را تضمین می کنی.
می خواستم نام تو را ابر بگذارم
از شدت کرامتت.
دیدم که نسیم،
فقط بازدم توست که
در فضای قدسی فرشتگان تنفس می کنی.
به اینجا رسیدم که:
زیباترین و زیبنده ترین نام،
همان است که خدا برای تو برگزیده است،
ای کریم ترین بخشنده ی روی زمین.
#ای_جواد!
📕 برگرفته از کتاب آسمانی ترین مهربانی #سیدمهدی_شجاعی