#تاریخ_معاصر
💢آیت الله بهجت(ره) بعنوان یکی از بزرگترین مراجع، مخالف حرکت انقلاب و مبارزه امام با شاه بود!
✅پاسخ تند آیت الله #بهجت(ره) به «انتقاد از مبارزۀ #امام(ره) با رژیم #پهلوی»!
چرا همراهی آیت الله بهجت(ره) با امام(ره) در براندازی رژیم پهلوی، علنی نبود؟
🔷گفتگو با آیت الله مسعودی از شاگردان آیت الله بهجت(ره):
چرا روش #ایشان مثل امام (ره) نبود که با فریاد با #ظالم مقابله کنند؟
✅علت آن این بود که آیت الله بهجت معتقد بودند معیار و محور باید یک نفر باشد که آن #شخص امام خمینی بود.... البته لازم به ذکر است که بگویم ایشان در مسائل سیاسی فریاد نمیزدند، ولی دخالت میکردند و #حضور داشتند.
به صورت #عینی خاطرهای هم میتوانید تعریف کنید که #مؤید این مطلبتان باشد؟
✅یک روزی(همان وقت که امام خمینی(ره) قیام خود علیه #شاه را شروع کرده بود، حدوداً در سال ۴۱ و ۴۲) آقایی آمد و به آیت الله #بهجت گفت، آیا شما فکر نمی کنید که آقای خمینی تُند میرود؟ این اتفاق برای آن زمان بود که امام در مورد #کاپیتولاسیون صحبت کرده بودند و اعلامیۀ شاه دوستی امام(اعلامیۀ «شاهدوستی یعنی غارتگری») در سطح بالایی منتشر شده بود و همه میدانستند که لبۀ تیز انقلاب امام روی شخص #شاه است و شاه است که باید از بین برود.
بعد آیتالله بهجت در #جواب سئوال آن شخص میگوید: «شما احتمال نمیدهید که آقای خمینی دارند کُند میروند؟» در عین اینکه امام علیه رژیم #شاه سخنرانی میکرد، شاید مقصود از «کُند رفتن» این بود که باید امام اعلام #レجهاد کند.
📚 بهجت عارفان، ۱۳۷۹، ص۱۰۶
#تاریخ_معاصر
ناصرالدین شاه: خون از دماغ کسی نیامد! تعجب میکنیم!
امروز یکشنبه، یک هفته از حادثه سقوط بالگرد رئیس قوه مجریه و مسئول اجرای قانون اساسی آن هم در پیچیده ترین فضای منطقه ای و داخلی که همراه با فعال شدن گسل ها و شکاف های اجتماعی سیاسی در یک دهه گذشته ایران است میگذرد. کشور رئیس جمهور ندارد. مجلس به پایان خود رسید و دست بر قضا چند روزی است که مملکت رئیس مجلس هم ندارد و این همزمانی کاملا اتفاقی و غیرقابل پیش بینی بوده است.
از بُعد حماسی، عاطفی، عقلانی و اجتماعی میتوان این واقعه تلخ را تحلیل نمود. هم مواجهه مردم با این خبر و هم تصاویر تشییع باشکوه در چندین شهر ایران را. اما من میخواهم با یک #بُرش_تاریخی به اقتدار نظام سیاسی تثبیت شده در ایران اشاره کنم که در دل این بحران تاب آوری دارد. آب از آب تکان نمیخورد. آشوب نمیشود. شورش اجتماعی رخ نداد. بازار دلار که میتوانست از رقم شصت عبور کند پس از چند ساعت التهاب به رقم پنجاه هفت هزار تومان یعنی همان رقم صبح حادثه رسید! اجماع جهانی ارسال پیام تسلیت به ایران بود تا جاییکه حتی دولت آمریکا هم ناچار به ارسال پیام رسمی تسلیت شد.
آن بُرش تاریخی چیست؟
این اقتدار و ثبات نظامی سیاسی زمانی قابل ادارک است که بدانیم در #تاریخ_معاصر ایران در ۲۰۰ سال اخیر دوره غالب بی ثباتی، آشوب، تغییر شاهان به ادله گوناگون، عزل متوالی رییس الوزراها متعدد با نزاع بزرگ و خونبار روبرو بوده است.
ناصرالدین شاه در سفر لندن از یک چیز تعجب میکند. می گوید در اینجا وزیری را تغییر دادند(در پارلمان) بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید در حالیکه در مملکت ما تغییر صاحب قدرت با جنگ و نزاع و آشوب مدتدار همراه است.
از طرف دیگر امروز ما در فضای ابتدای انقلاب با آن خصوصیات طبیعی پس از هر انقلابی قرار نداریم. بطور طبیعی شور و حرارت انقلاب نوپا منظور نیست بیش از چهار دهه از آن فضا گذشته است، مقصودم این است فضای شهادت آقای رئیسی با فضای شهادت دولتمرد دیگر آقای رجایی یک شکل نیست. با این حال تاب آوری جامعه و نظام سیاسی بسیار شگفت انگیز است. دلیل اصلی در ضامن مهم دیگری نیز قابل جست و جو می باشد و آن "اصل ولایت فقیه" است. انگاره و ارزش جامعه اینگونه است که با وجود اصل ولایت فقیه و شخص ولی فقیه در لحظه بحران امنیت و ثبات تضمین می شود.
ایران امروز را با تاریخ پرآشوب خودش مقایسه کنید. در این حالت متوجه خواهیم شد اقتدار نظام سیاسی جمهوری اسلامی همراه با عقلانیت رفتاری مردم پس از شنیدن خبر شهادت رییس قوه مجریه چقدر با ارزش و متفاوت است. باید به این پرداخت.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
#تاریخ_معاصر
۱۴ اسفند سالروز درگذشت دکتر مصدق است مبتلا به سرطان زبان شد.به پسرش وصیت کرده بود او را کنار کشته شدگان سی تیر ۱۳۳۱ در "ابن بابویه" دفن کنند. پسرش غلامحسین از قدیم با شاه رفاقت داشت، به شاه پیغام داد که وصیت پدرش این است. شاه قبول نکرد و گفت در همانمحل مُردن دفن شود.
سال ۱۳۱۹ رضاشاه دکتر مصدق را به بیرجند تبعید کرد. شب حمله به خانه مصدق برای بازداشت توسط نیروهای رضاشاه، دخترش کوچکش "خدیجه" از ترس تشنج کرد و فلج شد. تا آخر عمر مصدق نگران این دختر بود. دختر را به اروپا برد و حتی سالها بعد از درگذشت مصدق، دختر بیچاره در مرکز مراقبت معلولین بود.
آن سالِ تبعید مصدق، رابطه دوستی غلامحسین پسر دکتر مصدق با محمدرضا پهلوی ولیعهد جوان کارساز شد و با شفاعت محمدرضا نزد پدرش رضاشاه دکتر مصدق را از تبعید به املاک شخصی اش فرستادند. اما این بار در ۱۴ اسفند سال ۱۳۴۵ روز مرگ مصدق شاه از شرِ کابوس بزرگی نجات یافته بود.
دیگر شفاعت پسر برای پدر کارساز نبود.
شاه هم آن شاه سابق نبود.
تصویر کشته شدگان ۳۰ تیر ۱۳۳۱
وصیت مصدق دفن شدن کنار آنان بود.
شاه هم دیگر شاه سابق نبود.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory