صالحین تنها مسیر
💠 #امام حسین (ع) گم شده ٔبشرییت جريان هاي سياسي- تاريخي کربلا فرع قضيه هستند. اما سير در مقام ام
💠#جایگاه اشک ـبرای امام حسین علیه السلام
قضيه ي کربلا يک فرهنگ فوق العاده اي است،
❤️💢
انسانِ کاملي به صحنه آمده است و مأمور است در راستاي ادامه ي نهضت خود
موضوع اشک بر شهداي کربلا را جهت اصلاح بشريت به نحوي خاص جزء مأموريت خود قرار دهد👌❤️
به همين جهت در روايات متعدد روي گريه براي شهداي کربلا تأکيد شده است.
حتي از قبل مشخص است که حضرت اباعبدالله(ع) چنين مأموريتي را به عهده دارند.
در روايت داريم حضرت اميرالمؤمنين(ع) به امام حسين(ع) فرمودند:
«يَا عَبْرَةَ كُلِّ مُؤْمِنٍ فَقَالَ أَنَا يَا أَبَتَاهْ؟ فَقَالَ نَعَمْ يَا بُنَي »؛
اي عاملِ اشک هر مؤمني! امام حسين(ع) سؤال کردند، مرا مي فرمائيد اي پدر؟
حضرت فرمودند:
آري اي پسرم. چون اين اشک، اشک جبران آن کمالي است که از آن دور افتاده ايم و امام حسين(ع)
و اصحاب آن حضرت ما را متوجه آن کمال مي نمايند.
❤️⭕️
حضرت سيدالشهداء(ع) مي فرمايند:
«أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر»
من كشته ام برای اشك، هيچ مؤمني يادم نمي كند مگر آنكه گريه خواهد کرد.
🌹🍃❤️
اشكي كه در شيعه هست با ناراحتي هاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد،
اشك براي حسين(ع) عامل رابطه ي انسان با مقاصد قدسي است🌺⭕️
و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نمي گيرد،
بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج مي زند.
❤️✨❤️
ولي نبايد آن را با لذت گرايي يكي گرفت،
زيرا تفاوت زيادي است بين آن شادي كه با پرهيزگاري همراه است
و روح معنوي دارد با آنچه امروز در غرب هست كه لذت گرايي،
مقصد و معبود شده است.⭕️🚫
در شيعه، شور زندگي با يادآوري غمِ غربت نسبت به عالم قدس همراه است
و با فرهنگِ «مرگ آگاهي»
راه خود را از قهقهه هاي اهل غفلت جدا كرده و سعي دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند
و اشك بر حسين(ع) طلب آن فرح است و آن هايي كه غمِ غربت در اين دنيا را مي شناسند، مي فهمند
حزن مقدس چه حلاوتي دارد❤️👌
و مواظب اند گرفتار لذت گرايي و خوش گذرانيِ اهل دنيا نشوند و از ارتباط با حقايق وجودي عالم محروم نگردند.
⭕️💠
از آن جا که همگي ما مرگ را در پيش خود مي نگريم ممکن نيست چون غافلانِ از غيب و قيامت از زندگي لذّت مستانه ببريم
و راز فرهنگ شيعه در «مرگ آگاهي» و جدايي از قهقهه هاي مستانه ي اهل غفلت همين است که با حزني معنوي در فرحِ حضور در محضر حق قرار دارد
و متوجه است که ما در مقام موجوداتي معنوي، با اين عالم بيگانه ايم
و يک نحوه باطن گرايي را دائماً مدّ نظر داريم.
⭕️💢⭕️
شيعه با پيروي از ائمه(ع) اين نکته را دائماً مدّ نظر دارد که اين جهان ناقص تر از آن است که بتوان
در آن با نور حقيقت به طور کامل ارتباط پيدا کرد.
و اگر اين غم مقدس نبود
عناصر شادي بخشِ افراطي بر زندگي شيعه غالب مي شد
و به مردمي تبديل مي شدند که بيشتر لذت گرا و خوش گذرانند.
⭕️💢💢⭕️
رسول خدا(ص) فرمودند:
«كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَی مُصَابِ الْحُسَيْن»
هر چشمی فردای قيامت گريان است غير از چشمی كه در مصيبت حسين(ع) گريه كند.
❤️✨
روايت فوق از شدت تأثير اشک بر امام حسين(ع) در عميق ترين ابعاد انساني خبر مي دهد که در قيامت ظاهر مي شود.
آن کس که عاطفه ي خود را درست مديريت کند و بخواهد بهترين مصداق را جهت تغذيه ي عواطف بيابد،
مي پذيرد اشک براي اباعبدالله(ع) موجب صيقل قلوب
و گشادگي روح مي شود
و عامل رشد ايمان
و حفظ آن از يک طرف
و دوري از دنيا و صفات رذيله
از طرف ديگر مي گردد.
❤️⭕️❤️
ادامه دارد.....
@saLhintanhamasir
صالحین تنها مسیر
💠#جایگاه اشک ـبرای امام حسین علیه السلام قضيه ي کربلا يک فرهنگ فوق العاده اي است، ❤️💢 انسانِ کاملي
#جایگاه اشک برای امام حسین علیه السلام
اشک براي حسين (ع)نمونه ي به فعليت رسيدن ايمان است.💠✨
زيرا ايماني که به پاک کردن قلب و زلال ساختن دل و دگرگوني آن منتهي نشود،
ايمانِ فعليت يافته نيست و نمي توان به وسيله ي آن ، انس با خدا را از يک طرف و ايثار و فداکاري و جهاد را از طرف ديگر به دست آورد و از نفاق دروني رهايي يافت.
❤️💢❤️
اشک براي حسين(ع) موجب احياء قلوب و آزادي عقل از اسارت هوس ها و غفلت ها است.
در عين عطوف شدن، شجاعت به بار مي آورد. و اين قصه ي مؤمني است که
«سلاحُهُ الْبکاء» اسلحه ي او اشک است، ⭕
پس آن اشکي که اسلحه اي براي مقابله با دشمن دروني و بيروني نباشد، اشک بر حسين(ع) نيست.
بنابراين کربلا و عاشورا يادآوري يک حادثه و واقعه نيست، بلکه حضرت سيدالشهداء(ع) در شرايطي که دين جدّشان در حال به حاشيه رفتن است مي خواهند با توجه به حقيقت و با فرهنگ اشک و از طريق سير قلبي، آن را احياء کنند. اين نوع بازگشت، با کتاب و مقاله به دست نمي آيد، بلکه با عزاداري و نوحه و ناآراميِ قلب به دست مي آيد. قلب بايد بسوزد. گفت:
شرحِ اين، در آينه ي اعمال جو
که نيابي فهم آن در گفتگو
حضرت اباعبدالله(ع) با اعمال خود جهان اسلام را متذکر بازگشت به عالم قدس و معنويت نمودند.
مقصد اين است که از طريق زيارت عاشورا شرايط تماس با مقام امام حسين(ع) براي ما برقرار شود، مانند نماز. شما در نماز الفاظ و معاني را واسطه مي گيريد تا از آن طريق، جانتان به قرب الهي دست يابد. در ابتداي سوره ي حمد، وصف پروردگار را به قلبت القاء مي کني که همه ي حمد ها، حمدِ کمالاتِ خداست، زيرا همه ي کمال ها از او صادر شده است. سپس اظهار مي داري
«اَلرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»؛ تا مقام اُلُوهِيت خداوند را در تجلي اسماء «رحمان» و «رحيم» در قلب استوار کني و بعد اظهار مقام بندگي و پرستش و اُنس با پروردگار خود را در ميان مي گذاريد و در انتها شروع مي کنيد به ارائه ي نيازها. در زيارت عاشورا هم همين کار را مي کني. اول به مقام اباعبدالله(ع) سلام مي فرستي و قلب را متوجه مقام سراسر کمال آن حضرت مي کنيد، که وارث پيامبر(ص) و فرزند علي(ع) و فاطمه(س) است و ادامه ي آن فرهنگ مي باشد. و بعد اظهار ارادت مي کنيد که مصيبت شما، مصيبت ماست، آن هايي که با شما مقابله کردند مورد تنفّر ما هستند و دوستي شما سرمايه ي ماست. و سپس در خواست هايتان را مطرح مي نمائيد و مقام مَعيت با آن ها را طلب مي کنيد و مقام محمود را مي خواهيد.
فرموده اند زيارت عاشورا را از دور يا نزديک مي توانيد بخوانيد
و نيز فرموده اند زيارت عاشورا در زمره ي زيارات مطلقه است، يعني اختصاصي به روز خاص ندارد
با توجه به اين دو امر زيارت را اين گونه شروع مي کنيم:
(السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(
در اين جمله در واقع روحتان را به سوي آن مقام سير مي دهيد و براي صعود جان خود به عالَم معنا نردبان مي سازيد و با اين نيت بر حضرت سيدالشهداء(ع) سلام مي فرستيد. همچنان که خداوند بر پيامبرانش سلام مي فرستد و به عنوان نمونه مي فرمايد: «سَلَامٌ عَلَی إِبْرَاهِيمَ»؛و يا مي فرمايد:
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَی النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»؛
يعني حال که خدا و ملائکه ي او بر پيامبر(ص) سلام و صلوات مي فرستند پس شما هم اي مؤمنين بر او صلوات بفرستيد و سلام گوئيد و تسليم او باشيد. چنانچه ملاحظه مي فرمائيد سلام بر محمد و آل محمد(ع) دستور خودِ خداوند است
سلام به معني تسليم محض و عشق و اخلاص و مودت و زيارت است و يک نوع توسل به آن ذات مقدسي است که به زيارتش مي پردازيد. سلام هم تحيت است و هم اعلام آشتي و هم به معني تسليم محض است و خطاب به امام حسين(ع) عرض مي کنيم و اعلام مي نماييم که با او و مکتب آن حضرت آشتي هستيم و همراه او مي باشيم و لذا اين سلام موجب مسئوليتي در ما مي شود تا جان و مال خود را در اختيار راه امام حسين(ع) قرار دهيم.
سلام بر ائمه(ع) موجب ترفيع درجه از طرف خدا براي آن ها است و به جهت آن که واسطه ي فيض الهي هستند، آن سلام براي ما نيز عامل رفعت درجه خواهد شد. مثل سلامي که در نماز به رسول خدا(ص) مي دهيم و مي گوئيم: «اَلسَّلامُ عَلَيکَ اَيهَا النَّبِي وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکَاتُه».
امام حسين(ع) را با عنوان «اباعبدالله» خطاب مي کني، يعني پدر بندگان خدا، تا متوجه باشي مشغول زيارت بنده ي مقربي هستي که در اثر بندگي خدا به مقام سلطنت الهي رسيده و شدت مظلوميتش در راه خدا، او را به سرپرستي بندگان خدا نايل کرده است.
(السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(
قلب خود را متوجه امامي مي کني که فرزند پيامبر(ص) و وارث علم آن حضرت است. ولي باز مطلب را به اينجا ختم نمي کنيد و به بقيه مقامات آن حضرت نظر مي نمائيد، از جمله آن که او فرزندِ وارثِ مقامِ ولايت و وصايت است.
ادامه دارد