eitaa logo
صالحین تنها مسیر
249 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
7.6هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا زمان آن نرسيده كه روزي نهج البلاغه اميرالمومنين (علیه السلام) رابخوانيم حداقل روزي يك صفحه 📖 ترجمه فارسي .... آنگاه خواهيد ديد اميرالمومنين با ❤ هــــا چه مي كند آشنای غریب: 🌹 🌴 وقال عليه السلام : الدَّهرُ يُخْلِقُ الاََْبْدَانَ، وَيُجَدِّدُ الاَْمَالَ، وَيُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ، ويُبَاعِدُ الاَُْمْنِيَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ ومَنْ فَاتَهُ تَعِبَ. روزگار بدنها را كهنه، و آرزوها را نو مى كند، مرگ را نزديك و خواسته ها را دور مى سازد، كسي كه به آن برسد خسته مى شود, كسي كه به آن نرسد رنج ميبرد! شرح و تفسير بيداد روزگار امام(عليه السلام) در اين کلام حکمت آميز و بيدارگر، آثار گذشت روزگار را در وجود انسان ها بيان مى دارد و مى فرمايد: «روزگار، بدن ها را کهنه و آرزوها را نو مى سازد مرگ را نزديک و خواسته ها را دور مى کند. کسى که (تلاش کند و) به مواهب آن برسد سخت خسته مى شود و کسى که (بعد از تلاش) به آن نرسد رنج مى برد»; (الدَّهْرُ يُخْلِقُ الاَْبْدَانَ، وَيُجَدِّدُ الاْمَالَ، وَيُقَرِّبُ الْمَنِيَّةَ، وَيُبَاعِدُ الاُْمْنِيَّةَ: مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ، وَمَنْ فَاتَهُ تَعِبَ). امام(عليه السلام) در اين چند جمله کوتاه و پر معنا چند نکته مهم را يادآورد مى شود: نخست اين که گذشت روزگار بدن ها را کهنه و فرسوده مى کند و اين از واضحات است که بسيارى از مردم به آن توجه ندارند; هر سال و ماه، بلکه هر روز و ساعتى که بر انسان مى گذرد، بخشى از قوا و نيروهاى خود را از دست مى دهد. درست مانند لباسى که بر اثر مرور زمان کهنه و پوسيده مى شود و هيچ گونه استثنايى در آن نيست، بنابراين بايد کوشيد در مقابل آنچه از دست مى رود چيزى به دست آورد تا گرفتار خسران نشود. آيات شريفه (وَالْعَصرِ * إنَّ الاْنْسَانَ لَفِى خُسْر) نيز به همين معنا اشاره دارد. در دومين نکته مى فرمايد: «گذشت روزگار آرزوها را نو مى کند» اين مطلب به تجربه ثابت شده که حرص بزرگسالان بر جمع مال و به دست آوردن مقام از جوانان بيشتر است و شايد دليل آن اين باشد که انسان هر چه خود را به مرگ نزديک تر مى بيند احساس مى کند وقت کمترى براى رسيدن به آرزوها در اختيار دارد. به عکس جوانان فکر مى کنند وقت طولانى براى رسيدن به آرزوها دارند. در حديث معروف نبوى مى خوانيم: «يَشيبُ ابْنُ آدَمَ وَيَشُبُّ فيهِ خِصْلَتانِ; انسان پير مى شود ولى دو صفت در او جوان خواهد شد: حرص و آرزوهاى دور و دراز».(1) آدمى پير چو شد حرص جوان مى گردد *** خواب در وقت سحرگاه گران مى گردد در سومين و چهارمين نکته به نزديک شدن انسان به مرگ و فاصله گرفتن از خواسته ها اشاره مى کند. فاعل اين دو فعل همان «دهر» و گذشت روزگار است زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و سرمايه اى است که با گذشت زمان تدريجاً نقصان مى پذيرد و به همان نسبت، انسان از خواسته هايش دور مى شود چون زمان کوتاه ترى براى رسيدن به خواسته ها در اختيار دارد. اضافه بر اين نيروهاى او هم رو به ضعف و کاستى مى رود و اين عامل ديگرى است که او را از خواسته هايش دور مى سازد. گرچه «آمال» و «اُمنيّه» هر دو معناى قريب به يکديگر دارند و به معناى آرزوها و خواسته هاست; ولى به نظر مى رسد «آمال» بيشتر در مورد آرزوهاى دست يافتنى و «اُمنيّه» در مورد آرزوهاى دست نيافتنى به کار مى رود، هرچند گاه در غير اين مورد نيز استفاده مى شود. بنابراين جمله «يُجَدِّدُ الاْمالَ» اشاره به اين است که انسان هر روز آرزوى تازه اى براى خود پيدا مى کند و براى رسيدن به آن مشغول تلاش مى شود و هر روز خواسته هاى او بر اثر گذشت زمان از دسترس وى دورتر مى شود. سپس امام(عليه السلام) به پنجمين و ششمين نکته اشاره فرموده و کسانى را که به خواسته هاى دنيوى خود مى رسند گرفتار خستگى و آنان راکه به آن نمى رسند گرفتار درد و رنج معرفى مى کند و مفهوم آن اين است که نه آنها که بر خواسته هاى دنيوى خود پيروز مى شوند آرامش و راحتى دارند و نه آنان که ناکام مى مانند، زيرا همان گونه که به دست آوردن مواهب مادى با مشکلاتى روبروست، نگه داشتن آن مشکلات بيشترى را در پى دارد. ضمير در «به» گرچه ظاهراً به «دهر» (روزگار) باز مى گردد; ولى از آنجا که پيروزى به روزگار معنا ندارد، منظور از آن همان مواهب دنياست و قرينه آن جمله هاى «ظَفِرَ» و «فاتَ» است. دقت در نکات حکمت هاى بالا کافى است انسان را به موقعيت خود در زندگى دنيا آشنا سازد و از هر گونه زيادى روى و خيال پردازى و غفلت باز دارد و به تلاش درباره فراهم ساختن زاد و توشه آخرت توجه دهد. اين نکته نيز شايان دقت است که «دهر» در اصل و ريشه لغت به معناى غلبه است; ولى از آنجا که زمان بر هر کس و هر چيز غلبه پيدا مى کند، آن را دهر ناميده اند، بنابراين دهر همان گذشت شب و روز و سا
هدایت شده از صالحین تنها مسیر
یاعلی جان بین الطلوعین بیداریم 🌔 در فکر صحن و سرایت اگر ماه رمضان تعلق به مقام ولایت علوی ع دارد و امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام محبوب ماست ، چگونه ممکن است ماهی که انتساب به محبوب دارد ، بر کسی بگذرد و تغییری در رفتار و اعمال ما حاصل نگردد ؟!‌ ما اگر در محبت صادقیم ، در ظرف محبوب باید عاشقانه عمل کنیم. آیا زمان آن نرسيده كه روزي نهج البلاغه اميرالمومنين (علیه السلام) رابخوانيم 🌹 🌴 وقال عليه السلام : إِنَّ الاَُْمُورَ إذا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا. كارها هنگامى كه مشتبه شوند آخرشان را با اولشان مى سنجند (سالي كه نكوست از بهارش پيدا است) شرح و تفسير امام(عليه السلام) در اينجا درس مهمى مى دهد که براى همه مديران، بلکه همه رهروان راه حق کارگشاست. مى فرمايد: «هنگامى که کارها مشتبه شوند (و آينده روشن نباشد) آخرشان را بايد به اولشان سنجيد»; (إِنَّ الاُْمُورَ إِذَا اشْتَبَهَتْ اعْتُبِرَ آخِرُهَا بِأَوَّلِهَا). اشاره به اين که هميشه آغاز و انجام کارها با يکديگر پيوند ناگسستنى دارند و در واقع شبيه علت و معلول اند، بنابراين اگر ما در چگونگى پايان کارى شک و ترديد داشتيم بايد ببينيم آغازش چگونه بوده است; هرگاه در مسير صحيح بوده عاقبت آن نيز چنين است و مطابق ضرب المثل فارسى: «سالى که نکوست از بهارش پيداست» و اگر آغاز آن در مسير نادرستى قرار گرفته بايد بدانيم که عاقبت آن نيز نادرست و خطرناک است و به گفته معروف: خشت اول چون نهد معمار کج *** تا ثريا مى رود ديوار کج! اين سخن پيام ديگرى نيز دارد و آن اين که اگر مى خواهيم نتيجه هاى خوب و پربار از کارهاى خودمان بگيريم بايد در آغاز مراقب زيربناهاى آن باشيم. تفاوت بناى مسجد قبا و مسجد ضرار در همين امر است که اولى به مصداق (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى)(1) پايه صحيحى داشت و سرانجام به مضمون (فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا)(2) عبادتگاه مؤمنان شد و مسجد ضرار که پايه آن بر اساس نفاق و کفر و شرک و تفرقه ميان مؤمنان بنا شده بود عاقبتش اين بود که به دستور پيغمبر طعمه حريق شود. قريب اين معنا در عهدنامه مالک اشتر نيز آمده است آنجا که امام مى فرمايد: «اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَکُنْ بِمَا قَدْ کَانَ، فَإِنَّ الاُْمُورَ أَشْبَاهٌ; «با آنچه در گذشته واقع شده است نسبت به آنچه واقع نشده استدلال کن، زيرا امور جهان شبيه به يکديگرند». (1). توبه، آيه 108. (2). توبه، آيه 108.
صبح تون نورانی به کلام مولای متقیان آیا زمان آن نرسيده كه روزي نهج البلاغه اميرالمومنين (علیه السلام) رابخوانيم حداقل روزي يك صفحه 📖 ترجمه فارسي .... 🌹 🌴 لاَ يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى، وَکَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّلُ؟ امام(عليه السلام) فرمود: عملى که توأم با تقوا است کم نيست (هرچند ظاهراً کم باشد) چگونه عملى که مقبول درگاه خداست کم است؟! شرح و تفسير ارزش تقوى امام(عليه السلام) در اين سخن کوتاه و حکمت آميزش اشاره به نقش تقوا در قبولى اعمال مى کند، يا به تعبيرى ديگر، کيفيت عمل را معيار قبولى در درگاه خدا قرار مى دهد نه کميت عمل را و مى فرمايد: «عملى که توأم با تقواست کم نيست (هرچند ظاهراً کم باشد) چگونه عملى که مقبول درگاه خداست کم مى باشد؟»; (لاَ يَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى، وَکَيْفَ يَقِلُّ مَا يُتَقَبَّلُ؟). اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است; آنجا که در داستان فرزندان آدم (هابيل و قابيل) مى فرمايد: «(إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ); خداوند تنها اعمال پرهيزگاران را قبول مى کند».(1) بسيارى از بزرگان در کتب فقهى اين مطلب را يادآور شده اند که شرايط صحت عمل با شرايط قبول متفاوت است. عمل صحيح عملى است که جامع تمام شرايط و اجزا و خالى از موانع باشد; ولى گاه اين عمل، با اعمال ديگرى پيش و پس از آن يا صفات ناشايسته اى همراه مى گردد که مانع قبولى آن در درگاه خداوند مى شود (قبولى به معناى پاداش عظيم و تحقق اهداف و فلسفه هاى عمل). مثلاً در روايات آمده است که کسى که شرب خمر کند اعمال او تا چهل روز پذيرفته نمى شود. «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ صَلاَةً أَرْبَعِينَ يَوْماً».(2) در حديث ديگرى مى خوانيم: کسى که به پدر و مادرش نگاه غضب آلود کند خدا نماز او را قبول نمى کند،(3) همچنين در مورد خوردن غذاى حرام يا شبهه ناک.(4) بنابراين اعمالى مقبول درگاه خداوند واقع مى شود که توأم با تقوا باشد و بى تقوايان ممکن است عمل صحيحى انجام دهند و اسقاط تکليفى شود; اما عمل آنها بى ارزش و فاقد پاداش عظيم و فلسفه و روح عمل باشد. (1). مائده، آيه 27. (2). کافى، ج 6، ص 401، ح 4. (3). همان، ج 2، ص 392. (4). بحارالانوار، ج 73، ص 361.
صبح تون نورانی به کلام مولای متقیان آیا زمان آن نرسيده كه روزي نهج البلاغه اميرالمومنين (علیه السلام) رابخوانيم حداقل روزي يك صفحه 📖 ترجمه فارسي .... 🌹 🌴 إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالاَْنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ، ثُمَّ تَلاَ: «إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا…» الاْيَةَ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَإِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ. امام علیه السلام فرمود : نزديك‌ترين و شايسته‌ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند كه از همه به تعليماتشان آگاه‌ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى‌پوشانند) سپس امام علیه السلام اين آيه را تلاوت كرد: «شايسته‌ترين و نزديك‌ ترين مردم به ابراهيم آن‌ها هستند كه از او پيروى كردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر». به يقين دوست محمد صلی الله علیه وآله كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى‌اش دور باشد و دشمن محمد كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد. شرح و تفسير دوست و دشمن پيامبر(صلى الله عليه وآله) امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار خود به معيار و ملاک ارتباط با انبيا و اوليا اشاره کرده مى فرمايد: «نزديک ترين و شايسته ترين مردم به پيامبران، آنهايى هستند که از همه به تعليماتشان آگاه ترند (و در سايه اين آگاهى به آن جامه عمل مى پوشانند)»; (إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالاَْنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ). «سپس حضرت(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: شايسته ترين و نزديک ترين مردم به ابراهيم آنها هستند که از او پيروى کردند و نيز اين پيامبر و مؤمنان به اين پيامبر»; (ثُمَّ تَلاَ: (إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا)الاْيَةَ). روشن است که منظور امام(عليه السلام) از علم و آگاهى در اينجا همان علمى است که دعوت به عمل مى کند و علم، اگر در عمق جان انسان نفوذ کند به يقين انسان را به عمل وادار مى کند. بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند که صحيح «أعْمَلُهُمْ» است، زيرا آيه شريفه و جمله هاى بعد سخن از اطاعت و تبعيت دارند که همان عمل است; ولى همان گونه که گفتيم، نيازى به تغيير عبارت روايت از نزد خودمان نيست، زيرا ثمره درخت علم، عمل است و علم بى عمل نوعى جهل و نادانى است، زيرا اگر انسان، چيزى را به طور قطع باور کند و عميقاً به آن معتقد باشد، بر طبق آن راه مى رود. سپس امام(عليه السلام) در تأييد گفتار فوق مى افزايد: «به يقين دوست محمد(صلى الله عليه وآله) کسى است که خدا را اطاعت کند، هرچند پيوند نسبى اش دور باشد و دشمن محمد(صلى الله عليه وآله)کسى است که خدا را نافرمانى کند هرچند قرابت او نزديک باشد»; (ثُمَّ قَالَ: إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّد مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَإِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى اللَّهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ). «لُحمَة» معانى مختلفى دارد و در اينجا به معناى قرابت و نزديکى است. امام(عليه السلام) آنچه را در ذيل اين کلام مبارک فرموده اشاره به مصداقى از مصاديق آن کبراى کليه اى است که در بالا آمد و از آنجا که مخاطبان آن حضرت، امت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) هستند آن اصل کلى را بر اين امت منطبق کرده و نتيجه گيرى نموده که ولايت و دوستى و پيروى از پيغمبر اسلام جز از طريق اطاعت حاصل نمى شود. اين همان چيزى است که در حديث معروف امام سجاد(عليه السلام)که گفت و گوى امام را با طاووس يمانى منعکس مى کند آمده است; امام در پايان اين حديث فرموده است: «خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ أَحْسَنَ وَلَوْ کَانَ عَبْداً حَبَشِيّاً وَخَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَلَوْ کَانَ وَلَداً قُرَشِيّاً; خداوند بهشت را آفريده براى کسانى که او را اطاعت کنند و اين کار را به خوبى انجام دهند، هرچند برده حبشى باشند و دوزخ را آفريده براى کسانى که او را عصيان کنند، هرچند فرزندى از دودمان قريش باشند».(1) در حديث ديگرى مى خوانيم که سعد بن عبدالملک ـ که از فرزندان عبدالعزيز بن مروان بود و امام باقر(عليه السلام) او را «سعد الخير» مى ناميد ـ خدمت امام رسيد در حالى که مانند زنان مصيبت زده گريه مى کرد و اشک مى ريخت. امام باقر(عليه السلام)فرمود: اى سعد چرا گريه مى کنى؟ عرض کرد چگونه گريه نکنم در حالى که از شجره ملعونه در قرآن (اشاره به بنى اميه است) هستم. امام(عليه السلام) فرمود: تو از آنها نيستى. تو اموى هستى; ولى از ما اهل بيت. آيا کلام خدا را نشنيده اى که از ابراهيم حکايت مى کند و مى گويد: (فَمَنْ تَبِعَنى
صبح تون نورانی به کلام مولای متقیان آیا زمان آن نرسيده كه روزي نهج البلاغه اميرالمومنين (علیه السلام) رابخوانيم حداقل روزي يك صفحه 📖 ترجمه فارسي .... 🌹 🌴 وَسَمِعَ(عليه السلام) رَجُلاً مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَيَقْرَأُ. نَوْمٌ عَلَى يَقِين خَيْرٌ مِنْ صَلاَة فِي شَکٍّ. امام(عليه السلام) صداى يکى از خوارج را شنيد که مشغول به عبادت شبانه است و قرآن تلاوت مى کند، فرمود: خواب توأم با يقين و ايمان، بهتر از نمازى است که همراه با شک باشد! شرح و تفسير عمل بى ارزش در آغاز اين سخن حکمت آميز و کوتاه مى خوانيم: «امام(عليه السلام) صداى يکى از خوارج را شنيد که مشغول به عبادت شبانه است و قرآن تلاوت مى کند. فرمود: خواب توأم با يقين و ايمان، بهتر از نمازى است که همراه با شک باشد»; (وَسَمِعَ(عليه السلام) رَجُلاً مِنَ الْحَرُورِيَّةِ يَتَهَجَّدُ وَيَقْرَأُ، فَقَالَ(عليه السلام): نَوْمٌ عَلَى يَقِين خَيْرٌ مِنْ صَلاَة فِي شَکٍّ). «حَرُوريّه» نام خوارج يا گروهى از خوارج است که براى نخستين بار در قريه اى به نام «حَرُوراء» در نزديک کوفه اجتماع کردند و اعلان مخالفت با امير مؤمنان على(عليه السلام) نمودند در تواريخ عدد آن گروه را دو هزار نفر نوشته اند.(1) بسيارى از آنها اهل عبادت مخصوصاً تهجد (عبادت شبانه) و تلاوت قرآن بودند; ولى کاملاً قشرى مى انديشيدند و مسيرى را که در عقيده اسلامى خود انتخاب کرده بودند آميخته با شک بود. به همين دليل امام مى فرمايد خواب همراه با يقين بهتر از نماز همراه با شک است. دليل آن هم روشن است. آنچه انسان را به خدا نزديک مى سازد و صراط مستقيم را پيش پاى انسان مى نهد، ايمان و يقين است که اگر محکم باشد هيچ گونه انحرافى براى انسان پيش نمى آيد; ولى آنها که ايمان ضعيفى آميخته با شک دارند به آسانى از راه راست منحرف مى شوند. از اين رو عبادت آنها بسيار سطحى و کم ارزش است. اين سخن شبيه چيزى است که در حکمت 145 درباره روزه داران و شب زنده داران آمده است: «کَمْ مِنْ صَائِم لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلاَّ الْجُوعُ وَالظَّمَأُ وَکَمْ مِنْ قَائِم لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلاَّ السَّهَرُ وَالْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الاَْکْيَاسِ وَإِفْطَارُهُمْ; چه بسا روزه داران که از روزه خود به جز تشنگى و گرسنگى بهره اى نمى برند و چه بسا شب زنده دارانى که از قيام شبانه خود جز بى خوابى و خستگى بهره اى ندارند. آفرين بر خواب هوشمندان و افطارشان». مرحوم ديلمى در ارشاد القلوب حديثى نقل مى کند که شاهد حکمتى است که به شرح آن پرداخته ايم. مى گويد: امير مؤمنان شبى از شب ها از مسجد کوفه خارج شد و به سوى خانه خود مى رفت. پاسى از شب گذشته بود و کميل بن زياد، از اخيار شيعه و محبين امام(عليه السلام) در خدمتش بود. در اثناى راه به خانه اى رسيدند که صداى تلاوت قرآن از آن شنيده مى شد و اين آيه را با صدايى حزين و گريه آور تلاوت مى کرد: (أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَقائِما...).(2) کميل در دل از آن تمجيد کرد و از حال اين قارى قرآن لذت برد بى آنکه سخنى بگويد. امام(عليه السلام) نگاهى به او کرد، فرمود: اى کميل سر و صداى آن مرد تو را در شگفتى فرو نبرد. اين مرد اهل دوزخ است و در آينده به تو خبر خواهم داد. کميل نخست از مکاشفه امير مؤمنان(عليه السلام) نسبت به باطن او و سپس گواهى اش به دوزخى بودن اين قارى قرآن با اين که در حالت روحانى خوبى فرو رفته بود حيران ماند. مدتى گذشت تا زمانى که خوارج بر ضد على(عليه السلام)شوريدند و حضرت ناچار به جنگ با آنان شد. امام(عليه السلام) شمشيرى در دست داشت که با آن سرهايى از خوارج را بر زمين مى افکند. در اين حال نوک شمشير را بر يکى از آن سرها گذاشت و به کميل که در کنارش ايستاده بود رو کرد و فرمود: اى کميل «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَقائِما» يعنى اين همان شخص است که در آن شب اين آيه را مى خواند و تو در اعجاب فرو رفتى. کميل خود را به روى پاهاى امام(عليه السلام)انداخت و از فکر آن شب خود استغفار کرد.(3) (1). بحارالانوار، ج 33، ص 351. (2). زمر، آيه 9. (3). بحارالانوار، ج 33، ص 399.
@RozeKhanegeeروضه خانگی - عید مبعث.mp3
زمان: حجم: 10.22M
🎙السلام علیک یا رسول الله 💐💐💐💐💐💐💐💐 تبریک عید بزرگ مبعث خدمت مولا و سرورمون آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❤️ و همه شما عزیزان انشاالله عیدی همه ما ظهور حضرت مهدی باشد 💐💐💐💐 🔻عید | 09:34 👤سید مجید