🔅در طولِ سال کتابهای زیادی به دست من میرسد؛ ضمنا بنده در داوری آثار خیلی سختگیر هستم و هر کتابی من را سیراب نمیکند، با همه این سختگیریها کتاب «شهربانو» توانست قاپ من را بدزدد و من را خلع سلاح بکند.
🔅این کتاب خاطره نيست؛ یک «رمان» است. ما با یک رمان حرفهای مواجه هستیم. البته نویسنده در ابتدای کتاب سعی داشته به مخاطب خودش تفهیم کند که شما با یک اثر مستند روبهرو هستید. این یک تکنیک است و نویسنده در ابتدای کتاب بسیار خوب از عهده این تکنیک برآمده است.
🔅تا بهحال نویسندهای به این خوشسلیقهگی ندیده بودم. وقتی «شهربانو» را خواندم خیلی کیف کردم. منتظر چنین واقعهای در ادبیات دفاع مقدس بودم تا کسی مسئولیت آن را برعهده بگیرد و درباره مادران شهدا یک کار ذر خورو در شأن آنها بنویسید. این اتفاق در رمان «شهربانو» افتاده است.
🔆کتاب شهربانو نوشته مریم قربان زاده، برش هایی است از 20 سال زندگی یک مادر 80 ساله که از همه ی سال های جوانی اش، همین برش ها را غنیمت نگه داشته تا برای امثال ما بگوید.
🔆کتاب پیشه رو از سختی ها و پستی بلندی های زندگی یک مادر سخن.
مادری که فرزند جوانش در ابتدای جنگ جانباز شده و هیچ حرکتی ندارد. دوازده سال اینگونه با او او زندگی می کند تا زمانی که به شهادت می رسد.
🔆همه چیز در نهایت سادگی روی کاغذ آمده است. نوشتن برای مریم قربان زاده اصلا کار راحتی نبود. برای مادرجان هم گفتن اش اصلا راحت نبود. بارها در حین مرور خاطرات اش بی حال می شد و کارش به سرم قندی، نمکی می رسید. حالا روبه روی شما، خلاصه بیست سال از زندگی یک مادر است.
#شهربانو
#معرفی_کتاب
#دفاع_مقدس
پات