eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
323 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین باری که به جبهه می‌رفت، گفت: «راه کربلا که باز شد برمی‌گردم!» ۱۵ سال بعد پیکرش بازگشت؛ همان روزی که اوّلین کاروان بطور رسمی به سوی کربلا می‌رفت!! 🔗
﷽ لطفی بنما که خاک پایت گردم دامن بتکان که تا گدایت گردم دلــتنگ زیــارت تــو و اربــابم من را به حرم ببر فدایت گردم بحق شهدا #اللهم_رزقنا_کربلا💐
🔴 محرم آمدو رنگ غروبم به زیر چتر ستارالعیوبم 🔹تسلای دلت، اشک محبان خدا صبرت دهد، آقای خوبان ◾️آجرک الله یا صاحب الزمان فی ایام مصیبت جدک ⭐
#حَے_عَلے_الصلاة بہ خون شهیداݩ ویاراݩ قسم♥️ بہ جانبازے سربداراݩ قسم💜 بہ راه حسین جاݩ فدا میڪنیم💛 بہ سید علے اقتدا مےڪنیم💚 #نمازاول_وقت_التماس_دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴💔🏴 #شهید_محسن_حججی 💔 🏴یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است ای روضـه ی مجســم گـودال قتلـگاه...
شهداشرمنده ام #پیام_عاشورا چه سرباز 6 ماهه باشی (علی اصعر) و چه پیرمرد 75 ساله (حبیب بن مظاهر) در هر سن و سال و هر شرایطی باید تابع ولی زمان خود باشی با ولایت تا شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃💐🍃🌸🍃💐🍃 خوشا آنانکه جانان می شناسند طریق عشق و ایمان می شناسند بسی گفتند و گفتیم از شهیدان شهیدان را شهیدان می شناسند تو این ماه عزیز نامه شهادت همه مهر بشه الهی آمین 🙏 🍃💐🍃🌸🍃💐🍃🌸🍃
🌴سنگر عشق🌴
فرارسید.خیالمان راحت بود مجتبی ومهدی بودند .. حسینیه ساخته شده بود اما هنوز سیستم گرمایشی و .... وصل نشده بود و بخاطر ازدحام جمعیت نیاز به تدارکات و پشتیبانی بود . ابتدای ورودی حسینه تکیه زده شد ه بود برای پذیرایی از عزاداران آقا ابا عبدالله با شروع محرم مجتبی دم غروب می رفت بساط چای را آماده می کرد .( گاز ها را روشن وسماورها را پرآب می کرد ) بعد می رفت مسجد امام حسن (علیه السلام) پای روضه روشن روان دوباره بر می گشت پنجاه شصت کیلو کیک یزدی می گرفت . داخل ماشین می گذاشت و به حسینه می رفت . و شخصا لباس کار می پوشید و با لبخندی که همیشه بر لب داشت با خوش رویی از عزاداران پذیرایی می کرد . آخرای مراسم خودشو به نزدیکی‌های قاسمپور(مداح حسینیه) می رساند . دل سیری گریه می کرد😭😭 و جانانه هم سینه می زد . دو باره برمی گشت کارتن خالی های شیرینی را بار می زد تا برای فردا شب از آن استفاده بشه . الحق والانصاف حساب کتاب تو کارش بود👌 . و رعایت می کرد. این کار مجتبی بود تا دهه اول محرم تمام می شد .ناگفته نماند یکی دوشب آخر دهه اول که در حسینیه غذا تقسیم می شد،خودش را وقف حسینیه کرده بود و منزل نمی رفت . شب هفتم محرم حلیم نذری داشتیم آنجا هم سنگ تمام می گذاشت کارها را یه تنه آماده می کرد .حلیمی که بواسطه آن هفت هشت نفری حاجت گرفتند و نذراشون برآورده شد🍃 شهیـد مدافع حـرم مجتبے کرمے🌺🍃