🌴سنگر عشق🌴
❤️شهیـــــد امین کریمیان❤️
زمین که لطف ندارد ...
از #آسمان چه خبر ؟
خیلی دلم میخواست
آن لحظه که آن خانم...
گفت:
برادرت خوب طلبهای بود ...
حیف...که رفت ..
اگر میماند افتخار اسلام میشد ...
کم لطفیِ شما بود که گذاشتید برود ...
خیلی دلم میخواست...
آن لحظه بمیرم...
چون...هرچه نگاهش کردم نفهمیدم..
آرمان والای تو را چگونه به او بفهمانم...
یادم نمیرود اولین بار که خواستی بروی..
گفتم:
تو نیروی فرهنگیِ نظامی..نظام برای چیز دیگری برایت هزینه کرده...نرو...بگذار تا نظامیها هستند...آنها بروند بجنگند...
یادم نمیرود بهت توی نگاهت را..
گفتی:
تو زهرایی؟ تو خواهر منی؟ نه...زهرایی که میشناسم...محال است طرز فکرش این باشد ..
گفتم: میدانم...ولی نرو...تو هنوز خیلی کارها باید بکنی...اینهمه سال درس خواندی امین...بمان...بیشتر کار کن...شماها که بروید ...دیگر چه کسی علَم حوزه را راست نگه دارد...
گفتی:
فرض کن بمانم....بشوم آیت الله العظمی...یا بشوم فیلسوف قرن...
چه فایده دارد اگر این عمامه روی سرم بماند و ...
حرم بیبی زینب (سلام الله علیها) در خطر باشد؟
نه این فلسفه را میخواهم و نه این عمامه را...
یادم مانده...
برادر...
طولِ بلوار را قدم میزدیم...با حرص میگفتی نباید جلوی روحانیون را بگیرند...اشتباه است...ماها باید با عمامه در خط مقدم باشیم...
گفتم: امینجان! فرماندهاند...صلاحدیدی هست..آنها از بالا میبینند...حتما خوب نیست...
میگفتی که نه...اِلّا و بِلا اشتباه میکنند...نیرو از روحانیِ توی خط روحیه میگیرد...
عزیزم...
در اثبات نظرت همین بس...
که با حضور و دلاوریات درست توی خط مقدم...
صد و شصت نفر از قتل عام نجات پیدا کردند...
#دلنوشته #خواهر شهیــــد
یاد شهید با صلوات❤️
#دلنوشته ❤️
#ای_شــــهدا
من از شما ...
یک آســمان میخواهم
به #وســعت_نگاه مهربانتان
#ســهم من از این دنیا
تنها باید همین #آســـمان باشد!
#ما را هم آســـمانی کنید ...
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
@saangareshgh
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
❁﷽❁
💔دلم گرفته از این #روزها
دلم تنگ است
میان ما و #شهیدم هزار فرسنگ است💕
شکسته بال وپرمـ🕊
خسته ام ، #شهیدِ_من
هزار عرصه برای پریدنم تنگ💓 است
🌷چه خبر از #آسمان ....
چه خبر از حرم😔
مرا به #سوریه ی پاک
عشق💖 مهمان کن
در این زمانه فقط #عشق
پاک وبی رنگ✨ است..
#شهید_عباس_آسمیه
🌹🍃🌹🍃
@saangareshgh
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
قَدْ نَرَےتَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ عُیونِهم
ـ
ـ
ـ
وقتےڪھ دلـت
تنگ مےشود
بھ #آسمانِ
چشم هایشان
نگاه ڪن...
#حاج_قاسم_سلیمانی
🆔
﷽
"قَدْ نَرَےتَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ عُیونِهم"
وقتےڪه دلـت تنگ مےشود،
به #آسمان چشم هایشان نگاه ڪن...
🌷 #پلاکشان را برای ما جا گذاشتن
تا روزی بدانیم از جنس ما بودن
هویتشان خاکی بود
🕊اما #دلشان را به #اسمان زدن🕊
🌷راستی امانتدار خوبی بوده ایم؟
شادی روح شهدا صلوات
@saangareshgh
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
⭕️ داستانی غم انگیز
#برادران_غریب #دوقلوهای_پرورشگاهی #بچه_های_بی_سرپرست_بهزیستی_که_شهید_شدند 💔😔
( #برادران_دوقلو_ثابت_و_ثاقب_شهابی )
اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها بروید! 🌹
برادران دو قلویی ڪه غریبانه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!😔
قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم....👇👇👇
#ثابت_و_ثاقب_شهابی_نشاط را ڪسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولینباری بود ڪه آنها پا به جبهه گذاشته بودند⚡️. تا اینڪه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق ناگهان تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان #سلمان شدند. همرزمان این دو شهید میگویند وقتی نامه به خط مقدم میآمد، معمولاً #ثابت و #ثاقب غیبشان میزد!😳 یڪبار یڪی از رزمندگان متوجه شد ڪه وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عڪسهایشان را با وجد نگاه میڪنند، دوقلوها دست در گردن هم در ڪنج سنگر، های های گریه میڪنند!😭 این رزمنده میگوید بعدها ڪه موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها #بیسرپرست هستند. 😔هر بار دلشان میشڪند ڪه ڪسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. 😢
عڪسهای ڪودڪی و زنبیل قرمزی 👛ڪه در آن سر راه گذاشته شدهاند را بغل ڪرده گریه میڪنند.
جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد ڪه وقتی از دار دنیا فقط و فقط یڪ برادر داری یعنی چه😔.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود ڪه ڪمی بعد #ثاقب، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود💔 و بردارش ڪه فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد.😔 چیزی نمیگذرد ڪه برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. 💔
روزی شخصی #ثاقب و #ثابت را پشت به یڪدیگر داخل آن زنبیل ڪوچڪ قرمز رنگ گذاشته بود 👛و زیر شرشر باران💦 ڪنار درب ورودی بهزیستی رهایشان ڪرده بود. 😔حال درد نان بود یا درد جان،ڪسی نمیدانست. از آن پس بود ڪه آن زنبیل ڪوچڪ👛 شد تنها یادگاری از مادر ندیدهشان.😔 #ثاقب و #ثابت سالها از ڪرمانشاه و غرب ڪشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر ڪجا ڪه اعزام میشدند، در درون ساڪشان اعلامیههایی را به همراه داشتند ڪه عڪسی از دوران ڪودڪیشان، به همراه دست نوشتهای بود ڪه به در و دیوار شهرها میچسبانیدند:
مادر، پدر! از آن روز ڪه ما را تنها در ڪنار خیابان رها ڪردید و رفتید😔 سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شدهایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم...
اما هیچگاه روزی فرا نرسید ڪه قاب عڪسی باشد و عڪسی از ثاقب و ثابت و خانوادهشان در ڪنار یڪدیگر.😔
اما از #شیرخوارگاه تا #آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه ڪه امروز از #ثاقب و #ثابت شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشڪی رنگ 🖤شبیه به هم و در ڪنار هم در قطعه #50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه #50 ، ردیف #67، شماره #19 وردیف #66 شماره #19 ، دو برادر شهیدی آرام ڪنار یڪدیگر خفته اند ڪه شبهای جمعه، هیچگاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!😭 و سخت چشم به راهند...
شادی روح شهدا، امام شهیدان، اموات خودتان صلوات🌹✨🌹✨🌹✨
🍃فرزندان زهرا(س)خوب آموخته اند رسم #دلبری را و میدانند چگونه با #عاشقیِ خود انتقام سیلی مادرشان را بگیرند ...
🍃آموخته اند که عشق سن و سال نمیشناسد و میتوان کوچک بود اما همچون بزرگان ؛ به #آسمان پرواز کرد و در آغوش گرفت خداوندِ جان را ....
من را میبینی ؟!
🍃دستانم را #زنجیر گناه بسته و شرم میکنم که به صورت معصوم شما خیره شوم ؛ زانوهایم از فرط زمین خوردن همچون سرخیِ آتش شده و شرمنده است که در راه شما قدم گذارد ....
🍃پاهایم خجل است از قدم های استوار شما ، از #قدم هایی که وجب به وجب این خاک را فتح میکردند تا مبادا بیاید روزی که گناه برای منِ جامانده عادی شود اما نهایت چه شد؟!
🍃من چه کردم با #خون های به جا مانده ی شما؟!چگونه در روز #محشر سربلند کنم و در چشمان شما نگاه کنم؟!شمایی که تنها شانزده سال داشتید و آسمانی شدید اما من هنوز هم زمین گیر گناهانم هستم ....
🍃راستی چه حالی داشتی زمانی که وجودت را وقف فاطمه ی زهرا(س) کردی؟!
آنقدر به خانوم جان عشق ورزیدی که نهایت مانند #مادر_سادات از ناحیه ی سینه و شکم جان خود را به اسلام و اربابت حسین(ع) بخشیدی ....
تو! #برنده ی این میدان شدی و ماییم که همیشه #بازنده ایم !
برادر به گوشی؟!
ما جامانده ایم!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حجتالله_گلمحمدی
📅تاریخ تولد: ۱۶ خرداد ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت: ۲۹ خرداد ۱۳۶۳
📅تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : قصر شیرین
🥀مزار شهید: بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
💠وقتی #راهیان_نور و خادمی شهدا برای ما فقط یک مسافرت شده و #تو
💠از همین مسیر #راهی_نور می شوی
💠ما اهل زمینیم و تو اهل #آسمان
(علی آقا فروردین ۹۵ جهت خادمی شهدا رفت طلائیه
پس از برگشت از طلائیه بلافاصله رفت برای مدافع حرم شدن و پس از یک ماه شد شهید مدافع حرم...)
عاقبت بخیری ختم به شهادت یعنی این
شهید کربلای خان طومان
علی آقا جمشیدی
صلوات
رفیق شهید!
گاهی از آن بالا
نگاهی به ما اسیران
دنیا کن ؛ دیدنی
شده حال خسته ما
و چشم های
پر از حسرتمان !
حسرت پرکشیدن
تا #آسمان !
#محتاج_دعای_تو_ایم
#مهـربـونبـرادرم
#شهیدجهادعمادمغنیه♥️🌱
#صبحتون_شہـدایے♥️🌿