۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
شنبه ، اول ماه مبارک رمضان
بر اساس فتوای شرط هم افق بودن، کافی بودن رؤیت به وسیله تجهیزات و اعتبار #رؤیت_هلال در روز برای اثبات اول ماه بودنِ فردای آن روز ؛
طبق نظر کارشناسان ایرانی و خارجی، امکان رؤیت هلال با چشم مسلح و غیرمسلح در #غروب پنجشنبه در ایران بسیار بعید است و طبق فتوای مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی، اول ماه مبارک رمضان، شنبه 6 اردیبهشت خواهد بود.
اما تعدادی از مراجع، روز جمعه را بعنوان اول ماه رمضان اعلام کردند.
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
توصیه های مرحوم #میرزا_جواد_آقا_ملکی_تبریزی به هنگام آغاز ماه مبارک رمضان
برای ورود به میهمانی الهی، رعایت چند نکته لازم و ضروری است:
الف) خواندن نماز شکر
شایسته است مسلمان به سبب نعمت هدایت و توفیق درک ماه رمضان با فراغت کامل، شکر الهی را به جا آورد.
ب) توبه و استغفار
پس از خواندن نماز شکر، به خاطر کوتاهی ها و ستم هایی که در حق نفس انجام داده، طلب عفو و گذشت کند. از سستی در اصلاح و پاکی قلب و کم کاری های اعضا و جوارح خود در عبادت و تأخیر توبه نیز بخشش بخواهد.
ج) توسل به آستان پروردگار
با نزدیک شدن ماه مبارک رمضان، شایسته است به کرم و رحمت الهی متوسل شود و از او درخواست کند تا هر آنچه او را در اجرای دستورهای الهی یاری می دهد، به او ببخشد.
د) توسل به معصومین علیهم السلام
مهم ترین مسئله ای که پوینده راه معرفت الله در شب اول ماه رمضان باید انجام دهد، توسل به ائمه معصومین علیهم السلام است. باید آبرو و عظمت آنان را در پیشگاه خداوند، شفیع قرار دهد تا آن بزرگان پذیرش اعمال او را در راستای خشنودی خداوند از پروردگار بخواهند.
ه) پاک کردن اموال با پرداخت خمس
از کارهای مهمی که پس از توبه و پاک کردن قلب و توسل به خدا و معصومین باید انجام دهد، این است که با پرداخت خمس، خوردنی ها، نوشیدنی ها، پوشاک و... را پاک کند. بهتر آن است که خمس اموالش را ابتدای ماه بدهد تا عبادت های او از راه حلال انجام پذیرد.
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
#شهید_مدافع_حرم_جلیل_خادمی
متولد روستای امیرحاجیلو شهرستان فسا استان فارس
17 آبان 94
شب من در آشپز خانه مشغول آماده کردن شام
و جلیل محو نوشتن متنی در دفترش بود
که حتی صدای گریه فاطمه را نشنید
چند بار صدایش زدم
نگاهی به من کرد دفتر را زمین گذاشت و به سراغ فاطمه رفت
بعد از شهادتش متوجه شدم که وصیت نامه اش را می نوشت.
همان شب به مسجد رفت
زیارت عاشورا خواند و برگشت
ساکش را پیچید
و آماده رفتن .
روز بعد قبل از حرکت گفت :
شما هم با من تا شیراز بیایید.
نمی دانم ،
شاید می دانست که این آخرین دیدار است .
مریم شیفت ظهر بود
از پدر خداحافظی کرد
و در آن لحظه مثل ابر بهاری گریه می کرد
و راهی مدرسه شد.
جلیل نتوانست تحمل کند
دنبال مریم رفت و گفت با ما تا فرودگاه به شیراز بیا.
همه آماده شدیم و به سمت شیراز حرکت کردیم.
به فرودگاه شیراز رسیدیم
ساک را روی زمین گذاشت
فاطمه در بغلم بود .
نگذاشت به خاطر بچه پیاده شومر گفت هوا سرد است.
همان جا خداحافظی کردم.
من از داخل ماشین مات و مبهوت قدم های جلیل بودم.
ساکی که روی زمین می کشید و نسیم پاییزی که کت جلیل را تکان می داد.
آن لحظه در ذهنم ثبت شد .
کاش آن روز دوباره تکرار می شد تا در لحظه خداحافظی
یک دل سیر او را نگاه می کردم
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
🌿مــــاه پیغمبر به پایانش رسید
🌿بار الـــــــها من به دل دارم امید
🌿گــر به اثنایش نبخشیدی مـــرا
🌿کـــــــــرم بخشا مــــــرا در انتها
🌿ماه شعبان مـــاه استغفار ها
🌿رفت از دستان به غفلت بی دعــــا
🌿حق اربابم حسین آن بی کفن
🌿در گــــذر ای جان من امشب ز من
🌿گر که غفلت هوش از مخلص ربود
🌿آگهش کن با ندایت هر چه زود
🌟شبتون زیبا و پرنور🌟
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹