eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
324 دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
8هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام صبحتان متبرک به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص) به رسم ادب هرصبح السلام علی رسول الله وآل رسول الله السلام علیک یابقیة الله(عج) السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) جمیعاورحمت الله ❤️🌷🌷🌷
رأفت بجه شیعه ایرانی در عملیات کربلای ٨ شلمچه، ساعت بین ٨تا ٨/٣٠صبح بود، یکی از بچه‌های هم سنگرمان به من گفت که یک اسیر عراقی تو سنگر کناری است. من داداشم اسیر بود، چیزهایی که در تلویزیون درباره شکنجه اسرای ایرانی می دیدم ومی شنیدم همیشه با خودم می گفتم هر وقت اسیر عراقی را ببینم چند سیلی جانانه توی گوشش بزنم، رفتم که اسیر عراقی را ببینم یک نفر جلوی سنگر ایستاده بود گفت خوابه، حتی دلم نیامد که اون اسیر را از خواب بیدار کنم. در حالی تا نیم ساعت پیش اسلحه اش به طرف ما بود. جعفر علی یاری از گردان ادوات لشکر ٢۵ کربلا
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 جاروکش سپاه رهبر در دیدار با خانواده شهدای همدان می گفت: در بین همین شهدای همدان شما، یک سردار سپاهی -که دارای شأن و موقعیتی هم بوده است - وجود داشته، وقتی مادرش از او میپرسد تو در سپاه چه کاره‏ای؟ جواب میدهد: "من در سپاه جاروکشی میکنم. مادرش خیال میکرده واقعاً این جوان در سپاه یک مستخدم معمولی است." حتی وقتی برای این جوان به خواستگاری هم میروند و خانوادهی دختر سؤال میکنند پسر شما چه ‏کاره است، مادرش میگوید در سپاه مستخدم است! بعد در اجتماعی که مراسمی بوده، یک نفر داشته سخنرانی میکرده، این مادر میبیند آن شخص خیلی شبیه پسرش است. میپرسد این شخص کیست؟ میگویند این فلانی است، یکی از سرداران سپاه. آن مادر، آن وقت پسرش را میشناسد!.... 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
*لبخند بزن بسیجی * جنگ جنگ تا پیروزی عدو شود سبب خیر. ما تازه دیروز معنای آن را فهمیدیم. دیروز عصر که با خمپاره سنگر تدارکات را زدند، نمی دانید تدارکاتچی بیچاره چه حالی داشت؛ باید بودید و با چشمان خودتان می دیدید. دار و ندارش پخش شده بود روی زمین؛ کمپوت، کنسرو، همه آنچه احتکار کرده بود! انگار مال بابایش بود. بچه ها مثل مغول ها هجوم بردند، هر کس دو تا، چهار تا و بیشتر کمپوت زده بود زیر بغلش و می گریخت و بعضی ها همان جا نشسته بودند، می خوردند و شعار می دادند جنگ جنگ تا پیروزی، صدام بزن جای دیروزی! شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده شهدا لحظات آخر.....🥀 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🕊🌷🌷🕊 🕌🕌
🕊🌹🕊 ‌شــ‌هيد ايستـاده ميانِ مرز دو دنيـا ڪ‌ه اگر خواستـۍ راهۍ اتــ ڪند! پس بسم الله! شهدا زنده اند, مي شنوند, مي بينند و جواب ميدهند... نشانم بده ای شهید
🔹بزرگترین آرزویش شهادت در راه خدا بود تا جایی که عشق به شهادت تمام اعمال و رفتارش را تحت الشعاع قرار داده بود و پیوسته زیارت قبور شهدا و تجدید پیمان با ایشان را داشت و همچنین دعای دایمی قنوتش«اللّهم الرّزُقنٰا توفیقَ شَهادت فی سَبیلِک»بود. به همراه خانواده برای سال تحویل در شلمچه‌ حـضور پیدا میکرد و خـاک ‌پـاک جـبهه‌ها را می‌بویید، می‌بوسید‌ و سجده شکر خدا را بجا می‌آورد و مناجاتی ‌با خداوند در آن خلوتگه ‌شهدا داشت که دیدنی بود و بگفته‌ی فرزند بزرگوارش آنقدر اشک می‌ریخت که پیراهنش از اشک خیس می‌شد. و در نهایت در دفاع از حریم اهل بیت(س) عاشقانه سر و دست داد و چون مولایش حسین(؏) بدون سر به خاک سپرده شد. 🌷 🍃تاریخ تولد: ۱۳۵۴/۷/۱۲ 🍃تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۲/۱۰ 🍃محل شهادت: حلب سوریہ
بخون و بخنــــــ😂ــــــد نگهبان‌ها وقتی می‌خواستند اسم کسی را بنویسند، اسم کوچک، اسم پدر و پدر بزرگش را می‌نوشتند. کاری به فامیلی فرد نداشتند. بعضی وقت‌ها بچه‌ها آن‌ها را سر کار می‌گذاشتند و اسم‌های عجیب و غریب بهشان می‌گفتند. 😉 یک شب، یکی از اسرا داشت نماز شب می‌خواند. نگهبان صدایش کرد و پرسید «اسمت چیه❓ گفت: «شنبه» گفت «اسم پدرت❓» گفت «یک شنبه». گفت «اسم پدر بزرگت❓» گفت «دوشنبه» . صبح آمد سر صف و گفت «اسمی رو که می‌خونم بلند شه». بعد نگاه کرد به کاغذی که توی دستش بود و گفت « ، ، ». تا اسم را خواند همه زدند زیر خنده.😂😄 بیچاره مانده بود که چه بکند.😳🙄 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🕊🌷🕊
ما ترس از شهادت نداریم و این تنهـا آرزوی مـاست . . . ۱۰سیدالشهدا ۱۳٦۱