🥀🖤
"هادی اگر تویی که کسی گم نمی شود"
وقتى معتصم ، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى به همراه خانوادهاش در مدینه ماند.
پس از آن، معتصم از خانوادۀ حضرت پرسوجو کرد و وقتى شنید پسرِ بزرگِ حضرت جواد، علىبنمحمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است، ما باید به فکرش باشیم!
معتصم شخصى را، مأمور کرد که به مدینه برود و در آنجا کسى را که دشمن اهلبیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به او، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.
این شخص یکى از علماى مدینه را به نام الجُنَیدى، که جزو مخالفترین و دشمنترینِ مردم با اهلبیت علیهمالسلام بود براى این کار پیدا کرد، و به او گفت: من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدِّبِ این بچه کنم، تا نگذارى هیچکس با او رفت و آمد کند و او را آنطور که ما مىخواهیم تربیت کن.
بعد از چند وقت یکى از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدى را دید و از بچهاى که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد.
الجنیدى گفت:
بچه؟! این بچه است؟! من یک مسئله از ادب براى او بیان مىکنم، او بابهایى از ادب را براى من بیان مىکند که من استفاده مىکنم! اینها کجا درس خواندهاند؟!
گاهى به او، وقتى مىخواهد وارد حجره شود، مىگویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو ـ مىخواسته اذیت کند ـ مىپرسد چه سورهاى بخوانم؟ من به او گفتم سورۀ بزرگى، مثلاً سورۀ آلعمران را بخوان. او خوانده و جاهاى مشکلش را هم براى من معنا کرده است.
اینها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟! ارتباط این کودک ـ که علىالظاهر کودک است، اما ولىّالله است- با این استاد مدتى ادامه پیدا کرد و استاد شد یکى از شیعیان مخلصِ اهلبیت".
#شهادت_امام_هادی (ع)🖤🥀
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#اللهمعجللولیکالفرج
💟@saatsefreasheghi