eitaa logo
ارشيو ،زندگينامه شهداي نيرو ويژه صابرين
76 دنبال‌کننده
204 عکس
38 ویدیو
10 فایل
ارتباط @Hamadani_52
مشاهده در ایتا
دانلود
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷 { یادگاه شهدای} 🚩صابرین🚩 ✨🌹 🔹بخش ششم🔹 *فارس: نکته‌ای که درباره شهید احمد مایلی نظرم را جلب کرد متفاوت بودن اخبار شهادت او بود؛ یکی سقوط هواپیما حین بازگشت از ماموریت شناسایی و دیگری سانحه ناشی از نقص هواپیما حین آموزش پرواز با هواپیمای سبک. کدام یک از این دو خبر صحیح است؟ شهید: پدرم هنگام بازگشت از ماموریت شناسایی به همراه کمک خلبان به رسیدند. *فارس: شاید درباره دورانی که پدر به جبهه می‌رفتند اطلاعاتی داشته باشید؛ اگر مطلبی می‌دانید یا از دیگران درباره پدرتان شنیده‌اید برایمان بگویید. فرزند شهید: پدر ابتدا به غرب رفت؛ جبهه اسلام آباد. حدود یک سال هم دهلران بود. بعد به می‌رود. البته مدتی را هم که در جبهه نبود، در تهران به نیروها می پرداخت؛ یعنی عمده فعالیت‌هایش در زمینه آموزش نیرو بود، اما در سال‌های پایانی جنگ بیشتر به منطقه می‌رفت؛ مثلا در جریان عملیات و عملیات‌های تمام مدت در جبهه بود. البته در ابتدا مطلبی را بگویم و صحبتم را اینگونه اصلاح و تکمیل کنم که وقتی جنگ در 31 شهریور ماه سال 59 شروع شد، فردای آن روز به جبهه می‌رود؛ یعنی ماه اول جنگ، در خرمشهر می‌جنگید. وقتی هم به تهران برگشت دوباره شروع به آموزش نیروها کرد. *فارس: از آن دوران چیزی بخاطر دارید؛ یعنی مطلبی که اقوام دوستان پدرتان تعریف کرده باشند و در ذهن شما باشد. مثلا آزادسازی خرمشهر یا موفقیت در یک عملیات یا امثال آن؟ فرزند شهید: یک مغازه قنادی در همین کوچه روبه‌رو بود. وقتی خرمشهر آزاد شد، پدرم همه را خرید و بین مردم قسمت کرد. 🌹یادگاه شهدای صابرین🌹