┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۰
#دلتنگ ابوذر كه ميشويد چه مي كنيد؟
#دلتنگ كه ميشوم با او هر لحظه صحبت ميكنم. من به تلفن همراهش پيام ميدهم ولي او ديگر جواب پيامكهاي من را نميدهد.
هنوز هم منتظر #تماسش هستم. هر جا كه ميخواهم بروم مينويسم و از او اجازه ميگيرم و ميگذارم روي لباسهايش. ميروم سر مزارش و با او حرف ميزنم و از كارهايم ميگويم. سر سفره كه مينشينم خيلي جاي خالياش را حس ميكنم. اين روزهايم من را به ياد #زنان صبور دوران جنگ مياندازد كه صبوري كردند و پيروزي نصيب ما شد.
همرزمانش از همسرتان و چگونگي حضورش صحبتي نكردند؟
يكي از همكارانش ميگفت ابوذر هميشه سر كار روي يك برگه مينوشت: #شهيد ابوذر امجديان. خوش به سعادتش و به او غبطه ميخورم و ميگويم #ابوذرجان مگر قول ندادي بروي و بعد بيايي من را ببري #سوريه زيارت. همرزمانش از جسارت و شجاعتش هم برايم بسيار ميگويند. تعريف ميكردندكه هميشه #آقا ابوذر با روي گشاده به عمليات ميرفت و به رزمندهها ميگفت بچهها بدويد برويد عمليات بدويد برويم حمله و همه ميخنديدند. #دوستش ميگفت لحظات آخر آب برايش بردم و او نخورد و با #لب تشنه به ديدار اربابش امام حسين(ع) رفت.
⏮ادامه دارد،،،