┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۴
#ابوذر همچنین هیچگاه از یاد همنوعان غافل نمی شد با آنکه سن زیادی نداشت اما همیشه سعی می کرد تا حد امکان گره گشای مشکلات همنوعان و دوستان و آشنایان باشد. آن چيزي که براي او مطرح نبود خواب و خوراک و استراحت بود. هر زمان که براي ديدار #خانواده اش به روستا مي رفت، در آنجا لحظه اي از گره گشايي مشکلات و گرفتاري هاي مردم باز نمي ايستاد و دائماً در انديشه انجام خدمتي به #خلق الله بود. #ابوذر در خوش خلقی و برخورد نیک با همسایگان و اقوام زبانزد بود و همه او را دوست داشتند...
ابوذر در سال 1383 #مقطع دبيرستان را با موفقيت پشت سر گذاشت و پس از اخذ ديپلم با نمرات عالي در سال 1385 به استخدام سپاه پاسداران در آمد غريب به 3 سال در سپاه جوانرود خدمت كرده وبعداز آن عضو نيروهاي #يگان #ويژه #صابرين سپاه تهران شد .
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۵
ایشان سپس در #رشته آی.تی دانشگاه جامع #امام حسین (ع) تهران پذیرفته شده و مشغول به تحصیل شدند، ابوذر #علاقه زیادی به تحصیل داشت و سعی می کرد با وجود مشغله کاری و زندگی به درس خواندن هم برسد که تا دوران تحصیل ( ترم آخر بودند که #شهید شدند) را هم با موفقیت طی کردند.
#پدر بزرگوار شهید همچنین می گوید: پسرم چون #شمع مي سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و يک آن از تحرک باز نمي ايستاد. روحيه ايثار و استقامت او شگفت انگيز بود؛ خدا رو شکر که لیاقت داشتیم چنین فرزندی تربیت کنیم که نامش جزو $مدافعین حرم حضرت زینب (س) باشد.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۷
برادر من #انساني بود که براي خدا کار مي کرد و اخلاص در عمل از ويژگي هاي بارز او بود، ايشان يکي از افراد درجه اولي بود که هميشه ماموريت هاي سنگينی بر عهده اش قرار داشت. كربلايي ابوذر با خضوع و خشوعي که در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان پاسدار داشت، در مقابله با دشمن همچون شيري #غرّان که براي خدا و ولي فقيه زمان خود همه چيز خودش را فدا کرد و از زندگيش گذشت. او واقعا به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان بدهد، که عاقبت هم چنين کرد. هميشه سفارش مي کرد تقوا پيشه كنيم و تابع رهبري باشيم. همچنین ابوذر از زمان طفوليت، روحي لطيف ،عبادي و نيايشگر داشت.وی همچنین در خصوص شهادت این شهید بزرگوار می گوید: وقتی خبر شهادت ابوذر را شنیدم با عجله خودم را به $سنقر رساندم، هرگز آن لحظات از یادم نمی رود چه غمی در خانه مان برپا شده بود،اشک های بی امان مادر، بی تابی های پدر و... اینکه ابوذر به این زودی تنهایمان گذاشت آزارمان می دهد اما از این خوشحالم که برادر عزیزم با اهدای جان گرانمایه خویش در راه اسلام به #شهادت رسید و توانست ذخیره ای برای آخرت پدر و مادرم باشد، خوشا به سعادتش که توانست این چنین پاک و عاشقانه به دیدار حق بشتابد وبه آرزویش که #شهادت بود برسد... ابوذر واقعا انسان لایق و وارسته ای بود که توانست #شهد شیرین #شهادت را بنوشد و افتخاری برای همه ما باشد...
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۶
#گفتگو با برادر دوقلوی شهید:
#برادرم به امر ولايت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در اين راه جان دهد
#حجت الاسلام طالب امجديان برادر دوقلوی ابوذر نیز با تایید صحبت های #پدر می گوید: من و ابوذر دوقلو بودیم و به همین دلیل #دوستی و وابستگی زیادی بینمان حاکم بود، ما خیلی به هم نزدیک بودیم.
#ایشان شش ماه قبل و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم ثبت نام کردند و به خانواده گفتند که هر آن ممکن است به #سوریه اعزام شوند تا اینکه روز عید #قربان به ما گفتند که اسمشان برای اعزام درآمده است و تقریبا یک هفته بعد از عید #سعید غدیر به #سوریه و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) اعزام شدند.
#مادرم به سبب عاطفه و مهر مادری که در وجودشان است بعد از اعزام و شنیدن اینکه ابوذر برای دفاع از #حرم به سوریه مشرف شده خیلی بی تابی می کردند و نگران بودند و دایما دست به دعا بودند ولی #ابوذر با همان روحیه آرام و دوست داشتنی اش همیشه در تماس هایش با خانواده و مخصوصا به مادر دلداری می دادند و مادر را آرام می کردند ؛ به همه می گفتند برایم دعا کن که #شهید شوم و به آرزویم برسم و همانطور هم شد که این والامقام خواسته بودند و دقیقا در روز #تاسوعای حسینی(ع) به شهادت رسیدند.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۸
#گفتگو با دوستان شهید:
ابوذرجان شهادتت مبارک
دوستان #شهید ضمن برشماری صفات و خصلت های نیکوی ایشان، در وصف این شهید عزیز می گویند:
تو فرزند کدام نسل پاکی؟ تو از کدامین دشت روییده ای #قاصدک!؟ چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟ کدام دست ناپاک خون پاک تو را ریخته؟ به کجا سفر می کنی؟ دور از خانه و شهر خویش؟! دور از دستهای پینه #بسته پدر و قلب شکسته مادر!؟ تو اى سبزترین بهار جاوید! اى نشان بى نشانها! اى آیینه نور! اى راز سر به مهر! اى بیکران ! تو آن روز خروشیدى و امروز... باور نمی کنم که با آن همه خروش در خاک خفته اى! اى که حضور دریایى تو در آسمان ها جارىتر از رودهاست! هنوز تپش امواج پرخروش غیرتت لرزه بر اندام دشمنان می افکند. ما خفتگان در ساحلت غرقه به طوفانیم و تو چه آرام، در پهنه بیکرانت، حیرتمان را به نظاره نشسته اى. چه زیباست قاب عکس خالی ات بر دیوار قلبمان. هنوز در صفحه صفحه تاریخ، تفسیر حدیث جاودانگی ات را می نویسند و چه زیباست شعر #دلتنگی هامان...
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱۹
⏪ادامه دلنوشته دوستان شهید🌹
هنوز کوچه ها در انتظار ترنم گامهاى سبز تواند. آسمان تاریک شهر در #التماس تابش چشمهاى توست. اى تفسیر سرمستى و اى نغمه شوریدگى! نزدیک است پرنده قلبم در کنج تنهایى جان سپارد. #گوش کن! ثانیه ها به امید بازگشت تو در تپش اند. دل من تفسیر کتابنامه انتظارت را تا انتهاى جاده هاى بى کسى از بر کرده است، تا شاید آغاز کنى روزى را مثل آغاز بهار. باز هم می گویم که دلم منتظر توست. ابوذرجان #شهادتت مبارک . عجب عطر #عاشورایی بخشیدی به دیارمان. ما حقیر و کوچکیم در برابر عظمت شما. کاش میدانستم در جوار زینب کبری در روز عاشورا زمزمه ات چه بوده برای #مادرت و$خواهرات حتما صبر زینبیه طلب کردی...
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت_پایانی
شهید امجدیان چطور به شهادت رسیدند؟
#برادر دوقلوی شهید می گوید: برادرم بیسیم چی بودند اما در عملیات ها شرکت می کردند و در تماس هایشان می گفتند که به منطقه می رویم و به دفاع مشغولیم؛ تا اینکه #شهيد كربلايي ابوذر در يكي از ماموريت ها خود در سوريه به همراه يكي ديگر از دوستانش به نام #شهيد مير دوستي، در راه دفاع از حرم دعوت حق را لبيک گفتند و سرانجام در 1 آبان ماه سال 1394كه ساعت هشت و نیم صبح روز تاسوعاي حسيني به لقاء خداوند شتافتند.
آری #شهید ابوذر امجدیان عارفي وارسته، ايثارگري سلحشور و اسوه اي براي ديگران بود که جز خدا به چيز ديگري نمي انديشيد و به #عشق رسيدن به هدف متعالي و کسب رضاي خدا و حضرت #احديت، شب و روز تلاش مي کرد و سخت ترين و مشکل ترين مسئوليت هاي كاري و خانوادگي را با کمال خوشرويي و اشتياق و آرامش خاطر مي پذيرفت و در #نهایت هم به دیدار معبود شتافت چه عاشقانه و چه عارفانه و سبک بال
⏮پایان
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_مصطفی_صفری_تبار 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱
💠شهید سرافراز، پاسدار رشید اسلام، مصطفی (کمیل) صفری تبار بیشه فرزند اسماعیل به تاریخ ۹/۳/۱۳۶۷ شمسی برابر با ۱۴ شوال ۱۴۰۸ قمری « مصادف با شب هفت شهید » در روستای بیشه سر از توابع شهرستان بابل از یک خانواده مذهبی، دیده به جهان گشود.
🔷 او در گرماگرم تابستان پا به عرصه ی وجود نهاد تا اندکی از شدّت آن بکاهد و با حضورگرم و لطیفش، زحمات پدر، مادر، بستگانِ خسته از کار روزانه ی کشاورزی را جبران نماید.
کودک وارد مرحله ی جدیدی از زندگی گردید، مراسم سنّتی نامگذاری نیز برقرار شد، در گوش راست او أذان و در گوش چپش اقامه گفتند تا پای بندی اش به اسلام و مسلمین تثبیت گردد.
🔹پدر بخوبی می دانست که یکی از حقوق فرزندان بر پدر و مادر، انتخاب نام نیک برای آنان است، این بود که پدر به یادِ روزهای دفاعِ مقدّس و علاقه مندی به گروه های چریکی و جنگ های نامنظم دکتر شهید مصطفی چمران، و هم بیاد دعای کمیل، فرزندش را در شناسنامه به مصطفی و در گفتار کمیل نام گذاری می کند تا هم به دعای کمیل شب های جمعه برسد و هم در آیندهی نزدیک ضمن شرکت در جنگ های چریکی، مصطفی و برگزیده خدا شود..
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_مصطفی_صفری_تبار 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۲
🔶درچشم به هم زدنی کودک به هفت سالگی می رسد و در مدرسه بهشت آیین، آئینِ دلدادگی می آموزد، و سپس در کلاس راهنمایی شهدای بیشه سر، خیلی زود نکته به نکته راه و رسم عملی سرداران و ۳۲ تن از گلواژه های علوی بیشه سر را سرلوحه زندگی خویش قرار می دهد بطوریکه حاضران، بویژه معلّمین بومی، شهادت خواهند داد که از میان بچه ها او از جنس دیگری بود.
🔸در دبیرستان شهید مطهری بابل بنا به اذعان مدیر و دبیران، در اخلاق، رفتار، کردار و دانش اندوزی گوی سبقت را از دیگران ربوده است و سرآمد دیگران گردید و تابستان ۸۴ در رشته علوم تجربی فارغ التحصیل و به مرحله پیش دانشگاهی امام حسین (ع) رسید.
علاوه بر آن موفّق به أخذ دیپلم در رشته کامپیوتر ICDL هم می گردد. او زیرک تر از آن بود که در این مرحله توقف کند، حتّی قبولی در رشته مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و آمل نیز او را اقناع نکرد، بلکه با عنایت شهداء، همهی اینها را همچون پلی، پشت سر گذاشت تا طبق تعهدی که با شهداء و خدای شهداء بسته بود به دانشگاه اصلی خود یعنی؛ دانشگاه امام حسین (ع) برسد تا فقط از آن دانشگاه با درجه شهادت، فارغ التحصیل گردد.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_مصطفی_صفری_تبار 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۴
⏺زمان برای سربازی او فرا می رسد و تلاشش برای خدمت در سپاه بی نتیجه ماند، بنابر این برای خدمت وظیفه به لشکر۳۰ پیاده گرگان ملحق شد، ضمن اینکه همزمان برای جذب رسمی در سپاه نام نویسی کرده بود، هنوز ۲ ماهی از آموزش نظامی او طیّ نگردید که نامه ی جذب او در سپاه پاسداران بدستش رسید، با خوشحالی أمّا با گرفتنِ إمضاهای متعدد از فرماندهان مافوق، بسختی از لشکر ۳۰ گرگان تسویه حساب می گیرد و به علت قبولی درسپاه پاسداران از کسوت سربازی مرخص و برای ادامه آموزش بعنوان سرباز گمنام امام زمان (عج) بالآخره دراسفند ماه ۸۶ وارد دانشگاه امام حسین (ع) گشته تا اینکه پس از دو سال تلاش وصف ناشدنی در بهمن ماه ۸۸ از دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) با معدل١٧/٣۰فارغ التحصیل می گردد...
🔽آقا کمیل بقدری از سلامت نفس و امانت داری برخوردار است که مطابق دستنوشته ی موجود از شهید، ایشان در تاریخ ۸/۸/۸۷ به ساعت ۵۰/۱۱ صبح پوشهای حاوی اطلاعات مهم و محرمانه کارکنان را در محوطه دانشگاه امام حسین(ع) می یابد، بی درنگ با حفاظت اطلاعات دانشگاه مکاتبه کرده و آن را جهت بررسی و اقدامات لازم به مسئول مربوطه تحویل می دهد تا خدای نکرده مورد سوء استفاده دشمنان قرار نگیرد.
⏺آقا کمیل داوطلبانه دو فروردین و تعطیلات عید سال های۸۷ و۸۸ دوره دانشجویی را در غالب طرح سازندگی بسیج، اردوی جهادی به مناطق محروم کشور از جمله کرمان و چهار و محال و بختیاری می روند و ماجرای شکسته شدن مچ دست راست ایشان در یکی از این اردوهای جهادی بماند.
همچنین در خرداد سال ۸۷ با پای پیاده از اصفهان به مرقد مطهّر حضرت امام راحل آمده و در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال ملکوتی آن سفر کرده شرکت نمودند.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_مصطفی_صفری_تبار 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۳
🔺ایشان علاوه بر داشتن کارت شناسایی عضویّت فعّال بسیح در تیرماه ۸۴ دوره آموزش تکمیلی گردان های عاشوراء طیّ کرده وگواهینامه مذکور را دریافت می کند و همان سال با شرکت در رزمایش صحرایی یاوران حضرت مهدی(عج) از سوی فرماندهی وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابل تقدیرنامه می گیرید.
🔻متناسب با هدفی که داشت به رشد معنوی و پرورش روحی، بیش از پیش أهمیّت می داد، شرکت در بسیج، هیأت مذهبی، نماز جمعه و جماعات، إحیاء گرفتن تا به صبح در شب های قدر ماه مبارک رمضان در آستان مقدّس امام زاده قاسم(ع) بابل از جمله کارهای ضروری و همیشگی او بوده است، او می دانست که شرکت در نماز جماعتِ اوّل وقت، آن هم درصف های جلویی، چه ثوابِ عُظمایی دارد، روی این اصل بود که در میان تعجّب همگان، هر وقت به نماز جماعت در مسجدالنبیّ (ص) تشریف می آوردند، صفوف نیمه منظم نمازگزاران را می شکافتند تا به صف اوّل یا دوّمی می رسیدند و با گفتنِ تکبیره الإحرام از ماسِوی الله می بریدند و به یگانهی هستی می رسیدند.
⏮ادامه دارد،،،