eitaa logo
صبای معنوی
283 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
4هزار ویدیو
13 فایل
این کانال با هدف مطالعات ادیان و معنویت تشکیل شده و دکتر فاطمه مغیثی(عضوعیات علمی دانشگاه)، تخصص ادیان، عرفان و ... یکی از مدیران کانال است. ارتباط با ما @Dr_f_m
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫آخ که چقدردلم زیارت امام رضا میخواد... 💕هروقت حس کردی دلتنگ زیارتی بدون که آن بزرگواردلتنگ شماست. 💫...یعنی آقام دلش برای من تنگ شده؟چه لذتی داره این حس خوب... 🏝🏝🏝🏝🏝 🎙استاد_شجاعی 🕌✨🕌✨🕌✨ https://eitaa.com/sabayemaanavi
14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز یکشنبه های ماه ذیقعده امروز اخرین یکشنبه هست🌹
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بغض بی‌پایان "توماس گولد" نماینده مجلس ایرلند... کاش ذره ای ازآزادگی وانسان دوستی اینهارووطن فروشای بی غیرت داشتن... ❌❗️❌❗️❌⁉️ https://eitaa.com/sabayemaanavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فضیلت عجیب زیارت امام رضا علیه‌السلام 🌺 شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت انگیز نقل می کند: 🔹 حیدر آقا تهرانی گفت: در چند سال قبل، روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف بودم پیرمردی را که از پیری خمیده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمانش ریخته بود - دیدم؛ حضور قلب و خشوعش مرا متوجه او ساخت. وقتی که خواست حرکت کند دیدم از حرکت کردن عاجز است؛ او را در بلند شدن یاری کردم؛ آدرس منزلش را پرسیدم تا او را به منزلش رسانم؛ گفت: حجره ام در مدرسه خیرات خان است او را تا منزل همراهی کردم و سخت مورد علاقه ام شد؛ به طوری که همه روزه می رفتم و او را در کارهایش یاری می کردم نام و محل و حالاتش را پرسیدم. گفت: نامم ابراهیم و از اهل عراقم و زبان فارسی را هم خوب می دانم؛ ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا حال هر سال برای زیارت قبر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوم و مدتی توقف کرده، باز به عراق بر می گردم؛ در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه، پیاده مشرف شده ام؛ در مرتبه اول سه نفر جوان، که با من هم سن و رفاقت ایمانی بین ما بود و سخت به یکدیگر علاقه داشتیم؛مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و از مفارقت من و این که نمی توانستند با من مشرف شوند، سخت افسرده و نگران بودند؛ هنگام وداع با من می گریستند و گفتند: تو جوانی و سفر اول پیاده و به زحمت می روی؛ البته مورد نظر واقع می شوی؛ حاجت ما از تو این است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام علیه السلام نموده،در آن محل شریف، یادی هم از ما بنما. پس آنها را وداع نموده،به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهر مشرف شدم. پس از زیارت، در گوشه ای از حرم، و حالت بیخودی و بی خبری به من عارض شد؛ در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه السلام به دست مبارکش رقعه های بیشماری بود که به تمام زوار، از مرد و زن، حتی به بچه ها هم رقعه ای می داد؛ چون به من رسیدند، چهار رقعه به من مرحمت فرمود: پرسیدم چه شده است که به من چهار رقعه دادید؟ فرمود: یکی از برای خودت و سه تای دیگر برای سه رفیقت؛عرض کردم این کار، مناسب حضرتت نیست خوب است به دیگری امر فرمائید تا این رقعه ها را تقسیم کند. حضرت فرمود: این جمعیت همه به امید من آمده اند و خودم باید به آنها برسم. پس از آن یکی از رقعه ها را گشودم دیدم چهار جمله در آن نوشته شده بود: 🔴 برائة من النار و امان من الحساب و دخول فی الجنة و انا بن رسول الله صلی الله علیه و آله 🔵 خلاصی از آتش جهنم و ایمنی از حساب و داخل شدن در بهشت منم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله 📚 داستانهای شگفت انگیز ص ۱۶۵ 🌺✓🌸✓🌺✓🌸✓ https://eitaa.com/sabayemaanavi