🌄 مکتبِ امید
✍🏻 عینصاد
❞ اگر بچۀ شما هنگام شستن قورى، آن را بشكند و در جواب شما كه مىپرسى: قورى كو؟ با قدرت جواب دهد كه شكستم! و هنگامى كه مىگويى چرا شكستى؟ مىگويد: خب، ديگر شكست! در اين صورت او را رها نمىكنى و بر او سخت مىگيرى.
ولى اگر ببينى كه با شكستن قورى، همۀ وجود او شكسته است و نمىتواند سرش را بلند كند؛ يعنى تفريط كرده، ولى احساس شكستگى و شرمندگى مىكند، تو با او چه مىكنى؟
تنبيه براى اين است كه او بشكند. تندى براى اين است كه بفهمد بدى كرده است، ولى وقتى كه او خود، شكسته است، حتى به او پاداش هم مىدهى و از او دلجويى هم مىكنى و به او مىگويى عيبى ندارد.
ما با مكتبى روبرو هستيم كه از تفريط، اميد مزد و پاداش دارد و از طاعتهاى چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم.
با اين تحليل، خيلى از چيزها به هم مىخورد. خيلى از چيزهايى كه بزرگان اخلاق در مسائل سلوك فرمودهاند، به آن سفتى و زُمختى نيست.
📚 #اخبات | ص ۴۷
#️⃣ #عکس #استوری #سیر_و_سلوک
▫️ @einsad
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 خدای دلشکستهها
✍🏻 عینصاد
❞ اگر بچۀ شما هنگام شستن قورى، آن را بشكند و در جواب شما كه مىپرسى: قورى كو؟ با قدرت جواب دهد كه شكستم! و هنگامى كه مىگويى چرا شكستى؟ مىگويد: خب، ديگر شكست! در اين صورت او را رها نمىكنى و بر او سخت مىگيرى.
ولى اگر ببينى كه با شكستن قورى، همۀ وجود او شكسته است و نمىتواند سرش را بلند كند؛ يعنى تفريط كرده، ولى احساس شكستگى و شرمندگى مىكند، تو با او چه مىكنى؟
تنبيه براى اين است كه او بشكند. تندى براى اين است كه بفهمد بدى كرده است، ولى وقتى كه او خود شكسته است، حتى به او پاداش هم مىدهى و از او دلجويى هم مىكنى و به او مىگويى عيبى ندارد.
ما با مكتبى روبرو هستيم كه از تفريط، اميد مزد و پاداش دارد و از طاعتهاى چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم.
با اين تحليل، خيلى از چيزها به هم مىخورد. خيلى از چيزهايى كه بزرگان اخلاق در مسائل سلوك فرمودهاند، به آن سفتى و زُمختى نيست.
مسائل شكل جديدى مىگيرد و وضعيت ديگرى مىطلبد؛ كه از تو، نه طاعت و نه عصيان، كه انكسار و شكستگى مىخرند. و خدا در دلهاى شكسته جاى دارد!
📚 #اخبات | ص ۴۷
#️⃣ #ویدیو #موشن #سیر_و_سلوک
📥: download
#عین_صاد | عضو شوید
👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🌄 رمضانِ بیفایده
✍🏻 عینصاد
❞ بعضى وقتها ابرى مىآيد، امّا نمىبارد. برق مىزند، امّا نمىبارد. فرصتها را مىدهند، امّا ما بهره نمىگيريم. رمضانها آمده و رفته، اما جز خيس خوردن چركها چيزى برايمان باقى نمانده است.
در همين شبهاى ماه رمضان، كه ما دور هم مىنشينيم و مىگوييم ماه رمضان جديد آمد. بايد مواظب باشيم و به خودمان فكر كنيم، ولى مانند كسى هستيم كه به حمام آمده است، ولى نه براى تطهير، كه براى بازى.
وقتى بچه بوديم، نزديك عيد كه مىشد، ما را به حمام مىفرستادند. چند تا بچه بوديم، بدجنس و بازىگوش. گاهى سه ساعت در حمام مىمانديم...همديگر را مىزديم و پوست همديگر را مىكنديم... وقتى مىآمديم خانه، پشت گوشها و پاهامان همه كثيف مانده بود. مادر ما هم كه خيلى دقيق بود، پشت گوشها و آرنجهاى ما را نگاه مىكرد و مىپرسيد: اينها چيه؟! ما را تنبيه مىكرد و گريه مىكرديم.
ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.رمضانها آمده و رفته، امّا ما لَعْبِ به رمضان داشتهايم و جدّى نبودهايم
📚 #اخبات | ص 30
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
#عین_صاد | عضو شوید
👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca