شاید هیچکسم باشید…
اما هیچ کسم نه!
در این دنیا نسبتهایی هستند که دلیاند نه شناسنامهای …
یک نفر را دوست داری اما نه به حرمت اینکه پدرت است، مادرت است، همسرت،
یا هر چیز دیگری …
دوستش داری چون دوستش داری، و این بی منطقترین احساس دنیاست!
گاهی نسبت آدمها با هم
حرفهایشان است…
غمهایشان است و قلبهایشان…
مثلا همین که
شادی آنروزهای شما، روی لبهای من لبخند میآورد .
و رضایت شما باعث خوشحالی من میشود …
سرگردانی و حزن من باعث ناراحتی شماست.
وقتی که با اشک به مزارتان پناه می آورم تسکینم میدهید.
همینها حتی اگر در هیچ شناسنامهای ثبت نشود باعث پیوند ماست …
شما قشنگترین وابستگی منید…
هیچکس من…
همه کس من!
#شهدا_رفقای_بهشتی_من😊
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۸ تیر ۱۳۹۸
۸ تیر ۱۳۹۸
و تمام جهان هم
که بگویند تو نیستی
من شهادت می دهم که حضور داری
پس آرام روبروی تو مینشینم
و به تو فکر میکنم
منی که عاشق تو هستم ...
#امام_زاده_محسن
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۸ تیر ۱۳۹۸
⚘﷽⚘
📎کـلام_شهیـد...🌷
خواهـران گرامیام
به شما سفارش می ڪنم
با تاسی از حضرت زهـرا (س) ،
#چادر را بعنوان حجاب برتر انتخاب کنید
ڪہ همانا سیاهی چـادرهـای شما
در کنار معرفی خون #شهـدا میتواند
از حریم اسلام ناب محمدی دفـاع نماید
و انشاءالله زمینهساز ظهور و قیام
منجی عالم بشریت مهـدی (عج) شود.
#شهید_مهدی_قره_محمدی 🌷
شهادت ۱۳۹۶ دیرالزور سوریه
📎یادش_باصلوات
📎اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۸ تیر ۱۳۹۸
۸ تیر ۱۳۹۸
#شهید_شوشتری
با دیدن این عکس گفت:
عکس عجیبی است ...
#نشستهها پرواز ڪردند ،
ولی ما #ایستادهها ،
هنوز هم ایستاده ایم !
کاشکی من هم توی این عکس
آن روز مینشستم ،
بلکه تا امروز #شهید شده بودیم!
📎 سردار شهید نورعلی شوشتری
نفر اول ایستاده از سمت چپ در تصویر
در مهرماه ۱۳۸۸ در همایش وحدتِ اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان حضور یافت و بر اثر انفجار انتحاری یکی از عوامل گروهک ریگی به فیض شهادت نائل آمد
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۸ تیر ۱۳۹۸
۸ تیر ۱۳۹۸
۸ تیر ۱۳۹۸
۸ تیر ۱۳۹۸
۹ تیر ۱۳۹۸
یادت مثل نوشیدن آب خنک در هوای گرم تیر ماه است.
دلم حال میآید از خنکای حضور تو در قلبم
#صبح_بخیر
#شهید_محمد_غفاری😍
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۹ تیر ۱۳۹۸
#رسم_خوبان
یکی از لودرهـا . . .
که راننده تازهکاری روی آن کار میکرد ،
در منطقه و حین عملیات خراب شده بود
و راننده غرق در روغن و گِل و خاک ،
داشت آن را تعمیر می کرد ...
در حین سرکشی ...
به همراه حاج مرتضی به لودر رسیدیم
حاجی وضعیت او را که مشاهده کرد،
برای کمک به طرف او رفت...
به کمک هم لودر را خیلی زود تعمیر کردند
راننده پس از تمام شدن کار ،
و ضمنِ تشکر از حاجی ، گفت:
« اگر فرمـانده منطقه اینجا بود ،
به من کمک نمیکرد ، ولی شما
لطف کردی و کمک کردی !»
حاجی گفت :
«از خدا بخواه تا فرمانده منطقه را آدم کنه!»
و بعد به سمت خودروی خود رفت....
من که این اوضاع را دیدم ، خودم را
کنارِ راننده لودر رساندم و آهسته گفتم :
« بابا این بنده خدا حـاج مرتضـی ،
فرمانده منطقه است، نباید اینجور میگفتی!»
راننده به طرف حاجی دوید و گفت :
«تا من را نبخشی ، نمیذارم بری.»
حاجی پیشانیاش را بوسید و
با لبخند گفت : « تو را می بخشم ،
به شرطی که از خدا بخوای من را آدم کنه.»
📚 سیره شهدایدفاعمقدس(۲۴) ص۲۳۹
#سـردار_جهادگــــر
#شهید_حاج_مرتضی_شادلو
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
۹ تیر ۱۳۹۸