آنچنان جای گرفتی .... تو به چشم و دل من .... ڪه به خوبان دو عالم .... نظری نیست مرا ...!!! #همیشه_با_من_بمان_ای_شهید❤️ #شهید_مدافع_وطن_محمد_غفاری 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

ناحلة الجسم یعنی           نحیف ودل شکسته میری😔      جوونی اما مادر پیری             بهونه ی سفر میگیری😞 ❤️مقتل الزهرا سلام الله علیها😭 💔 جانسوزترین روضه #فاطمیه 🎤 عبدالرضا هلالی 🎤 حامد زمانی 👌موسیقی #ایام_فاطمیه https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•🇮🇷 🚩صابرین🚩 #شهید_محمد_غفاری🌹 زندگینامه ☄️بخش دوم☄️ #برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین آخرین بار، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای خوردیم که شروع کرد به #نصیحت کردن من که #مواظب پدر و مادر باش. این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم ماموریت، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم. عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری تنهام بزار تا توی حال خودم با شم. ✨✨✨ من رفتم. شروع کرد به #نماز شب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟ کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان #پاک شوم. خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با #عکس های شهدا پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا پیدا کردم. خوب که دقت کردم یک جای #خالی روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست. گفت آنجا، جای عکس #خودم است.🍃 #ادامه-دارد..... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

آواىِ " أَلم نَشرح لَک صَدرک" برايم زمزمه كردی و من باز دلتنگم.... #مستوره #ارسالی_جمکران_به_یاد_شهید_غفاری https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

✍ خیالم را به خودت مشغول نموده ای،آنقدر که نمیدانم دنیایم چگونه میگذرد.. تا قبل شما از مردی ومعرفت شنیده بودم اماحالا... روزگاری است,مزه احلی من العسل مرامتان را خوب مزه مزه میکنم..... . . کاش میدانستم این خنده های از سر مستیت چه طعمی دارد... باور میکنی نگاهت که میکنم دلم انگاری دریا میشود،طوفان میشود و .... 😭 انگار دلم ،هوایت رامیکند ! باور میکنی نگاهت که میکنم خودم را درون نگاهت میبینم... خودم رامیبینم که غرق درتو شده ام... . . و اگر دروغ نگفته باشم ،لبخنده زده ای وصدایت دارد از زمان میگذرد... صدایت هنوز بگوشم میرسد ،صدای قهقهه خنده هایت... . . چه زیبا ،ساده وشیرین است طعم خنده هایت وقتی برای همیشه چشم گشودی و... فقط خدا میداند چه دیدی که به همه بودنمان لبخند زدی ..👌😢 #رفیق_شهیدم_هواموداشته_باش💐 #پــاسـدارشـــهـیـدمــحمدغــفاری 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

صبح روز⛅️ بیست و نه دی ماه/سال شصت و سه درد سراغ وجودش را گرفته بود حاجے نبود، مانده بود بین دوراهے دلهره در نهادش ریشه مے دواند و فاطمه خانم، دل خودش را با ذکر "صل علی محمد و آل محمد" آرام مےکرد♥️ اما نه، انگار قضیه جدےبود محمد بے قرار رخ مادرش بود🙃 تماس گرفت که حاجی بیا... اومد، همان پدرے که عمرش را وقف جبهه های نبرد حق علیه باطل کرده بود همیشه آرامش خانه بود حتی زمانی که نبود؛ خاطراتشــ، حرف هایشــ تسکین دل فاطمه بود.😊 پرستار گفت: "برو خونه، هنوز زود"... آمدند خانه🏡 اما انگار محمد بند نبود..☺️ از همان روزها می گفت حرف، حرف من.🙃 نرسیده ناز پسر را گران خریده و برگشتند🏩 🔰بعد از نه ماه چشمــ انتظارے🔰 اومد😍 محمد اومد😌 سحرگاه 30/10/63👉 نوای الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله و صدای گریه ی محمد در بیمارستان فاطمیه طنین انداز شد نقل مجلس دکتر و پرستارهای بخش خوشگلے و تپلے محمد بود😉 دیدمشـ👀ـ برای اولین بار😌 در آغوش گرفتمشــ😍 از عطر تنش سرمست شدمــ🙃 باریدمــ و به ثمره زندگیم بالیدمــ☺️ شکر کردم خدایے را که همیشه بود و بود و بود که همیشه هست و هست و هست✌️ و حالا آخرین فصل سال بود و نوبت بذرهایے که در این نه ماه در دلم کاشتم و محمدم را در وجودم پروراندم. همه اش به بار نشسته بود "وضو گرفتن هایمــ" قبل خواب بعد بیدارے "دعاےتوسل هایمــ" "ختم صلوات هایمــ" "نماز شب خواندن هایمــ" "نان حلال خوردن هایمــ" "پرهیزم از طعام شبهه ناکــ" "حضور در تشییع شهدا دفاع مقدس" و....... ❄️آخرین روز از اولین ماه زمستون❄️ ❄️در اوج سرمای شهر❄️ گل پسری،گرمابخش خانه ے فاطمه خانم و حسین آقا شد #سالشمار ✍سال63 محمد آمد شد پسر خانه جانشین پــدر فرمانده دل مــــــادر ✍سال65 محمد آمد شد تکیه گاه بــرادر ✍سال73 محمد آمد شد قوت قلب خواهـــر ✍سال 90 محمد آمد اما این بار، آمدنش تفاوت داشت چشم گشود در دل آسمان، میان بال فرشتگان سیراب شد با جامی از شراب طهور حوض کوثر 🎊محمد آمد🎊 هر ساله می آید یک سال در بیمارستان "فاطمیه" یک سال در آغوش "پدر و مادرشــ" یک سال سهم دل "برادر و خواهرشــ" یک سال در "دل منــ"، "دل طــو"، "دل...."! 🎊محــــــ #عشق_خواهر ـــــــــــمد🎊 🎈دلم را آذین بسته ام برای ورود تو🎈 ریسه کشیدم برای تولــــ |تـ😘ــ| ــــــد با هر ضــــــــــربانـ قلبمــــ می گویمــ دوستتــــــــــ دارمــ ضربانــــ {دلمـ} ـــــ! با هر طپش به آرمان هایتــــــــــ لبیکــــــــــ می گویمــــــــــ و با ارثیه حضرت مادر می شومــــــــــ ♥️پاســــــــــدار♥️ و چه دلنشین است پاســـــــــدارےاز خونـــــ پاکـ ــــ طو #به_مامانشـ_گفته_خواهرشمــــــ😌 #شهید_مدافع_وطن_محمــــــدغفاری @saberin_shahid_ghafari

#امسال_شب_تولدت_مصادف_شد_با_شهادت_حضرت_مادر(س) 😭😭😭 شبتون_زهرایی🌹🌹🌹

زیباتر از صبح سلام صبحگاهی است خدایا سلام زندگي سلام دوستان خوب سلام #صبح_قشنگتون_بخیر https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

لعنت به عدو ڪہ روح تقوا را کشت ايمان و کمال عشق و معنا را کشت بـــازآ و بگيــر انتقامی سنگين از آن که ز راه ظلم #زهرا را کشت ... #العجل_منتقم_حضرت_مادر 🏴 سالروز شهادت ام الشهداء حضرت زهرا (سلام الله علیها)تسلیت 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

🔰 تحفه ی روز #حتما_گوش_کنید👆 ✅ برای #فاطمیه چکار کنیم؟ 🔹 از هر هزار نفری که برای امام حسین سینه میزنن صدتاشون توفیق ندارن برای حضرت زهرا... 🎤 #حاج_آقا_دارستانی #نشر_دهید. 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

#لالہ_صابرینی روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد علاقه ی زیادی به حضرت زهرا(س) داشت.مادرش میگوید سحرگاه سیزده شهریور،در همان لحظه #شهادت محمدم خواب دیدم سرش را برروی زانوهایم گذاشته بعد ذکر #یازهرا(س) را زمزمه کردو سرش از زانوهایم افتاد...🕊 #شــهید_محــمد_غفاری🌷 🌷تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۱۰/۳۰ 🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۰/۶/۱۳ 🌷خوشا زبانی که یادکند شهدا راباذکرصلوات🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

نگاهی شعله ور .... ای وای مادر هجومی بی خبر .... ای وای مادر مغیره ، بی هوا ... ای وای بابا تو و دیوار و در .... ای وای مادر #عزاداری_رزمندگان #ایام_فاطمیه #تشییع_نمادین_حضرت_زهرا_س🏴 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

✍براے تو مےنویسم #نعم_الرفیق . . تویے کہ حقیقتِ رویایی گوشے همراهم را روشن مےکنم ، مثل هر روز با نگاه بہ عکسے از چهره ات و قول و قرارهایم با شما ، روزم را شروع مےکنم ، اما این بار مےخواهم بنویسم ، بیشتر از روزهاے قبل نگاهت مےکنم تا قلم یارے کند و بنویسم . . . از نگاهِ غریبت . . از شکوفہ خنده لبانت . . ازچشمان با حیایت . . ازغرورت . . از شکوهت . . غیرتت . . .👌 و خلاصہ از تمامِ وجودت... دقیقا نمےدانم از کجا شروع شد ‌همان نگاهِ اول را مےگویم ، لرزش دلم ،تپش قلبم ، دیده گریانم ، همان قاب تصویرے کہ ، دلم را بُرد تا انتهاےافق ، تا خودِ خدا و اینچنین شدے دوستِ شہیدِ من ❤️شهید محمد غفاری❤️ همہ از خنده لبانت مےگویند اما براے من خنده چشمانت بود کہ با هر نگاه ، آرام و آرامم مےکرد.... اے معناے وُجوه یَومَئذ مُسفِرَه ، ضاحِکَة مُستَبشِرَه اے تجلے لبخندِ خداوندے،اے نور اے رویاےِ حقیقے،اے حقیقتِ رویایے اے نگاهِ خدا،اے پرِ پروازم اے ..... دیگر نمےتوانم بنویسم ، مثل هر بارے کہ خواستم تمام کنم اما چشمانم نگذاشت بارانے شد،باریدوبارید😔😭 حالا دیگر همان دل نوشت هم خیس شد و حرفهایم نا تمام ماند . بازاشگ، گاه دعا باز هم نشد ..... #و_باز_هم_التماس_دعا✋ #گــاهی_نــگـاهی_جــانـاا😭 #عـــزیـــزدل_خـواهر #بــرادردریــا_دلــم #لالـــه_صابرینی🌷 #پــاسـدارشــهیدمـــحمـدغــفاری 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

گُمنام ... یعنی کسی که دنیا را حتی به اندازه یک نام هم نمی خواهد... گمنامی #بجوییدمانند #شهدا... بگذارید مردم در مورد آنچه که واقعا هستید! جور دیگری فکر کنند ! 💐شادی روح شهید گمنام ۲۴ ساله عملیات والفجر ۹ #صلوات💐 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

💢 #رهبــر_معظم_انقلاب: هيچ‌ڪس دردوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت #سربند_يا_زهرا ببنديد اما اسم مبارڪ حضرت زهرا (س)ازهمه نام‌های مطهر بیشترمطرح شده است این نشانهٔ توجه آن بانوی دوعالم است. #یافاطمہ_الزهرا_ #ما_بچه_های_مادر_پهلو_شکستہ_ایم 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

#یا_زهرا_س راز #جبهه‌ها بود... و دست‌گیریِ #حضرت_مادر، که زهرایی‌ها را #مادرانه می‌خرید؛ با نشانی بر #پهلو، #سینه، و گاه #بی‌نشان ماندن.. بر #خاک صحرا... #پــاسـدارشــهیدمـــحمـدغــفاری 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

🌹نحوه به شهادت رسیدن شهیدمحمدغفاری🌹 ✍بچه های صابرین به قدری نزدیک گروهک پژاک شدند که بوی دود سیگارشون به مشام بچه های صابرین میرسید.وقتی درگیر شدند خیلی هاشون رو به درک فرستادند اما عده ای شهید شدن که شهید محمد غفاری عزیز هم جزء اونها بود.بچه ها اومدند عقب ونتونستند پیکر شهدا رو بیارند.واین پیکرها که اقتدای به ابی عبدالله کرده بودند سه روز روی قله جاسوسان زیر آفتاب ماندند وحسابی سوخته بودند.هر شخص کثیفی از افراد گروهک پژاک که نزدیک میشد.بچه های صابرین با خمپاره میزدنشون‌. که با دوربین های ترمال مراقب پیکر شهدا بودند و با این تصل میشد فهمید که پیکرها سوراخ سوراخ شدند.تا به دست پژاک نیفتند. که بعد از سه روز موفق به برگرداندن شهدا میشوند و میارنشون عقب وتحویل خانواده میدهند . . . محمد از ناحیه #شُش و #بازو و #پهلو و #پا مورد #اصابت_تیرو_ترکش قرار گرفته بود و بدنش پر ترکش بود😔😭 سرانجام "محمد غفاری در تاریخ سیزدهم شهریور سال 1390 در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک شهید وپیکرمطهرشهید بزرگوار در گلستان شهدای همدان ارام گرفت"🕊🌹 🌷 روحش شادویادونامش گرامی باد🌷 #شـهید_مــحمد_غـفاری #مـــدافع_وطن #نـــیـروی_ویــژه_صابرین 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

میم.حاء.میم.دال دادیمـــــ تکانے به دلـــــ و هے خــــاطـــــره ریختـــــــ آخرینــــ روز از اولین ماه آخرینـــــ فصل سال! با ضــــربه ے طبیبـــــــ طنین نفستـــــــ "همدان" را عطرآگین و پرتو امید بر دل مادر باریدن گرفتـــــ صورتے چو قرص قمــــر دستانےبه وسعت آسمانــــــ چشمانے به اعماق اقیانوســـــــ پرستار لبخنــــــد زنانـــــــ کودک را در آغوشـــ مادر مے گذارد تمام درد از وجود مادر رخت مےبندد لبشــــ عسل مےریزد از طعمــ شیرین لمس بودنتـــ! غرق در مهرمادرے، اشک را مےبارے چشمانے از جنس کهکشانــــ هوایمـ بهشتــ و قند در دلمــ آبـــ زندگے "مامان فاطمه" و "بابا حسین" با "وجــــود تو" جــــــان تازه اے مےگیرد . . . . . #دلمــ_تاپ_تاپ #مقدمت_گلبارون_عسلمـــــ #به_مامانشـ_گفته_خواهرشمــــــ . . . ختم یک جلد کلام الله محضر وجود نازنینـــ "طـــو" تقدیمے:خادمین عتبة معصومیة (س) @saberin_shahid_ghafari1

🚩صابرین🚩 #شهید_محمد_غفاری🌹 زندگینامه ☄️بخش سوم☄️ شهید به روایت پدر: محمد غیراز #دانشگاه امام حسين(ع)، دو سه جای دیگر هم قبول شد. رد رشته #دندان پزشکی و تغذیه هم قبول شد ولی این‌ها رو به من نگفت. علاقه زیادی به نظام داشت و از بچگی هر چی اسباب بازی می‌خواست بخره اسلحه می خرید. از اینجا به عنوان دانشجوی همدان رفت تهران ولی نیروی همدان بود. محمد در گروهش #نفراول چتر بازی شد و توی راپل هم نفر اول بود و #آموزش -خلبانی هم دیده بود. طوری شده بود که دست راست فرمانده‌شان بحساب می‌آمد و ایشان روی محمد خیلی حساب باز کرده بود. ✨✨✨☄️ یک بار گفتم محمد شما رو می فرستن این #ماموریت های سنگین، جانتان هم در خطره، چقدر #حق ماموریت می‌گیرید؟ می گفت: #روزي 14 تا 15 تومان می‌دهند... حالا اگه ما به یک کارمند ساده بگیم برو ملایر 15 هزار تومن بگیر و ناهار را هم خودمان می دهیم و هیچ خطری هم تهدیدت نمی‌کند، نمی‌رود. همیشه می گفت من در بین دوستانم اضافه ام. اینها در یک سطح بالایی از #تقوا هستند. ولی من بهش می‌گفتم یه کاری بکن که اگر اتفاقی برات افتاد، پیش خدا روسفید باشی.✨ #ادامه دارد.... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1

📹 گریه خواص 👈 سنگین‌ترین مصیبتی که خواص در فاطمیه برای آن گریه میکنند ... #تصویری #فاطمیه ----------------☘☘☘--------------- 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1