eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی عاشق (ع)بود و در روضه های (س) آنقدر بی تاب بود که بعد از پایان مراسم،چشم های از دل آتش گرفته اش خبر می داد. در ، مزار یکی از همیشه محل راز و نیاز و نجواهای بود. بارها و بارها شاهد بودم که مدتی طولانی بر سر آن مزار نشسته و اشک می ریزد. حاجت اصلی اش هم همیشه یک چیز بود؛ ! ‌ 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
خیال میکنیم ظهور یکی از راههای نجاتمان است! ولی باید بدانیم که ظهور " تنها راه نجاتمان " است. 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شــب است و خاطرہ هـایت هـنوز بیدارند دلیل خـواب منی و دلیل بی خوابی... امشــب بیا یک سر به خـوابـم ای ماه تابان ❤️ 📎شبـتــون شهــدایــی🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شهر باران زده مصلوب نگاهِ تو شده دلِ غمگینِ مرا هم به نگاهت بسپار #صبح_روز_پنجشنبه_تون_بخیر https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت این جملات را به آیت الله شیخ جواد کربلایی که از ایشان خواسته بودند بیان داشتند: کی بر طبق مسلمات شرع - مانند: ترک معاصی، اتيان واجبات و نوافل و قرائت قرآن در جای خلوت با حضور قلب و خلاصه انجام عبادت با شرایط صحت و شرایط قبول و با محتوا عبادت از حیث اسرار نماز و اسرار سایر عبادات عمل کرده ای تا نتایج آنها را بیابی، که حال از ما دستور العمل برای تعالی می خواهی، و گویا منتظری پیری از پشت کوه قاف بیاید و تو را راهنمایی کند! آیا این همه مسلمات شرع أَطهَر کافی نیست که كما هو حقُه عمل کنی و به جایی برسی.(1) ما و همراهمان هست ، ولی میگوییم آقا چیزی بگو صدای سخن عشق که حالم خوب بشود ، دارم می میرم !(2) 🌺منابع:🌺 1.برگی از دفتر آفتاب ، ص88 2.نکته های ناب ، ص147 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
چقدر دلم " تمام شدن " می خواهد... تمام شدن " روزهای بی تو "... https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
گلِ شرم است که هر فصل بهاران آید لاله افکنده‌ سر از خاک شهیدان بیرون :کاظم_اخوان 📷 ---------------🌺🌺🌺------------- 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
بهار را با دوست داشتن تو شروع کرده ام... با هوای شکفتن لبخندت... با خیال پیچک دستانت که بر شانه هایم بالا می رود؛ ببین بارانِ دوست داشتنم ازتو بند نمی آید؛ می ترسم غرق کنم زمین را از دوست داشتنت....!!! ...❤️ 🌺 🌺 شادی روح شهید غفاری عزیز صلوات🌺 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
یادِ یاران قدیم نرود از دل تنگ . . . ۲۷_محمد_رسول_‌الله 🌺تاریخ ولادت: ۱۳۳۲/۰۱/۱۵ 🌺محل ولادت: تهران 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
یادِ یاران قدیم نرود از دل تنگ . . . #فاتح_الـی_بیت_المقــــدس #حاج_احمد_متوسلیان #فرمانده_لشکر_۲۷
انتشار برای نخستین بار: دوم فروردین ۱۳۶۱ روز دوم عملیات فتح‌المبین ارتفاعات علی گره زد ۱۲۳ قبضه توپ عراقی ها پشت این ارتفاعات بود و با اینها منطقۀ رودخانه کرخه و دزفول و اطراف شوش را می زدند و طی حمله شب اول، ما همۀ اینها را سالم گرفتیم... حاج احمد متوسلیان برای بازدید به خط مقدم نبرد آمده است آن کسی هم که با سر توی شکم حاج احمد رفته است، حاج حمیدرضا فرزاد می باشد به محض اینکه حاجی از ماشین پیاده می شود، رزمنده‌ها به سمت ایشان می روند تا با ایشان روبوسی بکنند آقای فرزاد می گوید: «با هجوم شدید بچه ها بنده با سر رفتم تو شکم حاج احمد»... منبع تصویر: آلبوم تصاویر «حاج حمیدرضا فرزاد» 💔 ۲۷محمدرسول‌الله 🌹 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
انتشار برای نخستین بار: دوم فروردین ۱۳۶۱ روز دوم عملیات فتح‌المبین ارتفاعات علی گره زد ۱۲۳ قبضه توپ
‍ بروجروی، متوسلیان را دید که می دوید جلویش سد شد و با طعنه گفت:"تو خجالت نمی کشی هنوز هم سوار مینی بوس های خط می شوی؟ این ساده زیستی تو کشته ما رو اگر دشمن کمی عرضه داشته باشد، به راحتی تو رو طعمه خود می کند، آقای سیبل متحرک و قابل دسترس حالا یک کاری می کنیم" بروجردی به لندروری که انتهای محوطه پارک شده بود اشاره کرد و گفت: "برگشتنی با این لندرور خواهی رفت" _متوسلیان: ولی این وسیله شماست *بروجردی: همین که گفتم سعی نکن از دوستی با من سوء استفاده کنی من به عنوان فرمانده به شما دستور می دهم دیگر حق نداری با وسیله عمومی تردد کنی _آخه زور که نشد حکم؛ تکلیف که زور نیست، احمدآقا... متوسلیان سوییچ را گرفت و تسلیم شد وقتی دوتایی وارد جلسه شدند، همه یک صدا صلوات سر دادند، چون از پنجره شاهد جدال این دو فرمانده سمج بودند، وسط خنده هایشان متوسلیان را هم متلک باران می کردند همت زد روی شانه او و گفت: اگر جای خالی داشتی ما رو هم برسان... قهقهه بروجردی در سالن پیچید و فرمانده ها برای چند دقیقه فقط می خندیدند و سر به سر متوسلیان می گذاشتند هر کس هر دق دلی از او داشت خالی کرد و او هم خورد و دم نزد کم کم یخ پیچک باز شد و لب به خنده گشود این رفتار او بروجردی را خوشحال کرد... 💔 ٢٧ 🌹 ۲۷محمد_رسول‌الله --------------------------------- 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1