#شهادت_رسول_اعظم (ص)
#روز_شمار_فاطمیه
💢 عایشه می گوید :
📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!》
▪️هنگامى که رسول خدا(ص) بیمار شدند، در ساعات آخر عمر شریفشان، حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت. من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید.
دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت.
فاطمه(علیهاسلام) گریه کرد.
مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد و فاطمه(س) خندید.
من از این کار تعجب کرده و از دختر پیامبر(س) پرسیدم:
ای فاطمه! با پیامبر خدا چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟
او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد.
ولی پس از رحلت پیامبر خدا(ص) چون از وی دوباره خواستم که آن را بگوید، فرمود :
📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنِّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》
▪️پدرم در مرحله نخست، از رحلتِ
خود به من خبر داد؛ و لذا گریه کردم.
ولی سپس به من فرمود :
اولین کسی که از خانوادهام به من ملحق می شود، تو هستی.
و لذا خنده نمودم.(۱)
📚منبع :
۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹ ڪپیآزادباذڪرصلوات ◃𑁍
𑁍▹ @saberin_shahid_ghafari1◃𑁍
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯