eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
993 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸گفت: حالا با این حساب هم باز نمی‌خواهید با هم حرف بزنید؟ نمی‌دانست به دوستم چه چیزها که نگفته بودم؛ وقتی به جواب خواستگاری کسی گفت نه و او دو هفته بعد شهید شد و حالا من جای او بودم. بر سر دو راهی که چه بگویم به ابراهیم. نمی‌دانست بارها خواب ابراهیم را دیده‌ام. نمی‌دانست خواب دیده‌ام ابراهیم رفته روی قله بلندی ایستاده و داردبرای من خانه سفیدی می‌سازد. نمی‌دانست خواب دیده‌ام رفته‌ام توی ساختمانی سه طبقه،رفته‌ام طبقه سوم، دیدم ابراهیم توی اتاق نشسته. دور تادور هم خانمهایی باچادرهای مشکی با روبنده نشسته‌اند. گفتم: برادر همت! شما اینجا چکار می‌کنید؟ گفت: برادر همت اسم آن دنیای من بود. اسم این دنیای من "عبدالحسین شاه زید" است. این را آن روزها به هیچکس نگفتم.حتی به خودِ ابراهیم. بعدها،بعد از شهادتش،رفتم پیش آقایی تا خوابم را تعبیر کند.چیزی نمی‌گفت،یا شانه خالی می‌کرد. گفتم: ابراهیم شهید شده خیالتان راحت باشد. شما تعبیرتان را بگویید. نه خودم را معرفی کردم،نه او را،نه موقعیت هردومان را. گفت: ایشان مثل امام حسین به شهادت می‌رسند. مقامشان هم مثل زید است، فرمانده لشکر حضرت رسول. همینطور هم بود. ابراهیم بی‌سر بود و آنروزها در مجنون فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) همین خوابها بود که نگرانترم می‌کرد. برگشتم رفتم اصفهان،رفتم پیش حاج آقا صدیقین برای استخاره. آیه سیزدهم از سوره کهف آمد؛ با این معنی که: آنها به خدای خودشان ایمان آوردند و ما به لطف خاص خودمقام ایمان و هدایتشان را بیافزودیم. راوی: همسرشهیدهمت 📚کتاب "به مجنون گفتم زنده بمان" @saberin_shahid_ghafari1