ضحَڪ ربُّنا مِن قنوُطِ عباده ...
گفتم : خُداوند ،
از ناامیدی بندههایش خندهاش مےگیرد!
نسبتِ آدمیزاد بھ خدا بایستی
نسبت بچھ شیرخوار بھ مادرش باشد ...
ڪھ اگر بھ گریھ بیوفتد
ایمان دارد ڪھ مادر در آغوشش میگیرد
شیرش مےدهد و رهایش نمیڪند!
مشڪل ما این است ،
آنقدر ڪھ بھ رفیق چند سالھ مان
ایمان داریم بھ خدا نداریم!
دلمان قرص است ڪھ هوایمان را دارد
و هر جا ڪارمان بیخ پیدا ڪند
خودش را میرساند !
اما خدا در دلمان بگیر ونگیر دارد!
یڪ روز میتواند
و یڪ روز ڪاری از دستش برنمےآید!
خدا را ڪوچڪتر از آدمها فرض میڪنیم...
پس امیدمان را میبازیم!
گفت : ها ! حالا چھ باید بڪنم؟!
گفتم : رفاقتش را باور ڪن...
و بعد صدایش بزن!
همین!
#میم_سادات_هاشمی
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1