بند اول👇
باز دوباره دری میسوزه
کوچه ای پُر شده از نامرد
پیره مردی غریب افتاده
نانجیبی دِلش رو خون کرد
بی یار و یاوره
غریب و مضطره
وارث درد و غصه های حیدره
آتیش زدن به در
امون زِ درده سر
شدن یه عده ای به خونَش حمله ور
بند دوم👇
مدینه غرق سوز و آهه
آسمونش به رنگ تاره
شعله ها گُر گرفته انگار
داره بازم بَلا می باره
آقامونو دارَن
از خونه می بَرن
دستاشو بستن و توو کوچه می کِشن
با ظلم بی حساب
میدن بهش عذاب
با تازیوونه پیره مرد و می زَنَن
بند سوم👇
بی عبا و عمامه ای وای
اُفتاده یاد جَدش حیدر
بی قراره میون کوچه
واسه ی روضه های مادر
اون مادری که سوخت
بال و پری که سوخت
به زیر دست و پاها پیکری که سوخت
اون پسری که سوخت
میخ دری که سوخت
میون هُرم شعله چادری که سوخت
بند چهارم👇
دیگه جونش رسیده روو لب
پا برهنه به پشت مرکب
نانجیبا میدن آزارِش
زنده شد داغ عمه زینب
نداره التیام
مصیبتای شام
اونا که اومدن برای ازدهام
اونا که رقصیدن
گوشواره دُزدیدن
بُردن مخدرات و مجلس حرام
عباس قلعه
#سبک_مداحی_شهادت_امام_صادق علیه السلام
#زمینه
سبک تا مشکتو تو آب زدی،موجای دریا شد آروم
تا تو دعام کردی مادر،من عاقبت بخیرشدم۲
ممنونتم یا فاطمه ،منم مثل ظهیرشدم
انشاالله تا روزجزا،کنیز بچه هات باشم ۲
شافع محشرم باشی مادر که فدات بشم
میدونم مادر،کنیزتو روسیاهه۲
میدونم نامه ی اعمال من سیاهه
یا زهرا۴
حواله مون دادی خانوم ،به مرتضی به همسرت
گفتی یه یاعلی بگو تموم میشه هم و غمت۲
تورو بجون بچه هات جان علی مرتضی ۲
امام زمانیمون بکن ،شهید بشیم و مبتلا
آخه میدونی ،دوای دردامه مهدی۲
همیشه گفتم همه جا آقا مه مهدی۲
یازهرا۴
عجل ظهورک آقا جون،بیا به جون مادرت۲
دست جوونا رو بگیر تاکه بمونن نوکرت
الهی روشن بشه چشمام به جمالت۲
همه ی عمرم شده فکرت و خیالت
الهی آقا ببینم روزی که گفتی
شدم راضی از تو وازهمه اعمالت
یا مهدی ۴
شاعر ، مریم صالحی مرزیجرانی
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ اَلسَّلامُ ... 🔹
بند اول👇
یه پیرمرد روی زمین افتاده
پای برهنه بردنش تو جاده
هجوم آوردن یه شبی تو خونه ش
کشیدن از زیر پاهاش سجاده
شب اسارت و غریبی آقامه
یه بچه ای داد می زنه نزن بابامه
بستن پیش چشم همسرش دستاشو
نذاشتن حتی بذاره عبا عمامه
فداک امی و ابی یا امام صادق
بند دوم👇
غریب و تنها تو مدینه مونده
با یه بغل بغض تو سینه مونده
حالا میفهمم چقَدَر نامردا
تو دلشون از علی کینه مونده
چقد غریبونه به پشت در افتادن
علی می بینه مادر و پسر افتادن
دستای پهلوون خیبرو که بستن
چهل نفر به جون یک نفر افتادن
فداک امی و ابی مادرم یا زهرا
بند سوم👇
تو سینه بذر کینه کاشتن اما
حیا رو زیر پا گذاشتن اما
حرمتتو شکستن آقای من
کاری به دخترت نداشتن اما
تو کربلا کف میزدند و پا کوبیدن
به گریه ها و ضجه ی رباب خندیدن
به خیمه حمله بردن و برا سوغاتی
گوشواره از گوشای دخترا دزدیدن
فداک امی و ابی یا ایاعبدالله
مظاهر کثیری نژاد
#سبک_مداحی_شهادت_امام_صادق علیه السلام
۱۲
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_سرلشکرو_آب_آورم
امشب مدینه در عزا بهر امام صادق است
موسی بن جعفر دیده گریانِ شمس حقایق است
فرزند پاک او موسی، نشسته در غم و عزا
واغربتا واغربتا(۲)
زهر منصورِ بی حیا شرر زده بر جان او
زهر ستم اثر کرده بر پیکر سوزان او
ازاین داغ و مصیبت ها خون شد دل آل عبا
واغربتا واغربتا(۲)
امام هفتم از داغ بابا شده خونین جگر
در کنار جسم پدر ریزد ز غم اشکِ بصر
ششم امام شیعیان شد کشته ی زهر جفا
واغربتا واغربتا(۲)
قرآن ناطق امام صادق ما گشته خموش
بادست موسی بن جعفر پیکراو شدکفن پوش
در کنار پیکر او دارد با پدرش نجوا
واغربتا واغربتا(۲)
فرزند قد خمیده در غم بابا نشسته است
موسی بن جعفر برپدر دخیل گریه بسته است
بعد از پدر فرزند او در غربت و گشته تنها
واغربتا واغربتا(۲)
در نیمه های شب ز کین دشمن آمد در خانه اش
همچون خانه ی فاطمه آتش زده کاشانه اش
در بین آتشِ دشمن افتاده به یاد زهرا
واغربتا واغربتا(۲)
در میان آتش دشمن افتاده یاد مادر
یاد ضرب لگدِ دشمن و ناله ی پشت در
سوزد به یاد فاطمه با گریه های بی صدا
واغربتا واغربتا(۲)
#نوحه_شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مشهد_مقدس