زمزمه حضرت رقیه سلام الله علیها
کلبه ی تاریک من صفا گرفته
رو لبم خنده دوباره جا گرفته
با سر زخمی بابا تا که رسیدی
همه زخمام انگاری شفا گرفته
من به تو رو زدم بیا تو نزدی رومو زمین
حالا مث یه عروسک رو پای دخترت بشین
تو این دمای وا پسین
داره میلرزه دهنم یاری نمیده دهنم
که خوب باهات حرف بزنم
بابا حسین
خوشم که از اینکه اومدی کنارم
از خوشیه بابا دارم بال درمیارم
عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد
مثل او لب به روی رگات میذارم
فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید
تو بیابون دنبال تو تاول پاهام ترکید
رقیه خیلی غم کشید
این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن
یتیم کشی رو بلدن
میخوام از تو بگیرم بابا اجازه
تا بگم از غصه هام که کثل رازه
از موهام منو گرفت یه آدم بد
رو خاک کشید منو مثل جنازه
بذار یواشکی بگم بابا چی اومده سرم
خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم
من دیگه بی بالو پرم
رنگین کمونه سر تا پام در نمیاد دیگه صدام
مثل لب تو شد لبام
شاعر:#مجتبی_صمدی
#زمزمه 😭😭
#شب_سوم_محرم
#حضرت رقیه س
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
زمزمه حضرت رقیه س.m4a
1.72M
#زمزمه😭
#زمینه
#نوحه
#حضرت رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
نام مداح حذف نشود❌️
نوحه وزمزمه شب سوم(حضرت رقیه)
سه ساله ام اما کمر خمیدم من
کودکم واما موی سپیدم من
ندیده ام خیری، زبعد تو بابا
درد غم وهجران سخت کشیدم من
وای حسین بابا، وای حسین بابا، وای حسین بابا،وای حسین بابا2
____________________
بشد حرم غارت،رفت زکف چاره
به دست نامردی،گوش شده پاره
زناقه افتادم، روی زمین گرم
زضرب یک سیلی، دیده ی من تاره
وای حسین بابا....
______________________
سخت مرا می زد، دشمن مجنونم
پناه من بوده،عمه ی محزونم
به جای من خورده،عمه بسی شلاق
به خواهرت بابا همیشه مدیونم
وای حسین بابا....
____________________
اسیری ام بابا، مرا گران آمد
دخترت از دست،عدو به جان آمد
برسر بازار، یهودیان رفتیم
ز دیده ام بابا اشک روان آمد
وای حسین بابا...
__________________
به کنج ویرانه خوش آمدی بابا
چرا کمی زودتر نیامدی بابا
کودک شامی گفت پدر نداری تو
خوب شده برما تو سر زدی بابا
وای حسین بابا....
شعر :اسماعیل تقوایی
#زمزمه😭
#حضرت رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
◾نوحه سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾بنداول
منزلم شد خرابه دختر شاه دینم
بین بازارکوفه شدشکسته جبینم
دارم از ره نشانه
خورده ام تازیانه(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
◾بنددوم
نیمه شب ای پدر جان من ز ناقه فتادم
روی خاک بیابان صورتم را نهادم
مادرم یار من شد
عمه غمخوار من شد(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
◾بندسوم
کو علی اکبر من کو علمدار و سقا
ای پدر گشته مجروح پایم از خار صحرا
شام من را سحر کن
عمه ام را خبرکن(۲)
من یتیمم یتیمم(۳)
@sabkemoharram
◾نوحهی سینه زنی
◾شهادت حضرت رقیه(س)
◾سبک سنتی
◾بنداول
هستم اگر چه بیقرار بابا
نشستهام در انتظار بابا
شام من سحر شد
دلم پر شرر شد
عمه بیا پدر رسیده
با سر و رگهای بریده
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بنددوم
پدر به روی نیلیم نظر کن
دو دیده از بهر سه ساله تر کن
ببین بال و پرم
به مثل مادرم
شکسته شد ز تازیانه
دارم به تن بابا نشانه
واویلتا آه و واویلا(۲)
◾بندسوم
سر ترا گرفتهام به دامان
مرا به همرهت ببر پدر جان
کنج ویرانهام
همچو پروانهام
برگرد شمع تو شبانه
میسوزم ای ماه یگانه
واویلتا آه و واویلا(۲)
@sabkemoharram