عزیزم
الهی بمیرم به چه وضعی اُفتاده حالت
توی بستری و شکسته شده هردو بالت
ای خانوم
عزیزم
حلال کن منو خونه ی اَمنی واست نداشتم
ببخشم اگه توی این زندگی کم گذاشتم
ای خانوم
چرا روتو از من میگیری زهرا جان
دعا میکنی که بمیری زهرا جان
ببین بچه ها بی قرارن این شبها
کجا بی علی آخه میری زهرا جان
____ 😭😭
عزیزم
نفسهات بُریده میدونم که پهلوت شکسته
تورو اون دوتا بد زدن دست و بازوت شکسته
ای خانوم
عزیزم
نمی تونی از جا بلندشی توون نیست توو پاهات
زمین میخوری دائما سوو نمونده توو چشمات
ای خانوم
تنت پیش چشمای من سوخت زهرا جان
جلوی حسین و حسن سوخت زهرا جان
کسی واسه یاری نیومد توو کوچه
که انگار نه انگار یه زن سوخت زهراجان
____ 😭😭
عزیزم
چرا مجتبی این روزا حال خوبی نداره
توی خواب و بیداری اِنقد همش بیقراره
ای خانوم
عزیزم
گمونم یه چیزایی دیده که حیدر ندیده
بگو چیشده ماجرا چیه رنگش پریده
ای خانوم
چی اومد سرت آخه زهرا توو کوچه
شکستن غرورم رو یکجا توو کوچه
هنوز یادمه پیش چشمام اُفتادی
تورو بد زدن نانجیبا توو کوچه
@sabkemoharram
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور فاطمیه و کربلا ( لطمه زنی ) سبک به سمت گودال از....
با پَر خونینت
پر زدی از خونهَ م
ببین پریشونم
فاطمه اِی جونم
چشماتو بستی و ...
بی تاب و حیرونم
مضطر و گریونم
فاطمه ای جونم
عروس نه ساله
شبا زدی ناله
پر از گل لاله
بسترتِه زهرا
رو صورتت جایِ ...
سیلی سنگینه
کسی که غمگینه
دخترته زهرا
بازویِ یاریِ ...
علی شده زخمی
تو کوچه یِ غمها
به تو نشد رحمی
پهلویِ خونیِ...
تنت شده روضه
با دیدن چادر
حسن چه می لرزه
قرار ما گودال
غروب عاشورا
وقتی می مونه تن
زیر سُـمِ اَسباٰ
قرار ما گودال
وقتی که با خنجر
بی حیا می کوبه
ضربه ها پشتِ سر
قرار ما گودال
پیش تن عریان
صَـلُّوا علیکَ یا....
ذبیحُ نِ العطشان
قرار ما گودال
غروب غارتها
به زینبت میشه
خیلی جسارتها
به سمت گودال از ...
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
#فاطمیه #لطمه_زنی #شور
#مدینه #شهادت
اجرای سبک
#کربلایی_سعید_صادقی
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd--۷۸.m4a
2.16M