اجرا:روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی
#شب_اول_محرم
کوفه میا که از وفا ، یه عمره بی نصیبه
کوچه به کوچه بی کسی،مسلم تو غریبه
هر کی برای ریختن ِ ، خون ِ تو ناشکیبه
درشهر کوفه............مردم چه پستند
نامه نوشته اند ولی،پیمان شکستند
به روی بام ِ...............................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون میباره
میا حسین جان........به شهرکوفه
🏴🏴🏴🏴🏴
اینجا همه فکر سر ِ، قاسم و اکبر تو
حرمله باسه شعبه ها،کمین ِ اصغرتو
درد اسارت می کنه بیچاره خواهرتو
میا که اینجا..........چه ظالمونه
جواب ناله رو میدن، با تازیونه
به روی بام ِ...............................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون میباره
میا حسین جان.........به شهرکوفه
🏴🏴🏴🏴🏴
دارم می میرم و به دل، غم عزیز
زهراست
این همه کوفی پلید ،ولی حسین چه تنهاست
چند روز دیگه بدنش ،به زیر سمّ
اسباست
بدن پاره ش ..........کفن نداره
چرا دیگه سری روی ،بدن نداره
به روی بام ِ................................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون میباره
میا حسین جان........به شهرکوفه
#واحد 😭
#زنجیرزنی
#شب_اول_محرم
#مسلم_بن_عقیل ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
قابل اجرا:زمزمه،روضه،واحد،زمینه،شور،زنجی
#ورود_به_سرزمین_کربلا
زانو بزن برادرم ، به پیش پای زینب
رسیده ایم به مقتل ِ،کرب وبلای زینب
پیچیده دراین سرزمین،شور ونوای زینب
شدم پریشون، من نابه سامون
واویلتادردم دیگه،نداره درمون
بیا برادر ................بریم مدینه
جدایی من وحسین،دراین زمینه
مولا حسین جان.....
یا
سالار زینب.......
🏴🏴🏴🏴🏴
داره میاد صدای خنده های اصغرتو
دلم خوشه کنار من ، نشسته اکبر تو
روز دهم می مونمو ، گلهای پرپر تو
چندروز دیگه.........اکبر می میره
پاره گلوی اصغرت،به ضرب تیره
بیا برادر......................بریم مدینه
جدایی من وحسین ،دراین زمینه
مولا حسین جان....
یا
سالار زینب.......
🏴🏴🏴🏴🏴
داره هنوز آغوش تو،رقیّه ی سه ساله
سکینه در دل حرم ،غمی به دل نداره
عصر دهم ، روی لبا ، فریاد الفراره
میشه رقیّه ............پیش تو خاموش
به روی جسم بی سرت،سکینه بیهوش
میره به غارت..................انگشتر تو
می بینم و دق میکنم ،رو نی سر تو
مولا حسین جان.....
یا
سالار زینب......
#واحد 😭
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
.
#نوحه
#واحد
#زنجیر_زنی #دهه_محرم
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
🔲مسلم ابن عقیل
بر مشامم رسد ، بوی خوش یار من
شده آماده از ، عشق رخش دار من
این من و این سرم
هدیه بر دلبرم
🔲وا اماما ، وا اماما
سوی کوفه میا ، ای گل باغ وفا
می کشند انتظار ، به قتل تو اشقیا
از سفر در گذر
سوی من کن نظر
🔲وا اماما ، وا اماما
کوفی بی حیا ، شکسته پیمان تو
جان فدای تو و ، جمله عزیزان تو
ای عزیز خدا
سوی کوفه میا
🔲وا اماما ، وا اماما
****
🔷(ورود کاروان به کربلا)
گو به کرببلا ، که میهمانش رسید
یوسف فاطمه ، به قتلگاهش رسید
خسرو عالمین
جان و جانان حسین
🔷واغریبا ، واشهیدا
خاک تو می شود ، ز خون شش ماهه رنگ
بر جبین حسین ، می خورد از کینه سنگ
می شود کربلا
در تو اکبر فدا
🔷واغریبا ، واشهیدا
گو به زینب شوی ، در این زمین بی حسین
تو ببوسی رگِ ، گلوی آن نور عین
داغ هجده گلت
می شود قاتلت
🔷واغریبا ، واشهیدا
*
🔰(حضرت رقیه (س))
من سه ساله گل ، گلشن ثاراللهم
طفل ویران نشین ، دخت رسولُ اللهم
پیش راس پدر
می زنم بال و پر
🔰واغریبا ، واشهیدا
هجر روی پدر ، کشیده ام انتظار
میل وصلش دگر ، برده ز دستم قرار
غرق شور و نوا
می کنم جان فدا
🔰واغریبا ، واشهیدا
بسکه خصم شقی ، مرا دوانیده است
همرهش از جفا ، مرا کشانیده است
طالبم مرگ خویش
قلب زار و پریش
🔰واغریبا ، واشهیدا
روی ماهت پدر ، مهر نمازم شده
شاهد وصل تو ، سوز و گدازم شده
قلب زارم ببین
شام تارم ببین
🔰واغریبا ، واشهیدا
*
◾️(طفلان حضرت زینب (س))
ای برادر مزن ، آتش غم بر دلم
هدیه آورده ام ، دو طفل ناقابلم
ای عزیز بتول
تحفه ام کن قبول
◾️یا حسینا ، یا حسینا
ای عزیز خدا ، زینب غم پرورم
من ندارم جز این ، به درگه داورم
ای مرا نور عین
بپذیر یا حسین
◾️یا حسینا ، یا حسینا
****
🍁(عبدالله ابن الحسن ع )
یادگار حسن ، تشنه لب عبداللهم
جان نثار ره مکتب ثاراللهم
در هوای عمو
جان فدای عمو
🍁واغریبا ، واشهیدا
می کنم سر فدا ، به راه دین خدا
نشوم لحظه ای ، من ز عمویم جدا
بین ملولم عمو
کن قبولم عمو
🍁واغریبا ، واشهیدا
بهر حفظ شرف ، به مرگ خود مایلم
هدیه ی من به تو ، دو دست ناقابلم
می کنم زمزمه
ای گل فاطمه
🍁واغریبا ، واشهیدا
جای بابا بکش ، دست نوازش سرم
که دلم خون شده ، ز دوری دلبرم
این من و جان من
عهد و پیمان من
🍁واغریبا ، واشهیدا
****
🥀( قاسم ابن الحسن (ع))
ده اجازه عمو ، مکن تو آزرده ام
دست خط پدر ، برایت آورده ام
اذن میدان بده
شهد جانان بده
🥀واغریبا ، واشهیدا
کرده ای تو طلب ، آب گوارا ز من
من خجالت کشم ، ز رویت ای یاسمن
ای همه هست من
مرو از دست من
🥀واغریبا ، واشهیدا
می روم ای عمو ، دیدن محبوب خویش
هدیه بر او کنم ، جسم لگد کوب خویش
باب من بی قرار
می کشد انتظار
🥀واغریبا ، واشهیدا
من چگونه برم ، جسم تو در خیمه گاه
می زند قاسمم ، خنده به من این سپاه
نجمه در انتظار
کار او گشته زار
🥀واغریبا ، واشهیدا
*
🕊(حضرت علی اصغر (ع))
من علی اصغرم ، غنچه ی گلزار عشق
طفل شش ماهه ام ، ولی مدد کار عشق
این من و حنجرم
هدیه بر داورم
🕊واغریبا ، واشهیدا
گر چه سوز عطش ، ربوده تاب و تبم
اشک چشم پدر ، چکیده روی لبم
می کنم جان فدا
بهر دین خدا
🕊واغریبا ، واشهیدا
شیر خوارم ولی ، عاشق سربازی ام
تشنه لب گر فدا ، شوم سر افرازی ام
بهر پیکان کین
التهابم ببین
🕊واغریبا ، واشهیدا
ای پدر جان بکش ، بر سر من از وفا
در بر مادرم ، تو از محبت عبا
تا نبیند چنین
غرق در خون حزین
🕊واغریبا ، واشهیدا
****
🔘(حضرت عباس (ع))
من ابوفاضل و ، من پسر حیدرم
من غلام حسین ، بگفته ی مادرم
ای مرا نور عین
کن حلالم حسین
🔘واغریبا ، واشهیدا
یا اخا یا حسین ، بیا به بالین من
کن نظاره کنون ، صورت خونین من
بین تو زخم سرم
خجل از اصغرم
🔘واغریبا ، واشهیدا
کشته این غم مرا ، که دختر فاطمه
می رود اسیری ، بی کس و در واهمه
من وِرا پاسبان
در فراز سنان
🔘واغریبا ، واشهیدا
من ز طفلی شدم ، غمین یاس کبود
ضرب سیلی خدا ، اجر رسالت نبود
من در این علقمه
دیده ام فاطمه
🔘واغریبا ، واشهیدا
****
▪️( روز عاشورا)
یوم عاشور و دشت نینوا محشر است
قتل نور العیون ، زاده ی پیغمبر است
پور خیر الوری
از قفا سر جدا
▪️واغریبا ، واشهیدا
مادرت فاطمه ، کرده وصیت اخا
تا زنم بوسه رگهای گلوی تو را
ای عزیز خدا
در صف کربلا
▪️واغریبا ، واشهیدا
آمدم نینوا ، ز دین حمایت کنم
یاری از مکتب ، شاه ولایت کنم
این من و جان من
این عزیزان من
▪️واغریبا ، واشهیدا
دسته گلهای زهرا ، همه تاراجُ شد
بهر تیر و سنان ، سینه ام آماجُ شد
پور پیغمبرم
این من و پیکرم
▪️واغریبا وا شهیدا
واحد_سنگین
شب_عاشورا
خون خدا
السلام ای ساکن کرب وبلا
اسم تو آرامش اهل بُکا
با تو میشم از غم و غصه رها
اشک بی قراریِ
زائراتو دوست دارم ۲
آقاجون از ته دل
کربلاتو دوست دارم ۲
* آه _ سالار زینب *
خون خدا
بخدا که تربتت میده شفا
یا من اسمهُ دوای نوکرا
ذکر تو عبادته برای ما
با نگاه مادرت
یا حسینه رو لبم ۲
ممنون مادرتم
که گدای زینبم ۲
* آه _ سالار زینب *
آب حیات
مددی حضرت اعلا درجات
نور عینی یا سفینة النجات
زندگی من فدای بچه هات
جز تو از کسِ دیگه
چشم یاری ندارم ۲
آخه من غیر شما
کس و کاری ندارم ۲
* آه _ سالار زینب *
#واحد سنگین😭
#زنجیرزنی
#شب_عاشورا
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.82M
#امام_هادی_واحد
#واحد
درسینه ماتم سامرا
میسوزم ازغم سامرا
میشوم باسلامی ازدور.
زائر حرم سامرا
سربذارم. به تربت. امام هادی و امام عسگری
گریه کنم. به غربت......
یامظلوم یاامام هادی4
▪▪▪
آقامون روشبانه بردند
غریبانه زخانه بردند
بی عبا بی عمامه ای وای
چقدر ظالمانه بردند
کشان کشان . باعجله. می برن آقارو بااشگ وزمزمه
پای برهنه نیمه شب. چقد غریبن پسرای فاطمه
یامظلوم یاامام هادی4
▪▪▪
بند3و4 اززبان امام عسکری
▪▪▪
گرچه بابام وازکف دادم
جسمش رو درکفن بنهادم
گریبان پاره کردم ویا.......
....د زین العابدین افتادم
جسم پدر. روی زمین
ازبس کتک خورده همه خسته بودن
نشد که بر. سر بزنن. دستاشونو به گردنا بسته بودن
یامظلوم یا اباعبدالله4
▪▪▪▪
جسم بابام و تشییع کردم
همراه گریه واشگ وآه
میخواندم زیرلب لا یوم...
کیومک یااباعبدالله
جسم بابای مطلومم را مردم تشیع جنازه کردند
اماازبهر تشیع تو اسبا رو نعل تازه کردند
یوم علی . صدرالنبی. یوم علی وجه الثری. جسم السلیب
هذا حسین باالعری. مقطع الاعضاء و وشیب الخضیب
یامظلوم یا اباعبدالله4
#واحد شهادت امام هادی علیه السلام
▪️▪️▪️▪️
به چشمم ره گریه وا شد
چه شور و بساطی به پا شد
به یاد عزیزان زهرا
دلم راهی سامرا شد
عجب سامرای غریبی
حریمش به رتبه رفیع است
بسوزد دل گریه کن ها
که قدری شبیه بقیع است
ازین داغ عظمی زند ناله زهرا
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
اگرچه عزیزان زهرا
به درد دو عالم طبیبند
چه گویم هنوزم به قرآن
ائمه غریب غریبند
علی رغم این دشمنی ها
وَ بی شرمی اهل عصیان
من ِ شیعه هم غافلم از
مقامات اعلای آنان
بیایید شویم یار به اولاد زهرا
به کسب علوم و به کار و به تقوی
لبیکَ یبن الحیدر...
یکی از همانها که گفتم
بُود هادی آل احمد
گل گلشن آفرینش
ز خوبان عالم سرآمد
چو اجداد خود آن زمانه
ز حقّ خودش گشته محروم
به دست ستمکار طاغوت
غریبانه گردیده مسموم
سراسر شرر شد
از آن زهرا کینه
تو گویی دلش سوخت به یاد مدینه
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
پسر کشته ی آتش زهرا
وَ اشک دو عالم روانه
ولی مادر و آتش در
ولی مادر و تازیانه
بُوَد تا ابد غرق ِ در اشک
نگاهم سوی خاک کوچه
که زهرا به پیش امامش
فتاده روی خاک کوچه
قلوب ملائک
گرفتار زهراست
دل هر دو عالم عزادار زهراست
⏪ واویلا واویلا واویلا واویلا
@sabkemoharram
#واحد
#شعر
#علی_اکبر ع
اکبر ای نور دل خسته ی من
مرهمی بر دل بشکسته ی من
روشنی دل و جان همه ای
ثانی حیدر و هم فاطمه ای
فاطمی هستی و ابن حیدری
شبیه روی گل پیمبری
پیش چشم من کمی قدم بزن
مبر این جان مرا از جسم و تن
با خودت دل مرا کشانده ای
به میان قتله گه رسانده ای
ناله ی وداع تو ای حاصلم
آتشی گشته و سوزانده دلم
لب خشکت شده سوز و تب من
شده خشکیده تر از تو لب من
چو ز بابا طلب آب کنی
دل این غمزده بی تاب کنی
زحرم عازم میدان شده ای
به دلم آتش سوزان شده ای
تو شدی فدایی غربت من
خون تو نشسته بر صورت من
پدر خسته و بیچاره ی تو
به فدای تن صد پاره ی تو
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
واحد.m4a
1.37M
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#واحد
#امام_حسین ع
عالم محرم است و سلام علی الحسین
این ذکر عالم است و سلام علی الحسین
این جمله واجب است بگوئیم و بشنویم
هرجا که پرچم است و سلام علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلام علی الحسین
هر ثانیه اگر چه بگویم این سلام
نه؛ باز هم کم است سلام علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلام علی الحسین
بر زخمهای پیکر آقای تشنگان
این ذکرُ مرهم است سلام علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلام علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلام علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرش غم تو پس
این اسم اعظم است سلام علی الحسین
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۹.m4a
1.74M
.
#واحد
#امام_حسن مجتبی علیه السلام
#سبک_قدم_قدم_بایه_علم
جواب:
امیر با کرم حسن / شبیه مادری تو بی حرم حسن
سایه ی رو سرم حسن/ شبیه مادری تو بی حرم
بند اول:
این شبها قلب ما محزونه
شیعه بی طاقت و دلخونه
مادری قدکمونی روضه
از غم پسرش میخونه
آقامون بسکه غربت داره
آسمون داره خون میباره
مهدی فاطمه سر روی
قبر خاکی او میذاره
دلم شده پر از محن /کاشکی زیارتت بشه نصیب من
بند دوم:
آهی پر ازشراره داری
چشمانی پر ستاره داری
با یاد کوچه ها وسیلی
یک قلب پاره پاره داری
عمرت با غصه و غم سر شد
سهم تو دیده های تر شد
مسموم زهر کینی اما
قاتلت کوچه و مادر شد
شهید کوچه ها حسن / مادرو دیدی زیر دست و پا حسن
بند سوم :
با غمها همنشینی آقا
یکتا و بی قرینی آقا
کوریه چشم هربدخواهی
معز المومنینی آقا
کاش صاحب اعتباری باشم
مجنون بیقراری باشم
یک روزی توی صحنت آقا
خادم افتخاری باشم
اینه همه امید من
یه روز میام پیاده تا صحن حسن
بند چهارم:
اشکچشمامو جاری کردم
از بسکه آه و زاری کردم
تو رویا دیدم ایوونت رو
با اشکام آینه کاری کردم
تو بقیع بارگاه میسازیم
چارتا گنبد طلا میسازیم
ایوون و ضریح و گلدسته
مثل کرب و بلا میسازیم
مثل شهید بی کفن
صاحب حرم میشه یه روز امام حسن
#مرتضی_کربلایی ✍
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#واحد
#امام_حسن مجتبی علیه السلام
#سبک_قدم_قدم_بایه_علم
جواب:
امیر با کرم حسن / شبیه مادری تو بی حرم حسن
سایه ی رو سرم حسن/ شبیه مادری تو بی حرم
بند اول:
این شبها قلب ما محزونه
شیعه بی طاقت و دلخونه
مادری قدکمونی روضه
از غم پسرش میخونه
آقامون بسکه غربت داره
آسمون داره خون میباره
مهدی فاطمه سر روی
قبر خاکی او میذاره
دلم شده پر از محن /کاشکی زیارتت بشه نصیب من
بند دوم:
آهی پر ازشراره داری
چشمانی پر ستاره داری
با یاد کوچه ها وسیلی
یک قلب پاره پاره داری
عمرت با غصه و غم سر شد
سهم تو دیده های تر شد
مسموم زهر کینی اما
قاتلت کوچه و مادر شد
شهید کوچه ها حسن / مادرو دیدی زیر دست و پا حسن
بند سوم :
با غمها همنشینی آقا
یکتا و بی قرینی آقا
کوریه چشم هربدخواهی
معز المومنینی آقا
کاش صاحب اعتباری باشم
مجنون بیقراری باشم
یک روزی توی صحنت آقا
خادم افتخاری باشم
اینه همه امید من
یه روز میام پیاده تا صحن حسن
بند چهارم:
اشکچشمامو جاری کردم
از بسکه آه و زاری کردم
تو رویا دیدم ایوونت رو
با اشکام آینه کاری کردم
تو بقیع بارگاه میسازیم
چارتا گنبد طلا میسازیم
ایوون و ضریح و گلدسته
مثل کرب و بلا میسازیم
مثل شهید بی کفن
صاحب حرم میشه یه روز امام حسن
#مرتضی_کربلایی ✍
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#واحد
#زمینه_سنگین فاطمیه
#شام_غریبان
😭😭😭
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏪ یازهــــرا
شاعر: حسن لطفی
@sabkemoharram
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#حضرت_زهرا_واحد
#حضرت_زهرا_شام_غریبان_واحد
#زمزمه #واحد
قدم قدم با قد خم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
اصلا نمیشه باورم
تابوت زهرامو به دوشم میبرم
وای مادرم وای مادرم
وای مادرم وای مادرم یا فاطمه
.....
سخت ترین لحظه و ساعاته
تشییعه مادر ساداته
آهسته بردارید تابوتو
این بدن غرق جراحاته
اشک حسن اشک حسین
به جای گل پای جنازه میریزه
داغ علی تازه میشه
از زخم سینه خون تازه میریزه
.....
شوهرت به چه روزی افتاد
هر قدم رو زمین میشینه
فاتح خیبرم استم اما
تابوتت برا من سنگینه
از کوچه ای که زدنت
برای من فاطمه سخته بردنت
میلرزه بازم حسنت
یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت
.........
غرق ناله و اشک و آهم
شرمنده از رسولاللهم
کنار قبر تو یا زهرا
مرگم را از خدا میخواهم
بگو بگو با پدرت
میان کوچه ها چه آمد به سرت
اگر شکسته شد پرت
بگو که بسته بود دست شوهرت
........
داغ تو برا حیدر سخته
تشییع گل پرپر سخته
نیمه شب پیش چشم دختر
بردن تن مادر سخته
میاد صدای دخترم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
آتیش زده بر جگرم
وای مادرم وای مادرم وای مادرم
........
زبان حال حضرت زینب
چشمام از گریه مثل دریاس
اشک چشمام مثه یاقوته
شبانه به کجا میبرید
مادرم بین این تابوته
فدای جسم لاغرت
بی مادری زوده برای دخترت
فدای زخم پیکرت
نرو ببین چقد غریبه شوهرت
#عبدالحسین
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
صدا ۰۰۲_sd-۴۳.m4a
1.82M