eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
2.8هزار دنبال‌کننده
47 عکس
56 ویدیو
64 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ هستی تو یا پیمبر،مظهر حی داور از لطف حق تویی تو،شفیع روز محشر محمدا محمد۴ تو گلبن ولایی،حضرت مصطفایی تا صف محشر آقا،بر همه مقتدایی محمدا محمد۴ ای خاتم رسالت،جان ها همه فدایت از لطف خاص سرمد،بر لب بود نوایت محمدا محمد۴ مدینه ات بهشتم،مهر تو در سرشتم نام قشنگت آقا،رو قلب خود نوشتم محمدا محمد۴ گر خوار و بی نوایم،لبریز از ولایم آقا به حق زهرا،امشب نما دعایم محمدا محمد۴ عمری کنار خوان،کرامتت نشستم یا مصطفی گرفتی،از کرمت تو دستم محمدا محمد۴ از تو رسد به عالم،جود و سخا و رحمت تویی به روز محشر،شفیع کل امت محمدا محمد۴ از بس که دلپذیری،آقا تو بی نظیری با اذن حی داور،ما را تو می پذیری محمدا محمد۴ از دست دشمت و دوست،آزار دیده ای تو زخم زبان و دشنام،بارها شنیده ای تو محمدا محمد۴ مردم بی همیت،از بس بدند و پستند از راه ظلم و کینه،دندان تو شکستند محمدا محمد۴ آخر گل رسالت،راحت شدی ز غم ها از این جهان فانی،رفتی به سوی عقبی محمدا محمد۴ ای خوب بی قرینه،هستی سرور سینه ریزد سرشک دیده،در ماتمت مدینه محمدا محمد۴ بزم عزایت آقا،در همه جا به پا شد زین داغ و این مصیبت،مدینه کربلا شد محمدا محمد۴ مدینه غرق ماتم،دل ها شده پر از غم از غم داغ احمد،صبر علی شده کم محمدا محمد۴ گفتی به روی منبر،ای مردم مسلمان این یادگاری از من،هم عترت است و قرآن محمدا محمد۴ بعد از تو یا محمد،آتش زدند به خانه بر پاره ی تن تو،زدند به تازیانه محمدا محمد۴ بعد از تو بهر بیعت،دست علی را بستند پهلوی دخترت را،به پشت در شکستند محمدا محمد۴ بعد از تو دشمنت بر،زخم علی نمک زد به پیش چشم حیدر،فاطمه را کتک زد محمدا محمد۴ فقط خدا گواه است،به پشت در چه ها شد فاطمه دیده گریان،محسن او فدا شد محمدا محمد۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تو نور چشم فاطمه، پاره ی قلب طاهایی فرزند موسی بن جعفر گل گلزار ولایی تویی امام مهربان مولا علی موسی الرضا جانم رضا جانم رضا (۲) صحن و حریم تو بود بهرهمه دارالشفا آب سقا خانه ی تو مولا بود آب بقا هر زائر حریم تو با نگاهت حاجت روا جانم رضا جانم رضا مولای من از مدینه تو آمدی در خراسان از سوی دشمنان تو بر تو شد ظلم فراوان از دشمنان بی حیا تو دیده ای جور و جفا جانم رضا جانم رضا دشمنن آل مصطفی بر توجفا کرده مأمون ازاینهمه جور و جفای اشقیا شد دلت خون مأمون بی دین از ستم بر تو داده زهر جفا جانم رضا جانم رضا قصر مأمون بی حیا مولا شده قتلگاهت منتظر جوادی و بر در حجره نگاهت خونِ جگر مولای من بر توشده قوت وغذا جانم رضا جانم رضا از راهِ دوری آمده جواد تو کنار تو اندر کنار بسترت گردیده بی قرار تو بهر تسلای دلت آمده یار آشنا جانم رضا جانم رضا با زهرکینه ی مأمون گردیده ای مولا خموش با دستان ابن الرضا شد پیکر تو کفن پوش هنگام غسل و کفنت ذکرش شده واویلتا جانم رضا جانم رضا در خراسان تابوت تو بردند روی دوش یاران وقت تشییع پیکرت جسم تو گشته گلباران دنبال تو جواد تو با گریه های بیصدا جانم رضا جانم رضا در خراسان مولا شده پیکرت تشییع جنازه تشییع پیکر جدت گردیده با نعل تازه امان ز اشک زینب و امان زداغ کربلا جانم رضا جانم رضا .
شعر امام رضا...سلطان ابالحسن. 📚شعر و سبک:کربلایی میلاد باباجانپور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آقابه سرم شورغزلهای توئه گیره کربلافقط یه امضای توئه یا رضا.دلوم درپی ته بخداآقا عالم مست اون می ته یا سلطان.مدد ابالحسن. .یاسلطان مدد آقا.مدد اباالحسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بپاتوی عرش . شور و نوا محشريه ذکر یا سلطان تو ِ دلاي رضاییه یارضا.گدای تومنم فدای نگات آقاهمه جان وتنم یا سلطان.مدد ابالحسن. .یاسلطان مدد آقا.مدد اباالحسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صحن و گنبدت روح منو جلا میده زخم دلمو در کنارش شفا میده یا رضا..منوعشق شما عمریه آقا هستم گدای این سرا __یا سلطان.مدد ابالحسن. .یاسلطان مدد آقا.مدد اباالحسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
_ امام زمان (عج) دشتی خوانده شود دلم تنگ است یارم برنگشته خوشی روزگارم بر نگشته چه خاکی بر سرم باید بریزم که صاحب اختیارم برنگشته از او شرمندگی تقدیر من شد نبودم سربه راهش! پیر من شد دوباره توبه هایم را شکستم نیامد بازهم تقصیر من شد لبم با او دلم با دیگران است زمان ما زمان امتحان است شفای زخم سینه کی میاید قد زهرا ز هجرانش کمان است زمین خوردم عصای من کجایی تمامی دعای من کجایی غریبم بین این مردم غریبم نگار آشنای من کجایی بیا دل را ازین غصه رها کن میان نافله من را دعا کن بیا و اربعین سینه زنان را پیاده راهی کربلا کن بیا آرام جان ما تو باشی دوباره همزبان ما تو باشی همه مایین پا جمعیم امشب بیا تا روضه خوان ما تو باشی .
زبانحال ☑️بنداول اون کوچه ی باریک شد مثل شب تاریک وقتی حرومی شد به مادرم نزدیک صداشو بالا برد دل منو آزرد دستش که بالا رفت به روی مادر خورد وقتی افتاد مادر رو خاکا دیده های من شدن چون دریا دستش گرفته بودم اما نمیشد بلندشه حتی رو پا وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• ☑️بنددوم تو وسط کوچه حسن همون دم مُرد که دست اون نامرد به روی مادر خورد گوشواره ی مادر شکسته و خونی روی زمین افتاد به غیرتم بر خورد چشمای مادر من کم میدید ولی چشم من همش غم میدید آخه اون حرومیِ بی غیرت به زمین خوردن زن میخندید وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• ☑️بندسوم مادرم و دیدو تو کوچه تنها زد ن با دست سنگینش سیلی به زهرا زد قباله رو وقتی گرفتش اون نامرد پشت سر بابام نامرد چه حرفا زد مادرم با دیده کم راه می رفت با یه دنیا درد و غم راه می رفت دستش و گرفته بود به دیوار تا خونه با قد خم راه می رفت وای من وای من ای مادر ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• 💠💠💠9⃣4⃣5⃣💠💠💠 به قلم شاعران اهل بیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا