غزل اول جلسه ای شب هشتم
حضرت علی اکبر علیه السلام
هر کَس به کربلا نرود میکند ضرر
شاید نداشته ز معانی حق خبر
صدها کلام حضرت صادق چنین بُود
دوری مکن ز فیض فراعقل این سفر
این راه پُر نشیب رسد تا خودِ خدا
عرش خداست خانهء خورشید وآن قمر
ارباب اگر اراده کند بنده می شوی
ظلمت کنار میرود و میشوی سحر
پا پس نکش اگر به حرم راه دادنت
با سر برو ، نمان که نیفتی تو در خطر
آنقدر گریه کن که تورا هم دهند راه
پا بر زمین بکوب در این خانه پشتِ در
کربُ بلاست خانهء اَمنی که صاحبش
آن کِشتی نجات خدا هست بر بشر
به مادرش بگو که تو را دعوتت کند
باشد دعای فاطمه والله مُعتبر
امّا اگر شدی شب جمعه تو زائرش
روضه نخوان کنار پدر از غمِ پسر
بابا کنار نعش علی خورد بر زمین
جانش به روی لب شد و اُفتاد مُحتضر
گفت ای عزیز من تو چرا تکّه تکّه ای
شد پاره پاره از غم تو از پدر جگر
باید که جسم پرپر تو در عبا نهم
گویی که ضربه خورده ای از هر که در گُذر
این لخته خون اگر بگذارد ببوسمت
گر چه نمانده از لب پُر خون تو اثر
برخیز عمّه را ببر از بین این سپاه
تا کم کنند بر قد و بر قامتش نظر
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
مربع ترکیب مصیبت علی اکبر علیه السلام
الله اکبر اکبر از بابا جدا شد
وقتی جدا شد خیمه بر غم مبتلا شد
قلب حرم را کَند مثل کَهرُبا شد
دنبال او بابا به لب غرق نوا شد
انگار کُلّ خیمه با او رفت میدان
مثل غزال از خیمه راهی شد خرامان
مُستغرق ذات خدا بود و الهی
چون دید بابا هست و درد بی پناهی
چون ماه روشن زد به اعماق سیاهی
بابا به دنبالش کشید از سینه آهی
یعنی تمام حاصل عمرم تو هستی
آهسته تر اینگونه قلبم را شکستی
وقتی به میدان زد صلای محشر آمد
انگار حیدر با رُخِ پیغمبر آمد
در حملهء اوّل سپه از پا در آمد
از بسکه سر زد حوصله دیگر سرآمد
لشکر سخن از حملهء یک شیر می گفت
عبّاس دنبال علی تکبیر می گفت
شد ساعتی و تشنه گی بر او اثر کرد
بابای خود را از لب خُشکش خبر کرد
هم او به بابا هم پدر بر او نظر کرد
با شهد لب درمان آن سوزِ جگر کرد
لب بر لبش بگذاشت تا او جان بگیرد
کم مانده بود اکبر که از خجلت بمیرد
با آنکه آبِ پاک مهر مادرش بود
لبهای بابا خشک تر از اکبرش بود
نوشیدن از دست پیمبر باورش بود
این بار رفت و این وداع آخرش بود
اکبر که همنام امیرالمؤمنین بود
بر قتل او صد ابن مُلجم در کمین بود
دیدند یکباره فضا تغییر کرده
دشمن برای کُشتنش تدبیر کرده
این روضه شاه کربلا را پیر کرده
تیری میان حلق اکبر گیر کرده
نامردی آمد نیزه ای بر پهلویش زد
نامرد دیگر ضربه بین اَبرویش زد
فریاد او از پیکر بابا توان بُرد
فریاد بابا را به اوج آسمان بُرد
خون، دیدِ چشمان *عُقابش از میان بُرد
اسبش علی را در میان دشمنان بُرد
دیگر علی بین حرامی گیر اُفتاد
جسمش اسیر لشکر شمشیر اُفتاد
هرکَس رسید از راه بی لحظه شُماری
بر پیکر سرو حرم زد یادگاری
جشن علے کُشتن بپا کردند آری
از پا حسین اُفتاد با این زخم کاری
اُمیّد دیرینهء بابا مُنجلے شد
آقا در اینجا صاحب صدها علے شد
*عقاب: نام اسب حضرت علی اکبر(ع)
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
غزل اول جلسه ای شب تاسوعا
امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
بیا که محفل ما بی تو آسمانی نیست
اگر نظر نکنی اشک دیدگانی نیست
تو پیر گریهء مایی مرا دعائی کن
که بی دعای تو خیری در این جوانی نیست
بهار بودن من دیده های نمناک است
به روضه ها که ببارم دگر خزانی نیست
چقدر دوری از تو ز گریه دورم کرد
برای وسعت این رزق جُز تو بانی نیست
شباهت من و تو این لباس مِشکی شد
وگرنه بهر رسیدن به تو توانی نیست
گذشت هم رمضان و گذشت هم عرفه
هنوز غرق گناهم غمم نهانی نیست
به دستهای عمویت بگیر دست مرا
که بهتر از تو مرا چاره و اَمانی نیست
بیا به روضهء دستِ قَلم سراسیمه
بیا و روضه بخوان جز تو روضه خوانی نیست
بیا بگو که علمدار بر زمین اُفتاد
ز چشم پاره بگو قدرت بیانی نیست
بگو چه شد که ز پهلو سرش به نیزه نشست
که بعد از آن به تن اهل خیمه جانی نیست
مگر چه بوده عمودی که بر سرش آمد
که بهر ساقیِ طفلان لب و دهانی نیست
ز علقمه که می آمد حسین شَک کردند
صدا زدند که بابای ما کمانے نیست
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
غزل مصیبت حضرت عبّاس(ع)
رفتی و رفت دگر سایهء تو از سرمن
بی تو پاشید زِ هم هیمنهء لشکر من
همه از قَدّ رشید تو سخن میگفتند
شده ای از چه کنون مثل علی اصغر من
با زمین خوردن تو شاه زمینگیر شده
این قد و قامت درهم نشود باور من
روبھان آمده بالای سرت می رقصند
غُرّشے کن که بترسند ز شیر نَرِ من
دستھايت که دلِ معرکه بر خاک اُفتاد
همه گفتند دگر خاک شده بر سر من
کاش میشد که نقابی بزنی بر چھره
چشم خوردی که شدی مُحتضری در برِمن
تیر ، هَم مردُمکِ چشم تورا پاشیده
هم که انداخته از پا و کمر پیکر من
خونِ پیشانے تو پاک شده قبل از من
گوئیا دست کشیده به سرت مادر من
بی تو سردار به بَد دردسرےاُفتادم
می شود ختم به بد غائله ای آخر من
بی نگهبانے زن های حرم از یک سو
تشنگیِ حرمم دردسرِ دیگر من
نَبرم خیمه تورا روے سرت میریزند
ببرم خیمه تو را جان بدهد دختر من
زده صدھا گرهء کور غمت بر کارم
بی تو بر باد رود مقنعهء خواهر من
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
غزل اول جلسه ای شب عاشورا
دل که عاشق بشود واله و سر گردان است
چشم هم در پِیِ این عشق فقط گریان است
راه تسکین فراق و غم و محنت اشک است
دل که خشکید فقط چارهء آن باران است
حلقهء روضهء ارباب بُوَد عرش خدا
هر چه فیض است در این دایرهء امکان است
شاه و رعیت درِ این خانه همه مُحترمند
نوکر این حرم عشق خودش سلطان است
این سخن را سرِ بازار محبّت بزنید
هر کَسی شد سگِ دربار حسین انسان است
کربلا یک کلمه هست ولی در معنا
شرح آن باطن آیات همه قرآن است
شرح بی تابی زینب شب عاشورا چیست
که از این مصرعِ غم بر لب عالم جان است
باید امشب به سر و سینه زنان دَم بدهیم
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ولی افسوس قرار است ببیند زینب
صبح فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است
بدنش هیچ چه سازد که ببیند به درخت
سر بُبریدهء یار است که آویزان است
لطمه اینجاست روا، هر که غروب فردا
موی زینب بِکِشد پست تر از حیوان است
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
غزل مصیبت شب عاشورا
بنشین برادرانه دوباره کنار من
پایان بده به گریهء بی اختیار من
از رنگ و روی زرد خودم مُلتفت شدم
فصل خزان رسیده به فصل بهار من
امشب بیا و مجلس ختم مرا بگیر
بالا سرم بمان که نمانده قرار من
دارم شبیه مادرمان میشوم کمان
مگذار این فراق شود شود کوله بار من
امشب اگر به صبح رسد میشود شروع
تلخیِ روزگار تو و روزگار من
فردا اگر که زخمیِ گودال بینمت
آغاز میشود همهء اضطرار من
فردا اگر گلوی تو با نیزه وا شود
آتش رود به عرش ز داد و هوار من
من بوسه میزنم به گلویت بعید نیست
حلقوم پاره پاره بیاید به کار من
رخصت بده که موی تو کوتاهتر کنم
تا که به پنجه ها نرسد شاخسار من
منکه هنوز سیلیِ مُحکم نخورده ام
از گریه پُر ورم شده شده چشمان تار من
همسایه ام که سایهء من را ندیده است
فردا چگونه شمر شود هم قطار من ؟
زَجر و سنان و اَخنس و خولی و حرمله
مُشتی شرابخوار بگردد حصار من
شمشیر و تیر و نیزه کِشد انتظار تو
بازار و سنگ کوفه کِشد انتظار من
قرآن بخوان اگر به سرِ نیزه جا شدی
تا جان بگیرد این نفسِ ذوالفقار من
حتّی اگر که پَرت شوم با لگد حسین
می ایستم که کم نشود اقتدار من
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
غزل اول جلسه ای روز عاشورا
عاشق شدن غریبیِ ایّام بودن است
حیرانی و بدون سرانجام بودن است
مقصود کعبه کرب و بلا رفتن است و بس
این حجّ واقعی و در اِحرام بودن است
بوسه اگر که لب ، نزند بر ضریح یار
معنی دور بودن و ناکام بودن است
پُخته شدن ز سوز جگر میشود نصیب
چشم بدون اشک همان خام بودن است
*خاموش شد چراغ ، نرو که مسیر حق
با یار خویش ماندن و همگام بودن است
دنیا طلب اگر که شدی *اِبن حُرِ شوی
کاین مرزِ خاص بودنت از عام بودن است
اینجا برای دیده شدن نوکری نکن
جلوه گری به وادی گمنام بودن است
در این مسیر چون *حُججی ها قدم بنه
که راه وصل غرق در آلام بودن است
واقف مگر نبود به احکام ذبح ، شمر
این ادّعایِ خادم اسلام بودن است!؟
از پشت سر برید و به او آب هم نداد
این روضه داغ سینه ، در اِبهام بودن است
با قتل صبر و زجر کُشی شد جدا سرش
این شرح مرغ بِسملِ در دام بودن است
* اشاره به خاموش کردن چراغ به فرمان امام در شب عاشورا
* عبیدالله ابن حرّ جعفی که دعوت امام را نپذیرفت
* شهید حججی مدافع حرم
مجتبی صمدی شهاب محرم
@sabkemoharram
سینه زنی آقا اباعبدالله
خاطره اولین بار- نگاه به صحن علمدار
دلمروکرده گرفتار - دلتنگتم ای یار
من ویه دل هوایی - خسته شدم از جدایی
میخوام بشم کربلایی - مردم زتنهایی
نمیگم عاشقم - آخه نالایقم
میدونم آقاجون - برات آینه دقم
آقام آقام حسین(۴)
دیونه کربلاتم - ازبچگی مبتلاتم
سینه زن روضه هاتم - مدیون چشماتم
وقتی شبا بیقرارم - سرموروتربت میزارم
توروبه یادم میارم - دلبرودلدارم
قربون روضه هات - عطر سینه زنات
قربون پرچمه - حرم کربلات
آقام آقام حسین
#زمزمه 😭😭
#زیارتی ابا عبدالله ع
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
هدیه به ارباب صلوات
واحد یا زمزمه و شور زمینه سیاه پوشان
سر می کنم یک سال و با ناله و ماتم
منتظرم تا برسه ماه محرم
رزق لباس مشکی امسال و می گیرم
از دست با کرامت حضرت خاتم
مشکی می پوشم
به اذن مرتضی
به اذن سلطان
علی موسی الرضا
شال عزامو
میندازم گردنم
با ذکر ارباب
به سینه می زنم
حسین حسین جان حسین جان حسین جان
باز شده فصل عزای ارباب بی سر
دیده ها گریون برای ارباب بی سر
ارمنی و گبر و یهودی و نصاری
سینه زنه رو ضه های ارباب بی سر
روضه شروع شد
سلام ای سر جدا
تنت رو خاک و
سرت رو نیزه ها
گریه و اشکه
زینب و ندیدن
با لب تشنه
سرت و بریدن
حسین حسین جان حسین جان حسین جان
اهل محل ماه غم و عزا رسیده
روضه می خونه مادری قامت خمیده
چند روز بعد از روی تل می بینه زینب
سر حسین شو یه بی حیا بریده
برادر من
غرق خونی حسین
برابر من
نیمه جونی حسین
تو شیب گودال
زیر دست و پایی
زخمیه شمشیر
تیغ و نیزه هایی
رضا نصابی
#زمینه😭
#زمزمه
#سیاهپوشان
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
واحد_سنگین
شب_عاشورا
خون خدا
السلام ای ساکن کرب وبلا
اسم تو آرامش اهل بُکا
با تو میشم از غم و غصه رها
اشک بی قراریِ
زائراتو دوست دارم ۲
آقاجون از ته دل
کربلاتو دوست دارم ۲
* آه _ سالار زینب *
خون خدا
بخدا که تربتت میده شفا
یا من اسمهُ دوای نوکرا
ذکر تو عبادته برای ما
با نگاه مادرت
یا حسینه رو لبم ۲
ممنون مادرتم
که گدای زینبم ۲
* آه _ سالار زینب *
آب حیات
مددی حضرت اعلا درجات
نور عینی یا سفینة النجات
زندگی من فدای بچه هات
جز تو از کسِ دیگه
چشم یاری ندارم ۲
آخه من غیر شما
کس و کاری ندارم ۲
* آه _ سالار زینب *
#واحد سنگین😭
#زنجیرزنی
#شب_عاشورا
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
زمزمه سیاه پوشان به سبک (تو که باشی ..)
محرم شد دل من غصه ها داره
هوای تو هوای کربلا داره
دلم خون شد سیاهیه تو را دیدم
دوباره با نم اشکام لباس غصه پوشیدم
تومیدونی دلم آقا پریشونه
نگاهی کن به این دلتنگ دیوونه
تو خواستی که در خونت گدا باشم
من مجنون اسیر کربلا باشم
نپرس از من که با این روضه داغونم
شه بی سر ,امیر غرق در خونم
جدا میکرد عدو سر از تنت آقا
سر گودال صدای مادرت زهرا س
چرا دشمن به دورت هلهله میکرد
چرا آتش به قلب قافله میکرد
دوان زینب س به دنبال تنت میگشت
سه ساله هم به دنبال سرت میگشت
عدو با کین سرت بر نیزه ها میزد
ترا مادر غریبانه صدا میزد
تو بودی و هجوم دشمنان یکسر
لبت پر خون غریب و کشته ی بی سر
شرار کین عدو بر خیمه ها میزد
در آن لحظه ترا زینب س صدا میزد
((حسینم وای حسینم وای حسینم وای ))
#زمزمه😭
#سیاهپوشان
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
اهل عالم
ماه غم حسین محرم شد
هنگامه ی گریه و ماتم شد
روزی ما گریه بر این غم شد
دل ها رفته تا کربلای او
هر دل می سوزد از برای او
عزاداران گل فاطمه
بر گوش جان آید صدای او
صلی الله علیک یا حسین۴
اهل عالم
سوزم بر او با آه شبگیرم
گریه ی بر او شده تقدیرم
رزق محرم از خدا گیرم
محرمش ماه عزا بود
بر او ناله و گریه ها بود
فرموده ی امام صادق است
بزم عزایش کربلا بود
صلی الله علیک یا حسین۴
اهل عالم
ماه حسین آن شه ابرار است
ماه اباالفضل علمدار است
شیعه ی حیدری عزادار است
در این مه زینب خونجگر شود
مظلوم عالم بی پسر شود
در غم حسین اشک عمه اش
مهدی زهرا دیده تر شود
صلی الله علیک یا حسین۴
اهل عالم
ماه حسین ماه علی اکبر
ماه رباب و علی اصغر
ماه حسین و پیکر بی سر
داغ حسین بر دل شرر زند
آتش بر قلب هر بشر زند
در سوک پور فاطمه حسین
شیعه بر سینه و به سر زند
صلی الله علیک یا حسین۴
#زمینه😭
#ورود_به_محرم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
با دل پر غم،با اشک نم نم
میریم به استهلالِ،ماه محرم
با یه سلام به،ده شبِ ماتم
میریم به استقبالِ،ماه محرم
به شعر محتشم سلام
به نوحه و دودم سلام
به پرچم و علم سلام
سلام محرم۲
به شور سینه زن سلام
به شاه بی کفن سلام
به ماه پر محن سلام
سلام محرم۲
باز منو چای روضه ای
که ریخته مادرت برام
وقتی تو جمع نوکرام
حس میکنم تو کربالم
حسین آقام،حسین آقام
بند دوم
به قصد قربت،میام تو هیئت
پا میذارم روی پر و،بال فرشته
دل می بره از،من بیرقی که
خوش آمدید به مجلسِ،عزا نوشته
بده به قلب من جال
خودت بهم بده صفا
بده یه اشک بی ریا
برات بسوزم۲
دستی روی سرم بکش
رو قلب مضطرم بکش
رو چشمای ترم بکش
برات بسوزم۲
باز منو عطر سیب تو
که میپیچه تو هیئتت
میخوام که جون بدم برات
بشم فدای غربتت
حسین آقام،حسین آقام
بند سوم
به کوچه گردی،شُهره
ٔ شَهرم
اسیر غربت و غمم،نیا امیرم
قلبم شکسته،از بی وفایی
چیزی نمونده که منم،غریب بمیرم
اینا به فکر قدرتن
پستن و بی لیاقتن
بی شرم و بی صداقتن
نیا به کوفه۲
نیا به تو جفا میشه
کشتنه تو روا میشه
سر از تنت جدا میشه
نیا به کوفه۲
دل نگرانم واسه ی
دختر تو تو این سفر
تو رو قسم به مادرت
از این سفر بکن حظر
کوفه نیا،پسر عمو
#واحد_سنگین😭
#ورود_به_محرم
#مسلم
#شب_اول
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
میاد صدای،زنگ شترها
که میرسه یه قافله،آه و واویال
غمگینه دل ها،بارونِ چشما
که خیمه میزنه حسین،میونِ صحرا
حجاج بیت اهلل میان
با ناله و با آه میان
که خسته از تو راه میان
به کربال وای۲
با شور و با نوا میان
با قلبی مبتال میان
تا که بشن فدا میان
به کربال وای۲
رسیده کاروون غم
به سرزمین پر بال
به جایی که سرا میره
از کینه روی نیزه ها
اَعوذُ باهللِ مِنَ الڪرببال ڪرببال
بند دوم
رسیده زینب،به سرزمینی
که میده بوی غربت و،بال و محنت
دلش گرفته،نداره طاقت
میریزه اشک،میخونه از،رنج و مصیبت
از ته دل میکِشه آه
خیره شده به قتلگاه
که میشه اینجا بی پناه
واویلتا وای۲
اسیر غصه ها میشه
به غم ها مبتال میشه
از داداشش جدا میشه
واویلتا وای۲
میاد روزی که همسفر
میشه با نامحرما وای
چاره نداره جز وداع
میره تا شام بال وای
اَعوذُ بِاهللِ مِنَ الڪرببال ڪرببال
#واحد_سنگین😭
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
عذابه واسم،بی تو خرابه
بابا بدونِ تو دل از،دنیا بریدم
دیشب نبودی،پیشم بابایی
خوابتو دیدم و یهو،از خواب پریدم
یکی دوتا نیس که غمام
یکیش اینه از تو جدام
از خدا من تو رو میخوام
بیا بابایی۲
یه سر بزن به ویرونه
حالم رو عمه میدونه
بی تو دلم پریشونه
بیا بابایی۲
نمیشه باورم که از
پیشم تو رفتی به سفر
بیا که با اومدنت
شام غمم بشه سحر
بابا حسین،بابا حسین
بند دوم
از روی نیزه،دیدی یه لحظه
افتادم از پا و شکست،دندون شیریم
یه عده من رو،واسه کنیزی
میخواستن و همین شده،دلیل پیریم
منو به زجر سپردنم
با کعب نی آزردنم
بزم حرومی بردنم
بابایی بابا۲
حرومیا ریختن سرم
بُردن بابا گل سرم
آتیش زدن به معجرم
بابایی بابا۲
خودت دیدی از نیزه ها
دخترت و دادن عذاب
چرا محاسنت شده
بابایی با خونت خضاب
بابا حسین،بابا حسین
#واحد_سنگین😭
#حضرت_رقیه س
#شب_سوم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
🏴بند اول
خواهر بمیره،یاور نداری
نذریه راهه تو برات،هدیه آوردم
بده اجازه،برن به میدون
داداشی بچه هامو به،خدا سپردم
بذار برن فدات بشن
فدای کربلات بشن
قربونی پیش پات بشن
ای یار مظلوم۲
دلیرن و جنگاورن
شاگرد رزم حیدرن
از نسل پاک جعفرن
ای یار مظلوم۲
دستمو رد نکن داداش
این هدیه هامو بپذیر
ببین که مستن از دم
امیری و نعم الامیر
داداش حسین،داداش حسین
🏴بند دوم
برید فدای،دایی بشید که
نوبتتون شده باید،کفن بپوشید
جای باباتون،برید به میدون
نوبتتون شده باید،که بدرخشید
باید ازم بشید جدا
منتظرم تو خیمه ها
خدانگهداره شما
خدانگهدار۲
دلاوران نینوا
برید به امید خدا
خدانگهداره شما
خدانگهدار۲
یه مادرم سخته برام
ولی تحمل میکنم
با غمتون کنار میام
به حق توکل میکنم
داداش حسین،داداش حسین جان
#واحد_سنگین😭
#طفلان_حضرت_زینب س
#شب_چهارم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
هجوم آورده،عمه یه لشکر
یکی با نیزه میزنه،یکی با شمشیر
عمو تو شیبِ،گوداله عمه
از بس جراحت داره که،شده زمینگیر
خونم داره بجوش میاد
آخه عمو کمک میخواد
ترسم اینه که شمر بیاد
عمو غریبه۲
میاد صدای ناله هاش
بذار برم بشم فداش
دستمو من بدم براش
عمو غریبه۲
به نیزه تکیه داده و
نگاهشه به خیمه ها
اگه نرم یا دیر برم
میشه سر از تنش جدا
ای وای عمو،ای وای عمو
بند دوم
ای بی مروت،نزن عمومو
برو کنار که خواهرش،داره میبینه
بلندشو نامرد،از روی سینش
کنار گودال مادرش،داره میبینه
داره میبینه دخترش
توون نداره پیکرش
ضربه نزن به حنجرش
عمو غریبه۲
ای بی حیا از مادرش
حیا کن و نَبُر سرش
خنجر نذار رو حنجرش
عمو غریبه۲
بریدن از قفا سرِ
مظلوم دشت کربال
زدن سر و برابرِ
خواهر به روی نیزه ها
ای وای حسین،ای وای حسین
#واحد_سنگین😭
#عبدالله
#شب_پنجم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
آماده
ٔ رزم،شدم عمو جان
بده اجازه تا بره،قاسم به میدون
ببین که بستم،حمایلم رو
بده اجازه تا برم،برات بدم جون
رزم منه ضرب المثل
جون دادنم خیر العمل
شیرین تر از طعم عسل
عمو عمو جان۲
ببین که در تاب و تبم
سربازه راهه مکتبم
ان تُنکرونی بر لبم
عمو عمو جان۲
سربندم و ببند عمو
تنگه دلم تو رو خدا
نگو که یادگاری ام
میخوام برم پیش بابا
عمو عمو جانم عمو،عمو عمو جانم عمو
بند دوم
پُر شده صحرا،از عطر خوشبوت
بگو کی چنگ زده عمو،به تار گیسوت
پریده رنگت،برات بمیرم
بگو کی پا گذاشته رو،ی طاق ابروت
به زیر سم مرکبا
چرا شدی جدا جدا
نفس بکش تو رو خدا
عمو بمیره۲
گلم چرا پرپر شدی
هم قد با اکبر شدی
توام مثه مادر شدی
عمو بمیره۲
چرا نفس نمیکشی
میکُشی آخر عموتو
من بمیرم که استخون
گرفته راهه گلوتو
عمو عمو جانم عمو،عمو عمو جانم عمو
#واحد_سنگین😭
#قاسم_بن_الحسن ع
#شب_ششم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
دعا کنید که،بارون بباره
یه مادری تو خیمه ها،دل بیقراره
دل بیقراره،آروم نداره
همه امیدش به اینه،بارون بباره
حال دلش پریشونه
الالیی الال میخونه
چشم انتظار بارونه
دلش گرفته۲
دل نگرون و مضطره
که حق بدید یه مادره
تشنه تر از تشنه تره
دلش گرفته۲
گهواره رو آروم آروم
آروم آروم تکون میده
سخته ببینه بچشو
که با تلظی جون میده
الی الی علی،الی الی علی
بند دوم
میون خطبه،حرمله اومد
گفت بزنم امیر پدر،رو یا پسر رو
هدف گرفتو،تیرو رها کرد
تیر سه شعبه ای که کرد،کار خنجر رو
من الورید الی الورید
گلورو گوش تا گوش برید
سر از تن علی پرید
آه و واویال۲
دل حسین و غم گرفت
حیرون راهه حرم گرفت
بغضش شکست و دم گرفت
الالیی الال۲
رباب تو خیمه چشم براه
حسین به پشت خیمه ها
میریزه خاک روی علی
میخونه زیر لب الال
الی الی علی،الی الی علی
#واحد_سنگین😭
#علی_اصغر ع
#شب_هفتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
ای ماه خیمه،ای گل لیال
کمی آهسته تر برو،میدون عزیزم
خدا بهمرات،جوون رعنا
بجای آب پشت سرِ،تو اشک میریزم
ماه حرم تاج سرم
ای نور چشمای ترم
ای پسرم ای پسرم
آهسته بابا۲
تویی توون پیکرم
تویی شبه پیمبرم
علیِ اکبر پسرم
آهسته بابا۲
میوه ی قلب من علی
تویی تموم هست من
من پدر پیره توام
تویی عصای دست من
علی علیِ اکبرم،علی علیِ اکبرم
بند دوم
بُردی توونم،پاشو عزیزم
وگرنه که باال سرت،میمیره بابا
افتادی روی،خاک و میبینم
از تیغ و نیزه ها شدی،تو ارباً اربا
پاشو عزیز جون من
ای پسر جوون من
صنوبر خزون من
علیِ اکبر۲
سرت به روی دامنم
بوسه به لبهات میزنم
داره میخنده دشمنم
علیِ اکبر۲
باید که جمع کنم علی
تورو میون این عبا
سخته برای من علی
بردنِ تو به خیمه ها
علی علیِ اکبرم،علی علیِ اکبرم
#واحد_سنگین😭
#علی_اکبر ع
#شب_هشتم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
از خیمه رفتی،با مشک خالی
با دل پر امید دمِ،دریا ابالفضل
زدی به قلبِ،لشکر دشمن
یک تنه کردی تو بپا،غوغا ابالفضل
میرو علمدار حسین
یار وفادار حسین
گرمیِ بازار حسین
تویی ابالفضل۲
باب الحوائج حرم
خدای غیرت و کرم
وزیر شاه محترم
تویی ابالفضل۲
ای مظهر شجاعت و
شهامت ای یل دلیر
بی دست دشت کربال
بیا و دستمو بگیر
عباس ابوفاضل مدد،عباس ابوفاضل مدد
بند دوم
ماه حرم ای،سردار لشکر
نرو که بعدت بی سپاه،میشم ابالفضل
پشتم شکستی،پشت و پناهم
نرو که بعدت بی پناه،میشم ابالفضل
بمون کنارم با وفا
تویی پناه خیمه ها
تنهام نذاری یا اخا
نرو ابالفضل۲
بعد تو میشه نوبتم
شکسته میشه حرمتم
پاشو بکن حمایتم
نرو ابالفضل۲
بعد تو دیگه دشمنم
هجوم میاره به حرم
نقش زمین شدی چرا
پاشو بِکِش برام علم
پاشو امیر لشکرم،پاشو امیر لشکرم
#واحد_سنگین😭
#ابالفضل_العباس ع
#شب_نهم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
بند اول
صدا مناجات،از خیمه میاد
شبِ جدایی و شبِ،آخره امشب
نشسته غصه،تو سینه ها که
دل بیقرار و مضطره،حضرت زینب
شام مصیبت و غمه
شبْ شبه حزن و ماتمه
عزای شاهه عالمه
آه و واویال۲
میباره چشم آسمون
که میزنه آتیش به جون
ناله ی مادری جوون
آه و واویال۲
برنمیداره زینب از
برادرش نگاهش و
فردا میبینه از رو تل
گودال قتلگاهش و
آه و واویلتا حسین،آه و واویلتا حسین
بند دوم
میبینه فردا،غریب و تنها
برادر و که افتاده،میون گودال
میبینه خنجر،میاد رو حنجر
سر و میبُرن از قفا،و میره از حال
میبینه روی نیزه ها
سری رو از بدن جدا
بدن رو زیر دست و پا
آه و واویال۲
میبینه غصب و غارت و
به این بدن جسارت و
اوج غم و مصیبت و
آه و واویال۲
هجوم میاره لشکری
آتیش میگیره خیمه ها
نصیب دخترا میشه
سیلی و مشت بی هوا
آه و واویلتا حسین،آه و واویلتا حسین
#واحد_سنگین😭
#وداع_
#شب_دهم
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
روز عاشورای حسینی و شام غریبان
بند اول
با بی قراری،با گریه زاری
زیر گلوت و میبوسم،به جای مادر
تو میری و من،تنها میمونم
چجور دلت میاد بری،از پیش خواهر
صبر و قرار من نرو
باغ و بهار من نرو
دارو ندار من نرو
نرو برادر۲
میبینی اشک و آهم و
بعد تو بی پناهم و
بدون تکیه گاهم و
نرو برادر۲
آهسته که از پیکرم
روحم و میبری حسین
این دم آخری چقدر
شبیه مادری حسین
مهالً مهال برادرم،مهالً مهال برادرم
بند دوم
پاشو برادر،ای پاره پیکر
پاشو ببین که معجرم،رفته به غارت
پاشو برادر،بریده حنجر
پاشو ببین به خواهرت،میشه جسارت
نامحرما دور و برم
نمیشه اصال باورم
پاشو عزیز برادرم
ای وای حسینم۲
بمیره خواهرت چرا
شده سر از تنت جدا
رفته به روی نیزه ها
ای وای حسینم۲
شبیه خیمه ها آتیش
گرفته قلب مضطرم
دل نگرون من نباش
اومده پیشم مادرم
حسین غریب مادرم،حسین غریب مادرم
#واحد_سنگین😭
#شام غریبان
اجرای سبک:
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram