eitaa logo
❀' سَبڪ‌ِشُھَכآ '❀
1.9هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
142 فایل
•|به‌نامِ‌‌او|• «به فکرِ مثلِ شهدا مُردن نباش به فکرِ مثلِ شهدا زندگی کردن باش.» شهید‌ابراهیم‌هادی کپی❗️حلالت رفیق ولی برای شهادتمون دعا کن😊 شروع‌ما←¹⁰مهر¹⁴۰¹🍃 شروط🌸↓ @sabke_shohadaa_short کانال‌محفل‌هامون🌱↓ @mahfe_l کانال‌خدمات🌿↓ @ww0403
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😉 😎🤞 چرا تلاش میکنیم ولی نتیجه نمی‌گیریم ؟؟😓🙄😐 ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• 🌿یکی از دوستان روحانی برای معرفی هادی ذوالفقاری اینگونه می‌گفت: °•وقتی انسانی کارهایش را برای خدا و پنهانی انجام دهد، خداوند در همین دنیا آن را آشکار می کند.. هادی ذوالفقاری مصداق همین مطلب است. او گمنام فعالیت کرد و مظلومانه شهید شد. به همین دلیل است که بعد از شهادت شما از هادی ذوالفقاری زیاد شنیده اید و بعد از این بیشتر خواهی شنید. ♥️ ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• + دیگه سفارش نکنما - از بَر شدم مامان + باز بگو دلم آروم شه - سعی کنم تیر نخورم + دیگه؟ - اگه خوردم شهید نشم + دیگه؟ - اگه شدم پلاکم رو گم نکنم + دیگه؟ - اگه گم کردم زیر آفتاب نمونم💔🥀 ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• 🕊روایت عشق: سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص نموده و اعمالتان را از هر شرک و ریا، حسادت و بغض پاک نمایید تا هم اجر خود را ببرید و هم بتوانید مسئولیت خود را آن‌چنان که خداوند، اسلام و امام می‌خواهند، انجام داده باشید. این را هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمی‌شود. ♥️ 🕊 ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• مادرش تعریف می‌کرد چهار ساله بود، مریضی سختی گرفت. پزشکان جوابش کردند. گفتند این بچه زنده نمی‌ماند. پدرش او را نذر آقا اباالفضل (ع) کرد. به نیت آقا به فقرا غذا می‌داد تا اینکه به طرز معجزه‌آسایی این فرزند شفا یافت. هرچه بزرگ‌تر می‌شد، ارادت قلبی این پسر به آقا اباالفضل (ع) بیشتر می‌شد. تاریخ تولد را تغییر داد و به جبهه رفت.   🌷🌷🌷 در جبهه به خاطر شجاعتی که به خرج داد، مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشکر امام حسین (ع)‌ شد. 16 سال بیشتر نداشت. آخرین باری که به جبهه رفت گفت: راه کربلا که باز شد، برمی‌گردم. 16 سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می‌رفت،‌ به خواب مسئول تفحص آمده بود و گفته بود زمانش رسیده که من برگردم. محل حضور پیکرش را گفته بود. ♥️ 🕊 ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• آری! شهادت را به رایگان ندهند. باید سختی کشید باید از سنگلاخ نفس گذشت تا صعود کنی🌱 عِندَ مَلیکــٍ مُقتَدر آنجا که جز خدا، کسی نیست.✨ ♥️ 🕊 ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• میگفت قبل از شوخی ، نیت تقرب کن و تو دلت بگو دلِ مومنُ شاد میکنم ، قربة اِلی الله این شوخیاتم میشه عـبـادت😁🌱' •شھید‌حسین‌معز‌غلامی🕊• ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
•~❄️~• شهید به قلبت نگاه می‌کند اگر جایی برایش گذاشته باشی می‌آید ، می‌ماند ، لانه می‌کند تا شهیدت کند ... ♥️ ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•~❄️~• 📸 حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید «آرمان علی‌وردی» 👈 آرمان جان چطور زندگی کردی که نائب امام زمان ارواحنافداه به زیارت تو میاد 🍂 تو هفت شهر عشق را گذشتی و ما اندر خم کوچه پس کوچه های نَفس مان گیر کرده ایم 👈 تو از جان و مال و همه چیزت در راه ولایت گذشتی، ما با هزار توجیه شیطانی، حاضر نیستیم یک فحش، یک توهین در راه ولایت بشنویم، جان و مال و.....که بماند ♥️ آرمان‌،داداش💔 ♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷ ❪@mazhabijdn🍂⃟💕❫
بسم اللـہ الرحمن الرحیم شروع رمان😍
در حال تایپ......
♥️ _نه مامان من عاشق گوشی نازمم _همچین میگه انگار بچشه پاشو ببینم بیا یه چیزی برا شام درست کن منکه خسته ام _ای مامااااان _یامااان زود _اوف حالا چی درست کنم _برای راحتی خودت ماکارانی درست کن با لب و لوچه آویزون به سمت آشپز خونه رفتم بعد از خوردن شام مامان که از بس خسته بود دوباره به اتاقش رفت برای استراحت منم که حسابی خوابیده بودم خودم رو با وبگرد سرگرم کردم . اینقدر محو بودم که نفهمیدم کی ساعت از نیمه شب گذشته و من هنوز بیدارم صبح با غرغر کردنای مامان به خاطر دیر بیدار شدنم بیدار شدم. از اونجایی که گوشی نداشتم با مریم هماهنگ کردم با ماشین خودم سمت دانشگاه رفتم. کمی دیر تر از همیشه به دانشگاه رسیدم و کلاس برگذار شده بود.بعد از اجازه گرفتن از استاد وارد کلاس شدم البته غرغر های استاد بماند .روی صندلی کناری مریم جا گرفتم: مریم-چرا دیر اومدی؟؟ _دیشب دیر خوابیدم صبح خواب موندم ، خوب شد مامانم خونه بود!!! مریم-تو که میدونی صبح کلاس داری دردت چیه شب بیدار بمونی؟ صدای استاد که خطاب به من بود مانع جواب دادنم به سوال مریم شد: استاد-خانم مجدد دیر اومدی نظم کلاسم رو هم به هم زدی _ببخشید استاد دیگه تکرار نمیشه