#ارسالی_تنهامسیریها 🌺
سلام
من یه دو سه هفته ای بود که فقط توی کانال تجربیات عضو بودم و تمام تجربیات رو خوندم و تازه امروز ثبت نامم رو قطعی کردم😊
چون من فقط با خوندن تجربیات و اجرای چند درصد از اونها تو زندگیم متوجه معجزه شدم😁
من الان 18 سالمه و یه پسر 1 و نیم ساله و یه توراهی دارم و تو 16 سالگی ازدواج کردم
زندگیمون رو خیلی ساده بدون عروسی و طلا و کشتن گوسفند جلو پا عروس و... شروع کردیم، حتی مهریه ام هم 1 سکه هست و چون مامانم سرپرست خانوار بود اصلا دوست نداشتم بهش فشار بیاد و بخواد برای من جهزیه بخره، هنوز جهزیه ام ناقصه و چند وسیله مهم زندگیم رو ندارم و اصلا برام مهم نیست، عقد موقت 45 روزه ای داشتیم که با لباس ساده و چادر مشکی و آقام هم با یه پیرهن ساده در گلزار شهدای کرمان کنار حاج قاسم خوندیم و بعد از 45 روز در حرم امام رضا و روز مادر عقد رسمی مون رو خوندیم خداروشکر
دوست داشتم و دارم که یه زندگی جهادی رو با همسرم شروع کنیم و تا آخر پیش بریم که قبل از اینکه با کانال شما آشنا بشم خیلی وقتا که با همسرم دعوامون میشد من فقط حق رو به خودم میدادم و خیلی به همسرم بی احترامی میکردم و این کارا باعث شده بود که فکر کنم طلاق بگیرم و این زندگی اصلا به درد نمیخوره
اما یاد عقدمون تو حرم امام رضا میوفتادم و گریه میکردم که چرا باید اینجور فکر کنم من پیش امام رضا زندگیم رو شروع کردم نباید اینطور بشه و...
یه کار بدی هم تو زندگیم میکنم که همش منو آزار میده اصلا دوست ندارم انجامش بدم، شیطون میاد تو فکرم و ذهنمو درگیر میکنه اونم اینه که وقتی زندگی همسن و سالام رو میبینم که اونام ازدواج کردن و همش از ارتباط های خوب خودشون با همسرشون میبینم احساس حسادت بهم دست میده و زندگیم رو مقایسه میکنم با اونها و تمام خوبی های زندگیم برام غیب میشه و فقط عیب های همسرم میاد جلو چشمام، این خیلی منو آزار میده و فکر میکنم بیشتر دعواهامون هم از همین افکار جهت میگرفت
خلاصه که من بحث اقتدار دهی رو دست و پا شکسته شنیده بودم و خیلی کم رعایت میکردم و بیشتر اقتدار شکنی میکردم
حالا هم به بیشتر دعواهامون نگاه میکنم میبینم همه چی تقصیر خودم بوده و الان که اقتدار میدم و همش به قول خودش هندونه زیر بغلش میزارم😅 خیلی عوض شده
انگار میخواد دنیا رو به پام بریزه
قبلا اینجور نبود☺️
خیلی کم پیش میومد بهم پول بده
من درخواست میکردم و اون پول نمیداد
شاید مثلا دو سه ماهی یه 100 تومن یا 200 تومن
اما الان بهش گفتم میشه بهم پول بدی
شب که از سرکار اومد دستشو پشت سرش قایم کرده بود و گفت برات یه جایزه ای دارم و 500 تومن بهم داد😂
هنوز تو شوکم😂
تازه میگه اگه پول کم کردی بهم بگو 😁
واقعا یه نماز شکر باید بخونم
حالم خیلی خوب شده اصلا اگه به حرفم گوش هم نده دیگه مثل قبل طوفانی نمیشم با آرامش بهش میگم چشم آقا و اونم انگار میخواد دیوونه بشه😂
من فهمیدم که همه چی اول دست خداست بعد دست زن😂
خداییش قبلا که از خواب پامیشدم به خدا میگفتم خدایا یه کاری کن امروز دعوا نشه و دعوا میشد😔
الان از خواب پا میشم به خدا میگم خدایا ممنون که بهم فهموندی همه چی دست خودمه، این منم که تصمیم میگیرم امروزم خراب شه یا نه
اول خداروشکر
و بعد با تشکر از همه شما دوستان😊
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#ارسالی_تنهامسیریها 🌺
سلام
قبل از اقتدار دهی شوهرم خیلی ایراد می گرفتن
حتی از لک آب روی کابینت...
با دعا و صلوات و نذر و دقت کامل غذا می پختم بازم ایراد و ایراد
در مورد رفتار با فرزندمون کلا برعکس من نظر میداد
⭕️ و در کُل احساس می کردم تو زندگی از من بدش میاد نه هدیهای...نه جمله محبت آمیزی
✅ از وقتی اقتدار دهی رو شروع کردم
یک رابطه احترام آمیز بین ما شروع شده
نه تنها ایراد نمی گیره ازم تشکر و قدر دانی هم میکنه
دیشب یه خورده کمک داد و دوست داشت بیشتر کمک بده ولی خجالتش شد اونم کسی که یه لیوان جابجا نمی کرد
خودم هم احساس میکنم شوهرم واقعا پادشاه خونه هست
🔸خونه رو کاملا برا حضورش آماده میکنم
در پذیرایی هم به گونه ای که مختص یه انسان بزرگ هست انجام میدم در صورتی که قبلا یه کم سرسری می گرفتم
در صحبت ها و رفتارم به دیده پادشاه برخورد میکنم
✅ اونقدر در نظرم بزرگ هستن که بخودم اجازه نمیدم غیبتشون رو بکنم در صورتی که قبلا خودم رو با ایشون و خانواده شون مقایسه میکردم و رُک ازشون ایراد می گرفتم .
🌷الان با دل قرص و پشتگرمی کامل میره سر کارش
در صورتی که قبلا اگه ناراحت هم بود برام مهم نبود چون رفتارش رو ذره بین گذاشته بودم و و بخودم حق میدادم
قبلا سرش تو گوشی بود ..دیر میومد....از بیرون حرف نمی زد
الان با یه کم تشویق ساعت ها برام توضیح میده
🌷 البته شوهرم با اینهمه اقتدار شکنی من... همیشه خوب بود و هست
فقط چشمان من نمی دید....
خدایا شکرت
خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند
🌸🍃#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane