🕯🕯#پرواز_شمع
🌷 #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی ۲
💠 سختکوشی
✳️ او مردی نستوه و خستگیناپذیر بود، از هیچ مشکلی نهراسید و هیچگاه دچار رخوت و سستی و رکود نشد، به غایت ساعی و تلاشگر بود و به آسایش خویش نمیاندیشید. علیرغم اینکه در چند عملیات مجروح شد اما همچنان بر بازگشت به جبهه پای میفشرد و در کوتاهترین زمان ممکن به خطوط مقدم عملیاتی باز میگشت.
🔹 برای کسی که عمر پر برکت خویش را در جنگ و جهاد گذرانده باشد شاید توجیه در پیش گرفتن یک زندگی آرام و بیدغدغه کاملاً پذیرفتنی باشد. اما روح بیقرار او از راحتی و آسایش گریزان بود و او میخواست تا پایان عمر و تا آخرین نفس سختکوشانه و مجاهدانه به پیش رود.
#سبک_زندگی_کریمانه
🆔
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🕯️🕯️#پرواز_شمع
🌷 #شهيد_ابراهيم_هادی
💠 اهمیت لقمه حلال در تربیت شهید ابراهیم هادی
🔹 لقمه حلال، دلهای پاک را میآفریند. این که باید به آن چه که میخوریم توجه کنیم یک نکته مهم است که شهدا در زندگیشان به آن توجه داشتهاند.
✳️ آنها روی غذای طیب و طاهر، خمس و زکات داده شده توجه داشتهاند. روزی حلال یکی از کلیدیترین چیزهایی است که در آفرینش افراد و سبک زندگی شهیدانه نقش دارد.
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پرواز_شمع
💠 *«شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسر»*
🔷🍃 بعد از ازدواجم با آقامصطفی، درسم را ادامه میدادم. ایشان یکی از مشوقهای اصلی بود برای اینکه درسم را ادامه بدهم. بعد از تولد فاطمه خانم، من نمیخواستم درسم را ادامه بدهم؛ ولی آقا مصطفی تأکید میکرد من فاطمه را نگه میدارم، شما درسات را ادامه بده.
✳️ همچنین بعد از ازدواج تأکید داشت باید فعالیت فرهنگی را ادامه دهی. خیلی موافق این نبود که خانم در خانه باشد و فقط خانهداری کند. میگفت در کنار خانهداری، شما یک وظیفۀ اصلی داری که در جنگ فرهنگی باید خدمت کنی، شما هم باید در میدان باشی.
✴️ درکُهَنز هر جایی که فرماندۀ پایگاه نداشت یا در قسمت خانمها کارهای فرهنگی انجام نمیشد، آقا مصطفی سریع پیشنهاد میداد که خانم من هستند! خودش با اصرار زیاد میگفت باید مسئولیت این پایگاه را به عهده بگیری.
❇️ یک طرحی در سطح شهرستان شهریار اجرا میشد بهعنوان طرح «امین». طلبهها بهعنوان مشاور مذهبی وارد مدارس میشدند. در سال ۸۹ به من پیشنهاد این طرح را دادند. به آقا مصطفی گفتم یک چنین طرحی هست ولی من به خاطر اینکه فاطمه کوچک است، نمیتوانم بروم. گفت: من که شغلم آزاد است، میتوانم کارهایم را طوری برنامهریزی کنم، صبح که شما به مدرسه میروی، من فاطمه را نگه دارم و بعدازظهر که شما خانهای، کارهای فاطمه را شما انجام بده و من به کارهایم برسم.
🍃واقعاً این چنین بود، یعنی آقا مصطفی در آن سه چهار سالی که من مدرسه میرفتم، هر روز صبح فاطمه را با یک اشتیاق خاصی نگه میداشت و وقتی ظهر من از مدرسه میآمدم، با اینکه کل مدتی که من مدرسه بودم با همدیگر بازی میکردند، آقا مصطفی هنوز خسته نشده بود و میگفت من با فاطمه به پارک میروم تا شما کارها را بکنی مثلاً غذا آماده بشود و یک استراحتی هم بکنی.
🍀در بحث کار فرهنگی و کار بیرون از خانه، یکسری ملاحظات داشت. همان ابتدای جلسات خواستگاری، وقتی به ایشان مطرح کردم که میخواهم بیرون از خانه کار کنم، ایشان تأکید میکرد که من هر کاری را نمیتوانم اجازه بدهم.
◀️ یکی از چیزهایی که برای ایشان مانعی نداشت، معلّمی و کار در مدارس بود. میگفت این تأثیرگذار است. باید کاری باشد که تأثیرگذار باشد، نه فقط درآمدزا. اگر فقط بحث درآمد باشد، من اصلاً موافق کار بیرون از منزل نیستم. ولی کاری که قرار باشد تأثیرگذار باشد، از لحاظ فرهنگی بتوانید کسی را تربیت کنی، بتوانی تأثیری روی جامعه بگذاری، من مانعی ندارم.
📚 KHAMENEI.IR
🏴یاحسین
🍃#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane