🔻#پندانه
🔹✍️ ربِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
🔹روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از راهب خواست که به او درسی بهیادماندنی دهد.
🔹راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمهپری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد.
🔹شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
🔹استاد پرسید:
🔹مزهاش چطور بود؟
🔹شاگرد پاسخ داد:
🔹خیلی شور و تند است، اصلاً نمیشود آن را خورد.
🔹پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه.
🔹استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد.
🔹شاگرد بهراحتی تمام آب داخل لیوان را سر کشید. استاد این بار هم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید.
🔹شاگرد پاسخ داد:
🔹کاملا معمولی بود.
🔹پیر هندو گفت:
🔹رنجها و سختیهایی که انسان در طول زندگی با آنها روبهرو میشود همچون مشتی نمک است.
🔹اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هرچه بزرگتر و وسیعتر میشود، میتواند بار آن همه رنج و اندوه را بهراحتی تحمل کند.
🔹بنابراین سعی کن یک دریا باشی، نه یک لیوان آب.
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔆 #پندانه
✍ ترس اشتباهی که در کودکان باعث فرار آنها از حقیقت میشود
🔹ترس بزرگترین معیار در دروغگو بار آوردن فرزندان است.
🔸کودکی که دچار شبادراریست و اختیاری در این امر ندارد، اگر بترسد شبادراری خود را ترک نخواهد کرد، بلکه با برعکسکردن تشک خوابش، اشیای بیشتری را نجس خواهد کرد.
🔹او با این پنهانکاری ضربه بیشتری بر ما زده و نفس خود را به دروغگویی و پیداکردن راهحل اشتباه در زمان مشکل عادت خواهد داد.
🔸فراموش نکنیم اکثر کسانی که تبهکاری و کارهای خلاف میکنند امیدشان به راههای فرار اشتباهیست که قبلاً به آن آگاه شدهاند.
🔹پس هر راه اشتباهی که فرزند برای فرار از حقیقت یاد میگیرد، نوعی ایجاد حاشیه امن برای او، و دروغگویی و بزهکاری اوست.
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانه
💢روزی پسری متوجه شد که مادرش از همسایه فقیر شان نمک خواست
متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسهای بزرگ نمک خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب میکنی!؟
مادر گفت: پسرم، همسایه ما فقیر است همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، من خواستم چیز سادهای از آنها بخواهم که تهیه اش برای آنها آسان باشد، درحالی که هیچ نیازی به آن نداشتم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند شرمنده نباشند و راحت درخواست کنند. 👏
#قندوپند
#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
✨﷽✨
#پندانه
✍ آنچه تو را به دیگران معرفی میکند، رفتارت است نه گفتارت
🔹روزی شخص بزرگی در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
🔸زن بیوقفه شروع به فحشدادن و بدوبیراهگفتن کرد.
🔹بعد از مدتی که خوب فحش داد، آن شخص کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرتخواهی کرد و در پایان گفت:
من فلان شخص هستم.
🔸زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت:
چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟
🔹آن شخص در جواب گفت:
شما سخت مشغول معرفی خود بودید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود، بعد من خودم را معرفی کنم.
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانه
امام زمان عجالله ظهور میکند 🌸
تا حکومت تشکیل دهد
برای همین ایشان تنها سینهزن احتیاج ندارد
بلکه نیازمند #یار است 😉
ایشان به شخصی مانند حاج قاسم سلیمانی
نیاز دارد که هم گریهکن و سینهزن بود
و هم جبهه مقاومت را در راستایِ
زمینهسازی ظهور تشکیل داد...
امام زمان عجالله سرباز و
نیرو و مدیر میخواهد، کسانی که
پاکدست و امتحان پس دادهباشند!
🙃با توام رفیق چقدر زمینه ی ظهور رو فراهم کردی؟!
#استاد_عالی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانه
✍ زندگی همچون کوهستان است
🔹جوانی با دوچرخهاش به پیرزنی برخورد کرد.
🔸بهجای عذرخواهی و کمککردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخرهکردن. سپس راهش را ادامه داد و رفت.
🔹پیرزن صدایش زد و گفت:
چیزی از تو افتاده است.
🔸جوان به سرعت برگشت و شروع به جستوجو کرد.
🔹پیرزن به او گفت:
مروت و مردانگیات به زمین افتاد. هرگز آن را نخواهی یافت!
🔸زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد.
🔹زندگی حکایت قدیمی کوهستان است! صدا میکنی و میشنوی. پس به نیکی صدا کن، تا به نیکی به تو پاسخ دهد.
🍃🌸 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔆 #پندانه
✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
روزی طلبه جوانی که در زمان شاهعباس در اصفهان درس میخواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت:
من دیگر از درسخواندن خسته شدهام و میخواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درسخواندن برای آدم، آب و نان نمیشود و کسی از طلبگی به جایی نمیرسد و بهجز بیپولی و حسرت، عایدی ندارد.
شیخ گفت:
بسیار خب! حالا که میروی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا میخواهی برو، من مانع کسبوکار و تجارتت نمیشوم.
جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت:
مرا مسخره کردهای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید.
شیخ گفت:
اشکالی ندارد. پس به بازار علوفهفروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسبهایمان بخری.
او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آنها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد.
شیخ بهایی گفت:
خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم.
طلبه جوان گفت:
با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول میدهند؟
شیخ گفت:
امتحان آن که ضرر ندارد.
طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بیمیلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت:
این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو میسپارم.
مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت:
قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم.
سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت.
پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و میخواستند او را با خود ببرند.
او با تعجب گفت:
مگر من چه کردهام؟
مرد زرگر گفت:
میدانی این سنگ چیست و چقدر میارزد؟
پسر گفت:
نه، مگر چقدر میارزد؟
زرگر گفت:
ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یکجا ندیدهای، چنین سنگ گرانقیمتی را از کجا آوردهای؟
پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمیکرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنتزبان گفت:
به خدا من دزدی نکردهام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وامگرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمیکنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند.
او ماموران را مرخص کرد و گفت:
آری این مرد راست میگوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد.
پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت:
ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آوردهای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه میپردازد.
شیخ بهایی گفت:
مرد جوان! این سنگ قیمتی که میبینی، گوهر شبچراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ میدرخشد و نور میدهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر میشناسد و قدر گوهر را گوهری میداند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمیدهند و همگان ارزش آن را نمیدانند.
وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسانهای عاقل و فرزانه میدانند و هر بقال و عطاری نمیداند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز.
پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
🍃🌸 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هیچ کس در این دنیا کامل نیست!!!
اگر از آدمها به خاطر اشتباهاتشان دوری کنی
همیشه تنها خواهی ماند
پس کمتر قضاوت کن
و بیشتر عشق بورز...
@ssamte_khoda
🍃🌸 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانه
🔴زشتترین قسمت بدن کجاست؟!
✍زشتترین قسمت بدن
بینی بد فرم یا شکم بر آمده نیست.
زشتترین قسمت بدن
ذهنی است که پر از خشم و کینه است،
پر از بدبینی و بیاعتمادی است.
اگر ذهن آدمی زشت باشد، با هزار عمل جراحی که برای داشتن اندامی زیبا انجام میدهد، ذهن او همچنان زشت خواهد بود و او را زیبا جلوه نخواهد داد.
ای کاش مانند عمل زیبایی اندام
کمی ذهنها را جراحی و زیبا میکردیم.
ذهن زیبا، زندگی را برای خود و اطرافیانش زیباتر جلوه میبخشد...
🍃🌸 #سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔅 #پندانه
✍ فرق میکند آرزو را شیطان در دل بکارد یا رحمان
🔹عارف سخنوری، با یک قاری قرآن در مجلسی وارد شدند.
🔸قاری قرآن شروع به تعریف از اخلاق و علم دوست سخنورش کرد و همگان مشتاق شنیدن سخنان مرد سخنور بودند.
🔹وقتی وارد مسجد شدند، در جلسه، قرآن تلاوت میکردند. سخنور تا رسید قرآن دادند تا بخواند و یک کلمه را اشتباه خواند و مصحح بدون رودربایستی و بلند غلط او را گرفت.
🔸نوبت تلاوت به قاری رسید، قاری دو کلمه را سقط کرد و نخواند و بلند مورد ایراد واقع شد.
🔹سخنور سخنرانی کرد و مجلس تمام شد.
🔸وقتی با دوست قاریاش از مجلس بیرون آمدند، سؤال کرد:
چرا دو کلمه را به عمد، سقط کردی و انداختی؟ طوری که کسی از تو ایراد گرفت که یکصدم تو قرآن وارد نبود؟
🔹قاری گفت:
تو استاد منی و استاد سخن، وقتی تو یک غلط خواندی، من باید دو غلط میخواندم تا مردم باور کنند این صفحه تلاوتش دشوار بود و وجهه ظاهری تو حفظ شود تا مردم به سخنانی که از تو میخواستند بشنوند، تردید بر علم تو نداشته باشند. از تو میخواستند مطلبی یاد بگیرند اما من جز صوت خوش چیزی نداشتم به آنها بدهم.
🔸سخنور دست دوست قاریاش را بوسید و گفت:
تو استاد اخلاق منی! چون وقتی که تو قرآن میخواندی شیطان در دل من نفوذ کرد و آرزو میکردم غلط بخوانی تا آبروی من به من برگردد.
🔹چیزی که شیطان در دل من گذاشته بود، رحمان در دل تو نهاد.
Masaf
🌸🍃#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانـــــــه
ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند...
آشوبهاي زندگي حكمت خداست. از خدا، دل آرام بخواهيم، نه درياي آرام...
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌸🍃#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانـــــــه
هر گاه عیبی در من دیدی،
به خودم خبر بده نه کسی دیگر.
چون تغییر آن دست من است.
کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم
میشود اما گزینه دوم غیبت است
و مرا در تاریکی نگه میدارد.
جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد:
اگر سبب رضایتت شدیم
از ما سخن بگو،
و گرنه به خود ما بگو...
با اینگونه صحبت کردن، غیبت
از میان مان میرود.
🌿 بهشت وعده دور از دسترسی نیست
اگر بی بهانه خوب باشیم...
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانـــــــهـــ
برای موفقیت زندگی
اول توکل بر خدا بعد حرکت...
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔅 #پندانه
✍ هیچکس کامل نیست...
🔹#روانشناسی نشون داده اگه کسی ظاهرا سرد و بیاحساسه؛ وجودش سراسر قلبه.
🔸اگه کسی روت حساسه و زود از کارات عصبی میشه؛ یعنی براش مهمی و دوستت داره.
🔹اگه کسی زودرنجه یعنی به محبت نیاز داره.
🔸اگه کسی خستهست یعنی زیاد منتظر بوده.
🔹اگه کسی چیزی رو زیاد بروز نمیده، بیاحساس نیست فقط زیادی اعتماد کرده و ضربه خورده.
🔸یعنی هر ایرادی توی هرکسی دیدی سعی کن درکش کنی چون هیچکدوممون کامل نیستیم.
🏴#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔅#پندانه
🙏 مهم این است که در طوفانها آرامشت را حفظ کنی
🔹پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد.
🔸نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلوها، تصاویری بودند از خورشید بههنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در چمن میدویدند، رنگینکمان در آسمان، پرنده و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ.
🔹پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
🔸اولی، تصویر دریاچه آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جایجایش میشد ابرهای کوچک و سفید را دید. و اگر دقیق نگاه میکردند، در گوشه چپ دریاچه، خانه کوچکی قرار داشت. پنجرهاش باز بود، دود از دودکش آن بر میخاست، که نشان میداد شام گرم و نرمی آماده است.
🔹تصویر دوم هم کوهها را نمایش میداد، اما کوهها ناهموار بود. قلهها تیز و دندانهای بود، آسمان بالای کوهها بهطور بیرحمانهای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیلآسا بودند.
🔸این تابلو با تابلوهای دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هیچ هماهنگی نداشت.
🔹اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه میکرد، در بریدگی صخرهای شوم، جوجهپرندهای را میدید. آنجا، در میان غرش وحشیانه طوفان، جوجهگنجشکی آرام نشسته بود.
🔸پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده جایزه بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است.
🔻سپس توضیح داد:
آرامش چیزی نیست که در مکانی بیسروصدا، بیمشکل و بدون کار سخت یافت شود، بلکه معنای حقیقی آرامش این است؛ هنگامی که شرایط سختی بر ما میگذرد آرامش در قلب ما حفظ شود.
🏴یاحسین
🍃#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
🔅#پندانه
✍️ تعادل، راه رسیدن به حضرت حق
🔹روزی عارف کبیری در خانهاش نشسته بود. پیرمردی از روستایی دور به دیدن او آمد و گفت:
چه بگویم که به خدا برسم و محبوب او شوم؟!
🔸عارف نگاهی به او کرد و گفت:
خوش بگذران، با شادیات خدا را نیایش کن.
🔹لحظاتی بعد مرد جوانی به حضور عارف رسید و گفت:
چه کنم تا به خدا برسم؟
🔸عارف گفت:
زیاد خوشگذرانی نکن!
🔹جوان تشکر کرد و رفت.
🔸یکی از شاگردانش که آنجا نشسته بود گفت:
استاد بالاخره معلوم نشد که باید خوش بگذرانیم یا نه!
🔹عارف گفت:
سیروسلوک روحانی و رسیدن به حضور حق مانند بندبازی است که چوبی در دست دارد، گاهی آن چوب را بهطرف راست و گاهی بهطرف چپ میبرد تا تعادل خود را روی بند نگه دارد. آن چوب را چوب تعادل گویند!
💢به خاطر بسپار که تعادل و میانهروی یگانهراه حصول به خلوت حق میباشد.
راه خدا
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
https://eitaa.com/sabkezendegikareemane
#پندانه
حتی در شکم نهنگ هم امیدی وجود داشت، هنگامی که یونس(ع)خدا را در دل نهنگ خواند و خداوند اجابتش کرد آنوقت ما گاه با کمترین مشکلی امید خود را از دست میدهیم دعا امیدی است بیپایان.
#خدا
#امید_به_خدا
#توکل_به_خدا
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
✨﷽✨✨ #پندانـــــــهـــ
#حساب_کتاب
🔥 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛
برایتان گران تمام میشود!
🌹 خانم جان، آقا جان؛
آنجا که گوشتان را تیز میکنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسانها را برای رو کردن دستشان دنبال میکنید؛
دقیقاً در جادهای قــرار گرفتهاید
که خطر سقوط تهدیدتان میکند؛
زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست
و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیدهاید، از این خط قرمز، رد شدهاید...
💢 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمیتوان جمع کرد...✗
🔸 و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته میشود، نه تنها جمع شدنی نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت...
[ انسانیّت بدون #ستاریت ممکن نیست ❗️
تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از اشتباههای دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.]
👤 استاد محمد شجاعی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🌸🍃🌸🍃
#پندانه
✍اگر حق با شماست، به #خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای #عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده #عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است
و صبوری در راه خدا، #ایمان است.
✍اندیشیدن به گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی #قلب_زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمیماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅#پندانه
✍️ بهترین شیوه اثرگذاری بر دیگران
👤 امام صادق (علیهالسلام):
💠 كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَةَ وَ اَلْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ؛
✅ با غير زبان مردم را به دين دعوت كنيد. آنها بايد ورع و پارسایى و تلاش و نماز و كار خير شما را ببينند، زيرا اينها خود دعوتكننده هستند
@Masaf
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🔅#پندانه
✍️ بهترین راه تربیت
🔹پرسیدم:
بهترین راه تربیتکردن چیست؟
🔸گفت:
فرزند خود را مثل فرزند همسایه بزرگ کن!
🔹گفتم:
چگونه؟
🔸گفت:
وقتی فرزند همسایه در خانه تو میهمان است به او احترام میگذاری، حالش را میپرسی، وقتی از مدرسه برگشت ابتدا سراغ کیفونمرات او نمیروی.
🔹در رابطه با نوع غذا نظرش را میپرسی، درمورد زمان خوابیدن با او مشورت میکنی، نزد او با همسرت دعوا نمیکنی.
🔸بدان که فرزند تو و فرزند همسایه هر دو در خانه تو میهمان هستند؛ یکی چند روز و آن دیگری چند سال!
🔹فقط کافی است بدانی احترام، احترام میآفریند نه احساس مالکیت.
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🔹#پندانه
🚨#ارزش_زمان
✍سه مسافر به شهری رسیدند که پیری دانا آنجا زندگی میکرد. نزد او رفتند و خواستند که به آنها پندی دهد.
🔹پیر پرسید:
چقدر اینجا میمانید؟
🔸اولی گفت:
تقریبا سه ماه.
🔹جواب شنید:
به گمانم نتوانی تمام مناطق دیدنی شهر را ببینی.
🔸دومی گفت:
شش ماه.
🔹جواب شنید:
شاید تو از آن دوستت هم کمتر شهر را ببینی.
🔸سومی گفت:
یک هفته.
🔹جواب شنید:
تو از آن دو بیشتر شهر را خواهی دید!!
✍سپس گفت:
زمانی که آدمها فکر میکنند زمان زیادی در اختیار آنهاست به راحتی آن را تلف میکنند اما آن هنگام که اطمینان داشته باشند وقتشان اندک
است ارزش زمانشان را به خوبی درک میکنند.
💢 راستی ما چقدر وقت داریم؟
داستانهای آموزنده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
#پندانه
✍اگه میخوای خیاط بشی از شکافتن خسته نباش.
اشتباه که کردی دلت نسوزه، بشکاف و از نو این بار راهت رو درست تر بیا.
☝️ اما حواست باشه گاهی بیشتر از چند بار فرصت شکافتن و برگشتن نداری.
❌زیادی که بشکافی پارچه ات وا میره، له میشه و از ریخت میفته.
خیاطی مهربونه، باهات راه میاد.
☝️اما زندگی ... زندگی بی رحمه.
🟣گاهی حتی برای یک ثانیه اجازه نمیده راهی که رفتی رو بشکافی و دوباره بهم بدوزیش.
مراقب ثانیه های زندگیت باش . . .
سبک زندگی
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🌼🤍🌼🤍
#پندانه
🌼مراقبت داریم تا مراقبت
✍مردی مادر پیرش را سالیان سال مراقبت میکرد و زندگی خویش بر خود تباه کرده بود.
روزی بزرگی را گفت:
به گمانم در دنیا من تنها فرزندی باشم که مادرم مرا هفت سال مراقب بود تا بزرگ شوم، ولی من بیست سال است که او را در سن پیری مراقب هستم که اتفاقی برای او نیفتد.
آن بزرگ گفت:
تو بیست سال است مادر خود را مراقبی؛ مراقبت تو انتظاری برای مرگ اوست. ولی مادرت هفت سال مراقب تو بود و در انتظار رشد و بزرگی و کمال تو!
پس بدان تو هرگز نمیتوانی زحمات مادر خود را جبران کنی...
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🔅#پندانه
✍ اعمال انسان بر چهرهاش اثر میگذارد
🔹حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که بهعنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.
🔸نقاش به جستوجو پرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد. چون فرشتهای برایش قابل رویت نبود کودکی خوشچهره و معصوم را پیدا نمود.
🔹روزهای بسیاری آن کودک را کنارش مینشاند و تصویر او را میکشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند.
🔸حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید، نقاش به جاهای بسیاری میرفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود، اما تصویر مورد نظرش را نمییافت چون همه بندگان خدا بودند، هرچند اشتباهی کردہ بودند.
🔹سالها گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد.
🔸پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است، به نقاش گفت هر طور شده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.
🔹نقاش بار دیگر به جستوجو پرداخت تا مجرمی زشتچهره با موهایی درهمریخته را در گوشهای از خرابات شهر یافت.
🔸از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیاش را بهعنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود.
🔹چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم میچکد.
🔸از او علت را پرسید. مجرم گفت:
شما قبلا هم از چهره من نقاشی کشیدهاید. من همان بچه معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی. امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده است.
.
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane