💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
*مهندس الکترونیکی که مدافع حرم شد*🎗️
*شهید مصطفی زال نژاد*🌹
تاریخ تولد: ۲۲ / ۸ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۲۶ / ۱۱ / ۱۳۹۵
محل تولد: آمل،مازندران
محل شهادت: سوریه
*🌹راوی← دوران دانشجویی را در رشته مهندسی الکترونیک دانشکده فنی ساری گذراند🍃و پس از فارغ التحصیلی سال 83 به عضویت سپاه پاسداران درآمد🌙 همسرش← صحبت های ما در خواستگاری حدودا 20 دقیقه بیشتر طول نکشید.💕 هر دو ملاک های خود را گفتیم، ایشان گفت کار ما ماموریتی است و مشکلات و سختی دارد🍂من گفتم اتفاقا همین را می پسندم و مشکلی ندارم.💕من هم گفتم طلبه و مبلغ هستم و می خواهم به تحصیلاتم ادامه بدهم🌙اگر شما مشکلی نداشته باشید، که ایشان هم استقبال کردند.»🍃بعد یک سال در سال 86 دخترمان فاطمهزهرا به دنیا آمد،🎊مصطفی بسیار دختر دوست بود، چون از قبل نیت کرده بود اگر خداوند دختری به او بدهد اسمش را زهرا بگذارد🍃و چند سال بعد هم پسرمان محمد طاها به دنیا آمد🎊 مصطفی ماموریت هایی که میرفت ما در خانه بودیم🥀با همه سختی ها زندگیم لذت داشت چون در کنار آقا مصطفی بودم.»💕 بخاطر عشقی که به او داشتم اجازه دادم به سوریه برود،🕊️ او حتی یک سال هم بدون پرداخت خمس سر بربالش نگذاشته بود.🌙هر سال خمسش را واریز میکرد تا اعمال اسلام را به جا آورد🍃عاقبت ۲۶ بهمن ۹۵ در نبرد با تروریست های تکفیری💥شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋
*شهید مصطفی زال نژاد*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#استوری🕊
کی گفته مرده؟
علم زمین خورده؟
مگه شهید میمیره...
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
#سالروزولادت.. 🌿🌸🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
اوایلی که شهید شد با عکسش صحبت می کردم و می گفتم لحظه شهادت بر بالینت چه کسی بود؟😭 یک روز همسرش به من گفت خواب آقا مصطفی را دیدم که گفته است زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد.😍
نقل از مادر شهید
شهید مصطفی زال نژاد در 26 بهمن ماه سال 95 در منطقه درعای سوریه به شهادت رسید🕊
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ اقتصاددان حامی پزشکیان هم از دیدار عناصر تجزیه طلب با پزشکیان شاکی شد/ تشر سفت و سخت غنی نژاد به پزشکیان
▪️دکتر غنی نژاد اقتصاد دان حامی پزشکیان: آقای پزشکیان شما نباید یک مشت آدم مفلوک و مشکوک و ناسزاگو را که معلوم نیست از کجا خط میگیرند به نام وفاق دور خودتان جمع کنید!
▪️آذربایجان سر ایران است، من این حرفها را به عنوان یک تبریزی میگویم. شما باید رئیس جمهور ایران و مردم ایران باشید.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر ز مرغان هوایی
به نام خدا ، شبتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹
ایستاده از راست:
1- محمد آرام
2- سعید میرزاپور
3-🌷شهیدحسین چیتگر
4- محمد طهماسپور
5-شعبانعلی علی تبار
6-🌷شهید محمود خاکسار
7-🌷شهید علی اکبر آقایی
8-علی اصغر نوروزنژاد
9- مهدی نجفی
10-🌷شهیدمحمدتقی گرائیلی #سالگردشهادت
11-🌷شهید محسن سجودی 12-عبدالله رضانژاد
13- مهدی سجودی
14- رضا تدینی
15- قدیر عقلمندی
16-هادی صادق زاده
ردیف بعدی
17-جلال واثقی
18-🌷شهید سیدحسن سید عشقیان
ردیف بعدی
19-کریم گنجی
20-🌷شهید سید ولی اسماعیل نژاد
21- سید خلیل هاشمی
22-سردار مهدی سعادتی
نشسته:
23- حسن مبلغ الاسلام
🌷عکس از آلبوم شهید، سردارجنگل محمدتقی گرائیلی فرمانده وقت واحد عملیات سپاه شهرستان بابل که در تاریخ 1360/8/22طی درگیری و پاکسازی جنگل از لوث وجود نیروهای موسوم به سربداران در جنگل آمل به شهادت رسیدند.
محل عکس سپاه شهرستان بابل (با حضور 7شهید)
روحشان شاد و یاد و نامشان گرامی باد❤️
سه شنبه 22 آبان 1403 .
#شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
هرکی میبینه ازش معذرت میخام حلال کنید
اگه گوشه چشمتون بارونی شد منم دعا کنید
🌹شهدا رو یاد کنیم با ذکر یک صلوات🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم " #محسن_خزایی است ،
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
مراسم بزرگداشت دومین سالگرد شهادت مدافع امنیت؛
برادر بسیجی کربلایی
مهدی اثنی عشری
هم زمان با سالگرد شهادت حضرت زهرا (س)
روز جمعه ۲۵ آبان
از ساعت ۹ صبح
در قطعه ۵۳ بهشت زهرا
برگزار می گردد.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
سخنرانی استاد راجی - 030715.mp3
22.2M
🎤سخنرانی استاد راجی
در رابطه با حوادث منطقه
👌 بسیار مهم
🔹لطفا با دقت گوش بدید
در لحظات ، ساعات و روزهای بسیار حساسی بهسر میبریم اگر غفلت کنیم در دنیا و آخرت متضرر و پشیمان خواهیم بود
و ان شاء الله نشر بدید برای دوستانتون
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
1_7999249736.ogg
2.66M
حتما گوش کنید اینقدر قشنگه که مطمئنم برای هرکسی بفرستید دعات میکنه🤲
التماس دعا از همگی🤲
🎤#صابر_خراسانی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
••✾◆✾••••✾◆✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ های ناب
کی به این نعمتها تا حالا فکر کرده
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
بگو
سردار من
دلـــدار من
فرمانده بیدار من
از دل بگو
از جـــان بگو
لب تر کن ای طوفان من
#شهیدتم_آقاجون
#جانم_فدای_رهبر
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلام_حضرت_آقا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شعـــــ📝ــــــر مهـــــــ ❣ ـــــدوے
ای سبب گریهء پنهانیم
من غزلی از شب بارانیم
واژه به واژه سخنم شعر شد
شعر که نه شرح پریشانیم
"اسم تو بردم لبم آتش گرفت"
اسم تو شد رمز مسلمانیم
ذکر تو تسبیح شب و روز من
ای سبب سلسله جنبانیم
مست شدم از قدح چشم تو
کوچه نشین از می عرفانیم
من به فدای قد و بالای تو
سرو سهی صولت سلطانیم
"کاش تو هم حال مرا داشتی"
حضرت دلبر، مه پنهانیم
گر که امیدی به شب وصل نیست
""کاش بگیری و بسوزانیم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
میگن به هرکی بگی التماس دعا یه دینی میشه به گردنش و باید برات دعا کنه .
پس شما هم برام دعا کنید .
برا همه دعا کنید .
دعا کنید که شرمنده نشیم …
شرمنده خدا ؛شرمنده آقامون ؛شرمنده رهبرمون ؛ شرمنده شما و شرمنده دلامون …
شهداااااا التماس دعا.......
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃مادر سادات منو دعا کن
روز قیامت منو جدا کن
🍃عقدهای دارم میون سینه
قسمت مارو کرببلا کن
ایام_فاطمیه🏴
مداح محمد_یاسین_عاملی_زاده
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
اَگَراَجَلبہوِصآلَتمَرامَجآلنَداد
اُمیدِآمَدَنَتبَرمَزارهَمخوباَست🥀
💙ﻫﺮ شب ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت(ع)،و تمامی شهدا و اموات از صدر اسلام تاکنون...
🌷بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🌷
⚜الهی عظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
#امام_زمان
🔹🔹🔹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَياةِ...
🦋سلام بر تو ای مولایی که یادت زنده کننده قلبها و ظهورت سرآغاز حیات طیبه است.
✨﴾﷽﴿✨
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران
نقل میکرد: قرار بود جمع منتخبی از اساتید
و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی
بین المللی به یکی از کشور های غربی برن
وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی
تو هواپیماست، به خودم گفتم بفرما
اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن
رفتم پیشش نشستم بهش گفتم: حاج آقا
اشتباه سوار شدید مکه نمیره ها!!!
گفت: میدونم
گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی
شما اشتباهی نیاین
گفت: میدونم
دیدم کم نمیاره
جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضی
رو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم
داخل برگه نوشتم دادم بهش
گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی
ریاضی اونم تو یه کشور خارجی
حتماً باید ریاضی بلد باشید
اگر ریاضی بلدید این سؤال رو حل کنید
برگه رو بهش دادم و خوابیدم
از خواب که بیدار شدم دیدم داره
یه چیزایی تو برگه مینویسه
گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعداً حلش کردی
من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران
جوابشو بیار اونجا بده
دوباره خوابیدم، بیدار که شدم
دیگه نمینوشت گفتم چی شد؟
برگه رو بهم داد و گفت:
سؤالت چهار راه حل داشت
سه راه حل رو نوشتم
و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی
شوکه شده بودم
ادامه داد: این هم مسأله منه اگر تونستی
حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم
بعدها فهمیدم که به ایشان لقب ذوالفنون را
دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود
تا جائی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود
در هفته روزی یکبار عدهای از پروفسورهای
فرانسه و سایر کشورهای اروپائی برای کسب
علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند
حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر
معظم انقلاب امام خامنهای مدظله العالی:
گوشتان به دهان رهبر باشد چون ایشان
گوششان به دهان حجت بن الحسن عج است
این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا میکند
که بدانیم صاحب تفسیر المیزان
علامه عارف آیتالله طباطبائی درباره
شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند:
حسن زاده را کسی نشناخت جز امام زمان عج
جهت شادی روح عالم ربانی
علامه حسن زاده آملی ره
فاتحه و صلوات⚘
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️
✨الهی تغییراتی هست که جز
🌟به تقدیر تو ممکن نیست
✨دعاهایی هست که جز به آمین
🌟تو اجابت نمیشود
✨الهی امشـب
🌟هیچکسی را از درگاهت
✨دست خالی برنگردان
✨آمیـــن یا رَبَّ 🙏
گویندمرغی هست به نام آمین🕊
دربلندترین نقطهٔ آسمان✨
آنجا که بخدا نزدیکتراست♥️
پروازميکند🕊
وسخن میگوید....🕊
آروزمندم آمین بگوید🤲🕊
برهرآنچه🌟
ازدل شمامیگذرد...✨♥️
شبتون پر از استجابت دعا ✨🙏
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 عشق در یک نگاه💗
قسمت20
رفتم سمت زمانی
سرم پایین بود و سلام کردم
زمانی: سلام، زیارت قبول
- خیلی ممنونم
زمانی جلو حرکت کرد و من پشت سرش ،حتی یه بار هم به پشتش نگاه نکرد
خوب این چه اومدنیه،میاومد و من گمش میکردم تو این جمعیت ،همینجوری میرفت؟
رسیدیم هتل و تشکر کردم رفتم سوار آسانسور شدم
انگار سرم داشت گیج میرفت
به زور خودمو به اتاق رسوندم
روی تخت دراز کشیدم
غذای کنار تختمو نگاه کردم
به زور چند تا قاشق خوردم که فشارم نیافته
بعد سه روز رفتیم سمت کربلا
وداع با حرم امیر المومنین خیلی سخت بود
انگار یه چیزی رو جا گذاشته بودم تو حرمش
توی راه به خاطر غذایی که نخورده بودم حالم بد شد و بیحال شدم
چشمامو به زور باز کردم
دیدم به دستم سرم وصله و خانم موسوی بالای سرمه
موسوی: خوبی نرگس جان؟
- چی شده؟
موسوی: چقدر گفتم که غذاتو بخور ،گوش نکردی ، اینم شد حال و روزت
- شرمنده ببخشید
موسوی: دشمنت شرمنده ،یه نیم ساعت دیگه سرمت تمام میشه میریم
- بچه ها کجان؟
موسوی: اقای حسینی اونا رو برد هتل ،تو هم سرمت تمام شد با هم میریم
بعد تمام شدن سرم
سوار ماشین شدیم ورفتیم سمت هتل
اقای حسینی و ساجدی و زمانی بیرون هتل ایستاده بودن
از ماشین پیاده شدیم
اقای حسینی اومد سمتمون : خوبی دخترم؟
- ممنونم بهترم
رفتیم داخل هتل سوار آسانسور شدیم ،توی آسانسور اقای زمانی سرش پایین بود و زیر لب زمزمه ای میکرد
در آسانسور باز شد و من و خانم موسوی خداحافظی کردیم و رفتیم توی اتاقمون
•••••
🍁نویسنده: فاطمه ب🍁
•
•
دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است
در غیر این صورت نویسنده راضی نیست
و اینکار پیگردالهی دارد💯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 عشق در یک نگاه💗
قسمت21
نزدیک اذان مغرب بود
خواستم آماده بشم
خانم موسوی: نرگس جان تو امشب استراحت کن ،فردا میبرمت حرم
- من خوبم ،خانم موسوی
خانم موسوی: عزیزم به حرفام گوش کن
- چشم
خانم موسوی: واسه شامم نمیخواد بری پایین ،به بچه ها میسپرم که برات غذا رو بیارن بالا ،حتمن میخوریاااا
- چشم
خانم موسوی: چشمت بی بلا
با رفتن خانم موسوی رفتم لب پنجره ایستادم
از پنجره اتاق میشد گنبد طلایی حرم امام حسین و دید
از راه دور سلامی دادم و دراز کشیدم
رفتم حمام یه دوش گرفتم ،لباسامو عوض کردم
روی تخت دراز کشیدم
گوشیمو پیدا کردم
نت و روشن کردم ،رفتم داخل تلگرام
چه خبره ،یه عالم پیام
پیام زهرا رو باز کردم
یا خداا منو بست به فوحش
حقم داشت از وقتی اومدیم خبری بهشون ندادم
یه وویس براش فرستادم:سلام زهرا جان ،شرمندم به خدا ،یادم رفت از خودم خبری بدم تو خوبی؟ آقات خوبه، مامان و بابا خوبن؟
بعد چند دقیقه جواب داد: سلام و درد ،کجایی تو معلوم هست؟ چرا یه خبر نمیدی تو ،شانس آوردیم که خانم موسوی لااقل همراته وگرنه تا الان چند بار باید زنده میشدیم و میمردیم ،دختره ی خل
- وااییی زهرا یه نفس داری میریااا،من که گفتم ببخشید
خودت بیا اینجا ،دیگه هیچ کسی به فکرت نمیرسه
زهرا: دیوونه الان ما کسی هستیم ، کجایی الان
- تو هتلم ،دارم استراحت میکنم
زهرا: غذا میخوری؟چه سوال مسخره ای ،معلومه که نه
- زهرا باروتت تنده هااا
( صدای در اتاق اومد)
- زهرا جان بعدن باز بهت پیام میدم فعلن یاعلی
- کیه؟
خانم اصغری ،زمانی هستم
- امرتون؟
زمانی: خانم موسوی گفتن براتون غذا بیارم
چادرمو سرم کردم رفتم درو باز کردم
- سلام
زمانی: سلام ببخشید ،غذاتونو آوردم، بفرمایید
ظرف غذا رو ازش گرفتم
- خیلی ممنونم
میخواستم درو ببندم
زمانی : ببخشید خانم اصغری
- بله بفرمایید
(یه بسته تو دستش بود ،پسته و بادام داخلش بود )
زمانی: بفرمایید
- نه خیلی ممنون
زمانی: مطمئنم که غذاتونو نمیخورین باز،حیفه این همه راه اومدین ،نتونین زیارت کنین
( بسته رو گذاشت روی ظرف غذا و رفت )
•••••
🍁نویسنده: فاطمه ب🍁
•
•
دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸