eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
202.5K
💠 گلبرگ_احکام موضوع: احکام_معلولین ❓‪بعضی از برادران معلول مجبورند روی تخت یا چرخ نماز بخوانند؛ آیا این امور موجب به هم خوردن اتصال صف‌های نماز جماعت می‌شود؟ ✅ [خیر] موجب قطع اتصال نیست. ❓آیا فرد ناتوان و معلول هم جهت غسل کردن، لازم است آب را به همه جای بدن خود برساند؟ ✅ [بله] لازم است آب به همه جاى بدن برسد و در صورت عدم امکان باید به نحوى نایب بگیرید که آب را به بدن شما برساند و در غیر این صورت، غسل صحیح نیست و هر مقدارى از نمازهایى که یقین دارد با چنین غسلى خوانده‌، اعاده نماید. 📚 استفتائات امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) . ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
182_54226248254527.mp3
6.51M
. 🍃🌸ایرانِ‌زیبا🌸🍃 🍂🌼گل_همیشه_بهار 🍃🌷❣برای مادر 🌿💚🤍❤️🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷 یا امام‌الرئوف (علیه‌السلام) ... 🍃 بهشتِ نقشه‌ی جغرافیاست، مشهدِ تو درِ ورودی عرشِ خداست، مشهدِ تو به ربَّنای قنوتی که خالی از حَسَنه‌ست تمامِ حاجتم از آتِناست، مشهدِ تو که گفته گنبد و گلدسته‌ات طلاست، فقط ؟! که ذرّه ذرّه‌ی خاکش طلاست، مشهدِ تو هوای دورِ حرم آسمانِ حضرتی است برای ماست، کبوترسراست، مشهدِ تو به خانه خانه‌ی شهرت دخیل می‌بندم فقط ضریح نه !؛ دارالشّفاست، مشهدِ تو تمامِ کشورِ من صحن‌هایی از حرم‌اند میان این همه؛ «باب‌الرضاست» مشهدِ تو ثوابِ حجّ فقیران برای حاجی‌ها برای من حرمِ کربلاست، مشهدِ تو ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شهیدان سخت دلتنگ وغریبم...🌹                   خمار جرعه ای امن یجیبم... شهیدان خدایی بی قرارم...🌹                   خدایا طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام افسرده برخاک...🌹                   شما رفتید تا افلاک چالاک... مرا تنها رها کردید و رفتید...🌹                   به حسرت مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا غریبم...🌹                   زفیض سرخ مردن بی نصیبم.... شهادت !!! ای شهادت ناز شصتت!!!🌹                   تأسی کن مرا قربان دستت...🌹 اَللهُمَ اَسئَلُکَ مِنَ الشَهادَةِ اَقسَطَها اللهم ارزقنا🌹 سلام بر شهدا🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📨 🟣شهید مدافع‌حرم محمد هادی نژاد 🔷خدمات جهادی به مردم محروم ❄️خدمات جهادی شهید هادی‌نژاد به مردم محروم آغاجاری متعدد است. محمد هادی‌نژاد و گروه جهادی‌اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان، مرمّت کردند و کار برق‌کشی و لوله‌کشی این مدارس را بدون دریافت ریالی دستمزد انجام دادند. ☔️تعمیر سرویس‌های بهداشتی مساجد و برق‌کشی و لوله‌کشی خانه‌های محرومین از جمله دیگر فعالیت‌های این گروه جهادی بود. محمد کاملاً فنی و در کار تاسیسات، استاد بود. ❄️چند روز قبل از اعزام به سوریه، سقفِ ریزش‌کرده‌ی یک خانواده دیگر را بدون هیچ دستمزدی تعمیر کرد. محمد وقتی فهمید یک پیرمرد و پیرزن مستضعف در خانه‌شان حمام ندارند، سریع دست به کار شد و علاوه بر ساخت حمام و تهیه آبگرمکن، سرویس بهداشتی‌شان را به طور کامل بازسازی کرد. 🎙راوے: مسئول بسیج سازندگی شهرستان آغاجاری 🎁 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات ☂اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد☂ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ *تَـکـــ فرزنـــد*🕊️ *شهید محمد هادی نژاد*🌹 تاریخ تولد: ۱۴ / ۹ / ۱۳۶۳ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۹ / ۱۳۹۴ محل تولد: آغاجری،خوزستان محل شهادت: سوریه *🌹محمد تنها فرزند پدر مادر پیرش بود🍁بسیجی بود و مسئول گروه جهادی منتظران موعود✨در نبودنش جای خالی‌اش حس میشد🥀و گوشه به گوشه شهر دلتنگ فعالیت های جهادگرانه‌ی محمد بود💕 فعالیت‌هایی که همه‌شان سرچشمه‌اش شیرپاک مادر و نان حلال پدر است🌙مادر شهید هادی‌ نژاد زنی مقاوم است✨که سخنانش در روز تشییع پیکر دردانه پسرش خود رجزی بود برای تمامِ دشمنان.💫 پای صحبت‌های مادرش که می‌نشینی از خوابش برایت تعریف می‌کند🌙همانی که حضرت زینب(س) آمده بود✨و محمد را از مادرش طلب کرده بود🕊️چند روز بعد پسرش هوای رفتن کرده🌙و مادر نیز با ذکر یازهرا(س) بساط رفتنش را مهیا می‌کند.🍃محمد به آرزویش رسید✨هم مدافع حرم شد و هم شهید🕊️به دوستان شهیدش پیوست✨و افتخار فدایی دادن در راه خدا را نصیب پدر و مادرش کرد🍃پدر محمد بعد از سه سال از دنیا رفت و به فرزندش پیوست🕊️محمد جوانِ خوزستانیِ کشور، حسینی‌وار زندگی کرد🌙و حسینی‌وار نیز به استقبال شهادت رفت✨یعنی حقیقتِ "اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمدِِ و آل محمد*🕊️🕋 *شهید محمد هادی نژاد* *شادی روحش صلوات*💙🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| 🌺🍃 تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۰۹/۱۴ محل تولد: خوزستان تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۱۷ محل شهادت: حلب_سوریه وضعیت تأهل: مجرد محل مزارشهید: گلزارشهدای زادگاهش 👇🌹 ✍...مسئول گروه جهادی منتظران موعود..فعاليت جهادی شهید البته محدود به خدمت رسانی به محرومين نبود. همه كارهای تاسيساتی سپاه آغاجری را به صورت رايگان و به اصرار خودش انجام می داد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ #شهیـدمدافع‌حرمـ |💔| #جهـادگرشهـیدستـوا‌ن‌دومـ‌محـمدهاد
•••|🥀••• [مسئول‌بسیج‌سازندگی‌سپاه‌ناحیه‌آغاجری🌹] ✍...شهید محمد هادی نژاد تا پیش از انتشار خبر شهادتش و نائل آمدن به عنوان درخشان مدافع حرم اهل بیت (س)، در میان نزدیکان و همشهری هایش به عنوان یک بسیجی جهادگر و مسئول گروه جهادی منتظران موعود می شناختند. وجب به وجب سپاه ناحیه آغاجری شاهد خدمات و خاطرات او بوده است. شهید هادی نژاد هدایت گروه جهادی منتظران موعود را بر عهده داشت. این گروه جهادی انبوهی از خدمات عمرانی را به مردم محروم آغاجری ارائه کرد، مردم هم در تشییع پیکر محمد سنگ تمام گذاشتند. محمد تنها فرزند پدر و مادر پیرش بود. خیلی از بچه های پاسدار مرید این بسیجی بودند. وقتی آمد و از من خواست به او کمک کنم تا به عنوان بسیجی داوطلب به سوریه اعزام شود، با او شدیدا مخالفت کردم چون تنها فرزند پدر و مادرش بود.اما او گفت من راه دفاع از حرم اهل بیت (س) را انتخاب کرده ام و باید آن را طی کنم. خدمات جهادی شهید هادی نژاد به مردم محروم آغاجری متعدد است. محمد هادی نژاد و گروه جهادی اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان مرمت کردند و کار برق کشی و لوله کشی این مدارس را بدون دریافت ریالی دستمزد انجام دادند. تعمیر سرویس های بهداشتی مساجد و برق کشی و لوله کشی خانه های محرومین از جمله دیگر فعالیت های این گروه جهادی بود. محمد کاملا فنی و در کار تاسیسات استاد بود. فعالیت جهادی محمد البته محدود به خدمت رسانی به محرومین نبود. همه کارهای تاسیساتی سپاه آغاجری را به صورت رایگان و به اصرار خودش انجام می داد. محمد بسیجی بود اما قلبش به عشق سپاه می تپید.بچه های سپاه هر کاری می کردند محمد قبول نمی کرد حتی یک ریال دستمزد بگیرد. می آمد و همه تعمیرات تاسیساتی سپاه آغاجری را با ذوق و علاقه انجام می داد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ |💔| •••🥀مادر شهید هادی‌نژاد زن مجاهد و بسیار سلحشوری است. او در مراسم تشییع پسرش سخنانی بر زبان آورد که قلب همه را آتش زد. مادر شهید هادی‌نژاد گفت:"من خواب دیدم که حضرت زینب کبری(س)پسرم را از من درخواست کرد.چند روز بعد محمد آمد و گفت میخواهم بروم سوریه. به او گفتم مادر جان برای چه میخواهی بروی؟تو تنها پسر من هستی. جواب داد وقتی حضرت زینب(س)مرا خواسته باید بروم. افتخار میکنم پسرم را در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س)دادم.تنها سرمایه زندگی من محمد بود، شرمنده زینب(س)هستم که چیز دیگری ندارم تا فدایش کنم." ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ به راستی او ، اما همه بود. 🕊به مناسبت تولد 👏👏👏👏🌺🌺🌺🌺🎉🎊🎁🎈🎁🎈🎈🎈🎁🎁🎁🎈🎁🎁 📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ 🥀مزار شهید :گلزار شهدا 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💫 اللهم الرزقنا توفیق شهادت 🤲🤲 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ پرواز تا بی نهایت روایت حاج حسین یکتا از شهادت شهید عباس بابایی؛🌹 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 🌼 خدایا شهادت در راه اسلام و انقلاب را نصیب ما بگردان🌼 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🕊به مناسبت تولد 👏👏👏👏🌺🌺🌺🌺🎉🎊🎁🎈🎁🎈🎈🎈🎁🎁🎁🎈🎁🎁 📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🕊 ظهر یک روز 🌷آمد قرارگاه تا به اتفاق هم برای نماز جماعت به مسجد قرارگاه برویم. ایشان موی سر خود را چون سربازان تراشیده و لباسی خاکی بسیجی پوشیده بود. وقتی وارد مسجد شدیم به ایشان اصرار کردم به صف اول نماز برویم ولی ایشان قبول نکرد و در همان میان ماندیم، چرا که ایشان سعی می کرد ناشناخته بماند. در نماز حالات خاصی داشت مخصوصا در قنوت. در برگشت از نماز رفتیم برای نهار. اتفاقا نهار آن روز کنسرو بود و سفر ساده ای پهن کرده بودند. ایشان صبر کرد و آخر از همه شروع به غذا خوردن کرد. وی آنچنان رفتار می کرد که کسی پی نمی برد که با فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، عباس بابایی روبه روست. بیشتر وانمود می کرد که یک بسیجی است. (راوی: سرلشگر رحیم صفوی) تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹🕊 تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶🕊 مزار شهید :گلزار شهدا هدیه‌به‌روح‌پاکش ...🎉🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ●بچه اولمون قزوين به دنيا اومد. ماه های آخر بارداری رفته بودم قزوين، تا پدر، مادرم مواظبم باشن. در مورد اسم بچه قبلاً با هم حرفامونو زده بوديم. عباس دلش میخواست بچه اولش دختر باشه. ●ميگفت: "دختر دولت و رحمت واسه خونه آدم مياره..." قبل به دنیا اومدن بچه، بهم گفته بود: "دنبال يه اسم واسه بچه مون گرد که مذهبي باشه و تک از کتابی که همون وقتا ميخوندم پيدا کردم: سلما ●تو کتاب نوشته بود، سلما اسم قاتل يزيد بوده. دختری زيبا که يزيد (لعنة الله عليه) عاشقش ميشه. اونم زهر ميريزه تو جامش. ●بهش گفتم که چه اسمی روانتخاب کردم. دليلشم براش گفتم. خوشش اومد. گفت: "پس اسم دخترمون ميشه، سلما گفتم: اگه پسر بود...؟ ●گفت: نه ، دختره. گفتم: حالا اگه پسر بوووود؟؟؟ گفت: حسين…اگه پسر بود اسمشو میذاریم حسین. بچه که دنيا اومد. دزفول بود. ●بابام تلفنی خبرش کرد. اولش نگفته بود که بچه دختره ، گمون میکرد ناراحت میشه. وقته بهش گفت، همونجا پای تلفن سجده شکر کرده بود. واسه ديدن من و بچه اومد قزوين. ●از خوشحالی اينکه بچه دار شده بود. از همون دم در بيمارستان به پرستارا و خدمتکارا پول داده بود. يه سبد بزرگ گلايل و يه گردنبند قيمتی هم واسم خریده بود. دخترم سلما دختر زيبايی بود. پوست لطيف و چشای خوشگلی داشت. عباس يه کاغذ درآورد و روش نوشت: "لطفاً مرا نبوسيد..."خودشم اونقده ديوونش بود که دلش نميومد بوسش کنه. ✍به روایت همسربزرگوار شهید ...🕊🕊🌸🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نميخواهدشما خودتان را برای انقلاب كنيد انقلاب راه خودش را ميرود شما.. خودتان را كنيد. .....🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ عباس، مشتاق پرواز بود امروز سالروز ولادت «عباس بابایی» است؛ کسی که بیش از ۳٠٠٠ ساعت پرواز و ۶٠ عملیات جنگی موفق داشت و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای F14 بود. عباس بابایی سال ۱۳۲۹ در شهرستان قزوین متولد شد. دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند. در سال ۱۳۴۸ به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی، برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد. او در ۹ آذر ۱۳۶۲ به درجه سرهنگ‌تمامی ارتقا یافت و به سمت معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی منصوب شد و به تهران عزیمت کرد. وی پس از چهار سال رزم در مقام معاونت عملیات نیروی هوایی، در ۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه «سرتیپی» ارتقا یافت. عباس بابایی صبح روز پانزدهم مردادماه سال ۶۶ (روز عید قربان) به همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) برای شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی F5 از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. پس از انجام مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله‌های تیربار ضدهوایی خودی قرار گرفت،ازناحیه سر مجروح شد و در دم به شهادت رسید. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ شــوقِ پــرواز...✈️ خلبان شهید عباس بابایی تاریخ تولد: ۱۴ / ۹ / ۱۳۲۹ تاریخ شهادت: ۱۵ / ۵ / ۱۳۶۶ محل تولد: قزوین محل شهادت: سردشت 🌷عباس همیشه لباس کهنه می‌پوشید سرآخر اسمش پای لیست دانش‌آموزان کم بضاعت رفت.🥀مدیر مدرسه دایی‌اش بود. همان روز عصبانی به خانه خواهرش رفت‌❗️مادر عباس بابایی، برادرش را پای کمد برد و ردیف لباس‌ها و کفش‌های نو را نشانش داد🌱و گفت: عباس می‌گوید دلش را ندارد پیش دوستان نیازمندش این‌ها را بپوشد.🥀 از همان کوچکی بزرگ بود!!🌙همسر شهید← عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون رو عوض‌ کنیم ،❗️می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن،🥀این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا،🌱 اون بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواد اینکار رو کنه قبول نکرد.🍂 اما با اصرارِ عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم.»🌙شهید عباس بابایی کسی که بیش از 3000 ساعت پرواز و 60 عملیات جنگی موفق داشت✈️و بنیانگذار سوختگیری هوایی با هواپیمای اف14بود✈️ایشان در صبح روز ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶، مصادف با روز عید قربان،🌙همراه با سرهنگ علی‌محمد نادری به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار صحیح اجرای عملیات،💫با یک فروند هواپیمای اف–۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.⚡️و در نهایت پس از بمباران مواضع دشمن و انجام ماموریت خود💫هواپیما مورد اصابت گلوله ضد هوایی قرار گرفت💥گلوله حنجره‌اش را پاره و او را به شهادت رساند*🕊️🕋 سرلشکر خلبان 💙🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ نام: عباس نام پدر: اسماعیل تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ محل تولد: قزوین راهیابی به دانشگاه خلبانی نیروی هوای: ۱۳۴۸ اعزام به آمریکاجهت تکمیل دوره خلبانی: ۱۳۴۹ بازگشت به ایران: ۱۳۵۱ ازدواج با صدیقه(ملیحه) حکمت: ۴ شهریور ۱۳۵۴ فرماندهی پایگاه هشتم هوایی اصفهان(ارتقا از درجه سروانی به درجه سرهنگ دومی): ۷/۵/۱۳۶۰ معاون عملیات نیروی هوایی تهران(ترفیع به درجه سرهنگ تمامی): ۹/۹/۱۳۶۲  افتخار به درجه سرتیپی: ۸/۲/۱۳۶۶ تاریخ شهادت: ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ محل دفن: گلزار شهدای قزوین طول مدت حیات: ۳۷ سال نحوه شهادت: اصابت گلوله به پیکرش در حین انجام عملیات برون‌مرزی سرلشگر خلبان شهیدعباس بابایی در چهاردهم آذر ۱۳۲۹ دریکی از محروم‌ترین نقاط شهرستان قزوین درخانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود که باگذشت زمان باعث افتخار هر ایرانی شد.نام او راعباس نهادند. حاج اسماعیل بابایی،پدربزگوارعباس، سال‌های زیادی از عمرخودرابه‌عنوان تعزیه‌خوان در راه خدمت به امام حسین(ع) گذاشت. دوران کودکی عباس در این فضا گذشت. حیاط خانه‌شان منزلگاه دوستداران حسین(ع) بود تا از مکتب حسینی بیاموزند و سرلوحه خویشش قرار دهند. (طاهری آذر، ص۱۷) و(عباسی ولدی، ص۱) شهید بابا ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ سه سال بعد زمان فارغ التحصیل شدنش از پایگاه "ریس" بود. بابایی آخرین نفری از افراد آن دوره بود که باید پرونده‌اش به امضای فرمانده پایگاه می‌رسید. بخاطر مذهبی بودنش، در این مدت کلی علیه‌اش تبلیغ شده بود. وقتی عباس برای تأیید مدرکش به اتاق کلنل باکستر رئیس دانشکده رفت، او انگار تمایلی نداشت مدرک عباس را تأیید کند و می‌خواست از دادن گواهینامه خلبانی به او امتناع کند. مثلاً در پرونده‌اش درج شده بود: پپسی نمی‌خورد چون اعتقاد دارد کارخانه اش برای اسرائیلی‌ها است. با هم دوره‌ای هایی که مشروب می‌خورند معاشرت ندارد. نماز می‌خواند و.... درست زمانی که کلنل حکم رد صلاحیت بابایی را می‌خواست زیر پرونده‌اش مرقوم کند کسی از بیرون صدایش زد. چون وقت نماز هم بود عباس بابایی همان موقع نماز اول وقتش را ادا می‌کند تا رئیس برگردد. کلنل که برگشت و عباس را در حالت نماز دید دلیل این کارش را از او پرسید. عباس بابایی هم تمام و کمال در مورد عقایدش توضیح داد. کلنل باکستر رئیس دانشکده چند لحظه به صورت عباس نگاه می‌اندازد و بعد لبخندی می‌زند و حکم تأیید گواهی نامه‌اش را امضا می‌کند ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍ خاطره زیبا و واقعی از شهید عباس بابایی🌹 🎙حجت الاسلام عالی ✅تاریخ تولد: ۱۴ / ۹ / ۱۳۲۹ ✅شهادت: ۱۵ مرداد ۶۶ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ یك بار  لباس های عباس خیلی بو می‌داد. از او سؤال كردم: چرا همه تیمسارها بوی عطر می‌دهند، ولی تو ...؟ گفت: حقیقتش وقتی از قزوین می‌آمدم، رفتم یكی از روستاها صله ارحام اصرار كردند كه شب بمانم و من هم گفتم اگه نمانم دلشان می‌شكند ماندم ولی چون خانه آنها جا نداشت، رفتم توی طویله خوابیدم. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✍️غذای فرمانده زمانی که در قرارگاه رعد بودیم بنابر ضرورت های پروازی و موقعیت های ویژه جنگی تیمسار بابایی دستور دادند تا برای خلبانان شکاری غذای مخصوص پخته شود، ولی خود جناب بابایی با توجه به اینکه بیشترین پروازهای جنگی را انجام می دادند از غذای مخصوص خلبانان استفاده نمی کردند و همان غذای معمولی را می خوردند. در پاسخ به اعتراض ما در مورد این که گفته بودیم چرا شما از غذای خلبانان استفاده نمی کنید، گفتند : -یک فرمانده باید حتما از غذایی که همگان استفاده می کنند بخورد تا آن سربازی که در خط مقدم است نگوید غذای من با فرمانده ام فرق دارد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🏴اللهم احفظ قائدنا و عزيز أَرواحنا ، حامل لولاء بقيتك في العالمين حتى الظهور المبارك❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🏴🏴🏴🏴🏴 🔆عروج ملكوتى يا پرواز نجاتبخش امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه حكايت فرمايد: هنگامى كه رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله رحلت نمود، دو چيز گرانبها را در بين امّت خود به عنوان امانت قرار داد، كه يكى قرآن و ديگرى عترت و اهل بيتش عليهم السلام بود. پس از آن به نقل از فاطمه زهراء عليها السلام حكايت فرمايد: چند روزى پس از رحلت پدرم رسول خدا صلوات اللّه عليه ، ايشان را در خواب ديدم و اظهار داشتم : اى پدرجان ! تو رفتى و با رفتن تو ارتباط ما با عالم وحى قطع گرديد؛ و هنوز سخنم پايان نيافته بود كه در همين لحظات متوجّه شدم ، چندين نفر از فرشته هاى الهى نزد من آمدند و مرا به همراه خود بالا بردند. وقتى وارد آسمان ها شدم ، ساختمان هاى با شكوه و باغات بسيار سبز و خرّم را ديدم و چون به يكى از آن قصرهاى بهشتى نزديك شدم ، مشاهده كردم كه چندين حوريه از آن بيرون آمدند و مى خنديدند و به يكديگر بشارت مى دادند. و من با ديدن چنان صحنه هاى سعادت بخش و دلنشين ، بسيار علاقه مند شدم كه نزد آن ها بمانم و برنگردم ؛ ليكن در همين حالت از خواب بيدار شدم . سپس حضرت صادق عليه السلام به نقل از اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام چنين فرمود: ناگهان ديدم كه فاطمه زهراء عليها السلام حيرت زده و پريشان از خواب بيدار شد و مرا صدا زد، جلو رفتم و جريان را جويا شدم ؟ و چون آن مخدّره مظلومه ، خواب خود را برايم بيان نمود، از من عهد و پيمان گرفت كه چون رحلت نمايد كسى در مراسم تشييع و تدفين وى شركت نكند، مگر سه نفر از زنان به نام هاى : امّ سلمه ، امّ اءيمن و فضّه . و هشت نفر از مردان كه به نام هاى : دو فرزندش ، حسن و حسين ، عبداللّه بن عبّاس ، سلمان فارسى ، عمّار ياسر، مقداد و ابوذر غفارى بودند. حضرت امام علىّ عليه السلام در ادامه فرمود: و در آن شبى كه وعده الهى فرا رسيد و فاطمه زهراء عليها السلام در آن شب قبض روح گرديد، متوجّه شدم كه آن مظلومه ، بر عدّه اى تازه وارد سلام مى دهد و مى گويد: ((وعليكم السّلام )). بعد از آن ، همسر مظلومه ام به من خطاب كرد و اظهار داشت : يا علىّ! اين جبرئيل امين است كه بر من وارد شده و مرا بر نعمت هاى بهشتى بشارت مى دهد. پس از گذشت لحظه اى ديگر، باز اظهار نمود: ((و عليكم السّلام ))، و سپس به من خطاب نمود: اى پسر عمو! اين ميكائيل است كه بعد از جبرئيل بر من وارد شد در مرتبه سوّم دختر رسول خدا چشم هاى خود را گشود و اظهار داشت : و اين عزرائيل است كه اكنون وارد شد؛ و پدرم اوصاف و حالاتش را برايم گفته بود. و بعد از آن عزرائيل را مورد خطاب قرار داد و گفت : سلام بر تو، اى گيرنده ارواح ! تعجيل نما و جانم را برگير، وليكن سعى كن مرا عذاب ندهى و جانم را به سختى نگيرى . و سپس به درگاه پروردگار متعال چنين اظهار نمود: بار خداوندا! من به سوى رحمت و بركات تو مى آيم ، نه به سمت آتش و عذابِ دردناكى كه به معصيت كاران وعده داده اى . و آن گاه ، آن بانوى ستمديده در حالى كه رو به قبله دراز كشيده بود چشم هاى خويش را بر هم نهاد و به عالم بقاء رحلت نمود. 📚دلائل الامامة : ص 131، ح 42، بحارالا نوار: ج 43، ص 209 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🖤یا حضرت مـــــادر 🖤 ◾️امشب دل سنگ کوچه‌ها می‌گرید ◾️یک شهر خموش و بی‌صدا می‌گرید ◾️ تشییع جنازه غریب زهراست ◾️تابوت به حال مرتضی می‌گرید 🏴 شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد🖤 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝