|💔|💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#پاسدارشهیدمیثمنجفی
•••🥀روزهای آخر فقط در حال نوشتن بود خیلی خاکی و تو دار بود.
همش خنده رو لباش بود.
چند روز مونده بود که بابا بشه خیلی ذوق داشت حلما کوچولوشو ببینه.
اما همش از یه کار نیمه تموم حرف میزد که باید انجام بده و بعد برگرده.
بالاخره کاری که باید میکرد رو انجام داد و برگشت
اما بدون دیدن دخترش..
خیلی دوست داشت #حلما دخترش💞 را ببیند ولی عشقش❤️ به اهل بیت بیشتر بود...
در تماس اخر گفت :
سپردم تان به خانم #زینب (س).
💔😔
🌸 #همسرشهیدمدافع_حرم
#میثم_نجفی🌷
🕊سلام 🤚صبحتون منور به لبخند #شهیدان🌷🌷
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🍃شبی که خبر شهادت میثم اومد، مسئول خیریه زنگ زد و گفت: آق
▫نحوه اطلاع از شهادت؛😭
👈قرار بود برای #حلما جشن سیسمونی بگیریم که کنسل شد.
همان روز جمعه به اتفاق خواهرم به منزلمان آمدیم.
#آقا_میثم گفته بود :
👈هفدهم یا هجدهم ماه برمیگردد.
من گفتم :
دو ماه خانه نبودهام و باید برای استقبال از میثم همه جا را تمیز کنم تا وقتی برگشت، خانه مرتب و تمیز باشد.
➖ مادرشوهر و جاریام هم همراهم بودند.
یک دفعه برادرم آمد و گفت:
➖«مامان گفته هوا سرد است. بیایم دنبالتان» گفتم:
➖ «ما که تازه آمدهایم.»
ولی از آنجایی که مادرم نگران حالم بود چون آخرین ماه بارداری را پشت سر میگذاشتم،
زیاد با خودم احتمال افتادن اتفاقی را ندادم.
با برادرم دوباره به خانه پدری برگشتم و دیدم شوهر خواهرهایم در حیاط ایستادهاند.
پرسیدم:
➖«چرا اینجا ایستادهاید؟»
گفتند:
➖ «تو برو داخل خانه»
رفتم دیدم برادرم آنجاست.
دستم را کشید برد داخل، دیدم امام جماعت مسجد جامع #قرچک هم آنجاست.
ایشان گفت:
➖ هر کسی که به #سوریه میرود به خانوادههایشان سر میزنند.
من پیش خودم گفتم:
➖ آقا میثم دو ماه است که رفته سوریه. چرا حالا که میخواهد برگردد آمدهاند سربزنند⁉
باز هم شک نکردم که ممکن است اتفاقی افتاده باشد. به مادرم گفتم:
➖ «اینها برای چه آمده اند؟»
گفت:
➖«همینطوری»
رفتم نشستم داخل اتاق.
حتی به مخیلهام هم خطور نمیکرد که ممکن است میثم #شهید شده باشد.
حاج آقا خیلی آرام از من چند سوال پرسید و گفت:
➖«آقا میثم کی و چگونه به سوریه رفت؟»
و چند سوال دیگر در مورد سفر سوریه میثم پرسید.
وقتی همه اینها را پاسخ دادم ،
گفت:
➖«آقا میثم #مجروح شده است.»
ولی باز هم نگران نشدم و شکی نکردم.
پیش خودم گفتم:
➖فقط بیاید. اشکال ندارد مجروح شده باشد.
اما بعد از این حاج آقا ناگهان گفت:
🌷«خدا داده و خدا هم گرفته» 🌷
وقتی این را گفت دیگر هیچ چیز نفهمیدم.
به نقل ازهمسرشهید
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢بہ نقل از یکی از دوستان شہید: 🍃شبی ڪه خبر شہادت میثم او
▫نحوه اطلاع از شهادت؛😭
👈قرار بود برای #حلما جشن سیسمونی بگیریم که کنسل شد.
همان روز جمعه به اتفاق خواهرم به منزلمان آمدیم.
#آقا_میثم گفته بود :
👈هفدهم یا هجدهم ماه برمیگردد.
من گفتم :
دو ماه خانه نبودهام و باید برای استقبال از میثم همه جا را تمیز کنم تا وقتی برگشت، خانه مرتب و تمیز باشد.
➖ مادرشوهر و جاریام هم همراهم بودند.
یک دفعه برادرم آمد و گفت:
➖«مامان گفته هوا سرد است. بیایم دنبالتان» گفتم:
➖ «ما که تازه آمدهایم.»
ولی از آنجایی که مادرم نگران حالم بود چون آخرین ماه بارداری را پشت سر میگذاشتم،
زیاد با خودم احتمال افتادن اتفاقی را ندادم.
با برادرم دوباره به خانه پدری برگشتم و دیدم شوهر خواهرهایم در حیاط ایستادهاند.
پرسیدم:
➖«چرا اینجا ایستادهاید؟»
گفتند:
➖ «تو برو داخل خانه»
رفتم دیدم برادرم آنجاست.
دستم را کشید برد داخل، دیدم امام جماعت مسجد جامع #قرچک هم آنجاست.
ایشان گفت:
➖ هر کسی که به #سوریه میرود به خانوادههایشان سر میزنند.
من پیش خودم گفتم:
➖ آقا میثم دو ماه است که رفته سوریه. چرا حالا که میخواهد برگردد آمدهاند سربزنند⁉
باز هم شک نکردم که ممکن است اتفاقی افتاده باشد. به مادرم گفتم:
➖ «اینها برای چه آمده اند؟»
گفت:
➖«همینطوری»
رفتم نشستم داخل اتاق.
حتی به مخیلهام هم خطور نمیکرد که ممکن است میثم #شهید شده باشد.
حاج آقا خیلی آرام از من چند سوال پرسید و گفت:
➖«آقا میثم کی و چگونه به سوریه رفت؟»
و چند سوال دیگر در مورد سفر سوریه میثم پرسید.
وقتی همه اینها را پاسخ دادم ،
گفت:
➖«آقا میثم #مجروح شده است.»
ولی باز هم نگران نشدم و شکی نکردم.
پیش خودم گفتم:
➖فقط بیاید. اشکال ندارد مجروح شده باشد.
اما بعد از این حاج آقا ناگهان گفت:
🌷«خدا داده و خدا هم گرفته» 🌷
وقتی این را گفت دیگر هیچ چیز نفهمیدم.
به نقل ازهمسرشهید
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•