💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃🎉🎈🎂🌟🎉🍃🎉
🎈🎁🍃💐🎉🎈
💐🎂🌟🍃✨
🎁💐
🎂
#سالروز_تولد
نیمه شب برای درس خوندن به اتاق پذیرایی رفتم دیدم محمود قبل از من اونجاست اما درس نمیخوند .
با اینکه اون موقع دوازده یا سیزده ساله بود به سن تکلیف نرسیده بود اما داشت نماز شب میخوند .
شبهای دیگه هم پا شدم دیدم داره نماز شب میخونه و هر شب نماز شبش طولانی تر میشد .
حتی یکبار نماز شبش حدود دو ساعت طول کشید ، هنوز چهرش یادمه که نماز شبش رو چقدر با حال میخوند .
راوی :برادر محترم شهید
🌷شهید محمود رضا بیضایی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃
🎉🎈
🎂🌟🎉🍃🎁
🎊🍃🎂🎈💐🌟🎉🍃
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر ۸ از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است.
اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت.
یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم؛ زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت: اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند.
یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.
🌷شهید سیداحمد پلارک🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
اینکه شهدا از زمان شهادتشون خبر دارند،صحبتی است که حتی هر اهل دلی هم شاید نتواند آن را به خوبی درک کند .
من زودتر از سید سجاد به سوریه رفته بودم و سعادت بودن در کنار سید نصیب من نیز شد . روزی دیدم سید سجاد مشغول محکم کردن ساک ها و وسایلش هست .
لبخند معنی داری به او زدم و گفتم: من ۵۰ روز است که اینجا هستم و به فکر برگشتن نیفتادم .شما که فقط ۲۰ روز است،اینجایی ساکهایت را اینطور محکم میبندی؟
سید سجاد نگاهی به من انداخت و لبخندی زد و گفت من فردا شب در چنین ساعتی در دنیا نیستم .
این جمله ی سید سجاد من را بسیار به فکر فرو برد و از حرفش تعجب کردم .
و بعد از آن هم به من گفت، لطفا ساکهایم را به دست خانواده ام برسان. درست در عملیات شب بعد سید از پیش ما رفت....و ساکهایی که باید برایش برمیگرداندم .
به این فکر میکردم که شهدا چه مسیری را میروند که به این سطح از آگاهی میرسند ؟؟؟؟
سالروز تولد
🌷شهید سید سجاد حسینی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
علاقه خاصی به اهل بیت خصوصا حضرت ابوالفضل علیه السلام داشت و همیشه نام حضرت ابوالفضل علیه السلام وِردِ زبانش بود، محمدحسین واقعاً مظلوم بود، دو ساله بود که از روی رختخواب افتاد و دندان، زبانش را سوراخ کرد، وقتی من او را به بیمارستان رساندم، او اصلاً گریه نمیکرد و صدایش درنمیآمد، در اتاق عمل، زبان محمدحسین را بخیه زدند و دوختند اما صدای محمدحسین اصلا در نیامد، خیلی مظلوم بود و در درد کشیدن خیلی طاقت داشت .
وقتی عکسها و فیلمهای مُحرمش را نگاه میکردم، محرم سالهای قبل تیشرت با اسم یا ابوالفضل علیه السلام داشت و همین محرمی که در سوریه بود تیشرت و سربندی که به همه آنها داده بودند روی همه تیشرتها و سربندها نوشته بود یا حسین علیه السلام ولی به طور اتفاقی تیشرت و سربند یاابوالفضل علیه السلام به محمدحسین افتاده بود .
راوی: مادر محترم شهید
سالروز تولد
🌷شهید محمدحسین میردوستی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃🎉🎈🎂🌟🎉🍃🎉
🎈🎁🍃💐🎉🎈
💐🎂🌟🍃✨
🎁💐
🎂
#سالروز_تولد
نیمه شب برای درس خوندن به اتاق پذیرایی رفتم دیدم محمود قبل از من اونجاست اما درس نمیخوند .
با اینکه اون موقع دوازده یا سیزده ساله بود به سن تکلیف نرسیده بود اما داشت نماز شب میخوند .
شبهای دیگه هم پا شدم دیدم داره نماز شب میخونه و هر شب نماز شبش طولانی تر میشد .
حتی یکبار نماز شبش حدود دو ساعت طول کشید ، هنوز چهرش یادمه که نماز شبش رو چقدر با حال میخوند .
راوی :برادر محترم شهید
🌷شهید محمود رضا بیضایی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃
🎉🎈
🎂🌟🎉🍃🎁
🎊🍃🎂🎈💐🌟🎉🍃
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#سالروز_تولد
انگشترهایی که برا خودش تهیه میکرد معمولا بارکاب های خوبی بود، اما یکی دوماه بیشتر در انگشتش نمیدیدی .
هرکدام از دوستانش که خوشش می امد به او می بخشید .
در مورد لباس هایش هم همینطور بود، لباسی که امانت میداد، محال بود پس بگیرد .
برای عروسی دوستانش که میرفت محال بودکه دست خالی برود، مقید بودکه حتما هدیه ای تهیه کند ودوستان دیگرش را هم مجاب میکرد که باهم یا یک سکه طلا بخرند یا پاکت پولی را هدیه بدهند . میگفت اول زندگیشان هست باید کمکشان کنیم .
راوی: مادر شهید
🍃🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_رسول_خلیلی
🔷تاریخ تولد : ۲۰ آذر ۱۳۶۵
🔷تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۲
🔷مزار شهید : بهشت زهرا
🔷محل شهادت : حلب، سوریه
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍃 #فرمانده در #تیرماه سال ۱۳۶۱ رفت و هنوز برنگشته است...
.
🍂 فرمانده ای که آرامش این روزها را از #تلاش ها و رشادت های او و امثال او داریم.
.
🍃 چشم های زیادی منتظر #حاج_احمد_متوسلیان هستند و دلهای زیادی از بی خبری اش #پیر شدند...
.
🍂او هم چون اربابش زیر بار ظلم نرفت.
نمی دانم سرنوشتش چون #اربابش شد یا چون #کاروان_اسرا اما او نمونه بارز #هیهات_من_الذله است.حال چه #اسیر باشد چه #شهید....
.
🍃منتظران این قصه بلا تکلیفی ۳۸ ساله هنوز هم منتظرند.
#حاج_احمد، #برگرد و پایان بده به این #غم بی خبری. بیا، این انقلاب و این روزها نیاز دارد به تو....
.
🍂حاج_احمد، دعا کن. #شرمنده نشویم. شرمنده تلاش های تو، دلتنگی ها و بی قراری های خانواده ات.
.
#سالروز_تولد
#حاج_احمد_متوسلیان.
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ۳۰فروردینسالروزولادتبزرگمردتاریخآذربایجان 🎂🌼💟 بهیاد
🍃🎉🎈🎂🌟🎉🍃🎉
🎈🎁🍃💐🎉🎈
💐🎂🌟🍃✨
🎁💐
🎂
#سالروز_تولد
دختر خانه بودم داشتم تلویزیون تماشا میکردم، مصاحبه ای بود با شهردار شهرمان . یک خورده که حرف زد خسته شدم . سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام حرف میزد با خودم گفتم این دیگه چه جور شهرداریه ؟ حرف زدن هم بلد نیست .
بلند شدم و تلویون را خاموش کردم چند وقت بعد همین شهردار شریک زندگیم شد .
روز عقد کنان بود . زن های فامیل منتظر بودند داماد را ببینند وقتی آمد گفتم اینم آقای داماد کت و شلوار پوشیده و کراواتش را هم زده داره میاد .
مرتب و تمیز بود با همان لباس های سپاه فقط پوتین هایش کمی خاکی بود
دیر به دیر می آمد . اما تا پایش را میگذاشت توی خانه بگو بخندمان شروع میشد . خانه مان کوچک بود گاهی صدایمان میرفت طبقه ی پایین . یک روز همسایه بهم گفت :
به خدا اینقدر دلم میخواد یک روز که آقا مهدی میاد خونه در خونتون باز باشه من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگه چی میگید اینقدر میخندید؟
سالروز تولد
🌷شهید مهدی باکری🌷
🌷 یاد شهدا با صلوات🌷
🎂🍃
🎉🎈
🎂🌟🎉🍃🎁
🎊🍃🎂🎈💐🌟🎉🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر ۸ از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است.
اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت.
یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم؛ زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت: اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند.
یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.
🌷شهید سیداحمد پلارک🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
علاقه خاصی به اهل بیت خصوصا حضرت ابوالفضل علیه السلام داشت و همیشه نام حضرت ابوالفضل علیه السلام وِردِ زبانش بود، محمدحسین واقعاً مظلوم بود، دو ساله بود که از روی رختخواب افتاد و دندان، زبانش را سوراخ کرد، وقتی من او را به بیمارستان رساندم، او اصلاً گریه نمیکرد و صدایش درنمیآمد، در اتاق عمل، زبان محمدحسین را بخیه زدند و دوختند اما صدای محمدحسین اصلا در نیامد، خیلی مظلوم بود و در درد کشیدن خیلی طاقت داشت .
وقتی عکسها و فیلمهای مُحرمش را نگاه میکردم، محرم سالهای قبل تیشرت با اسم یا ابوالفضل علیه السلام داشت و همین محرمی که در سوریه بود تیشرت و سربندی که به همه آنها داده بودند روی همه تیشرتها و سربندها نوشته بود یا حسین علیه السلام ولی به طور اتفاقی تیشرت و سربند یاابوالفضل علیه السلام به محمدحسین افتاده بود .
راوی: مادر محترم شهید
سالروز تولد
🌷شهید محمدحسین میردوستی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#سالروز_تولد
اینکه شهدا از زمان شهادتشون خبر دارند،صحبتی است که حتی هر اهل دلی هم شاید نتواند آن را به خوبی درک کند .
من زودتر از سید سجاد به سوریه رفته بودم و سعادت بودن در کنار سید نصیب من نیز شد . روزی دیدم سید سجاد مشغول محکم کردن ساک ها و وسایلش هست .
لبخند معنی داری به او زدم و گفتم: من ۵۰ روز است که اینجا هستم و به فکر برگشتن نیفتادم .شما که فقط ۲۰ روز است،اینجایی ساکهایت را اینطور محکم میبندی؟
سید سجاد نگاهی به من انداخت و لبخندی زد و گفت من فردا شب در چنین ساعتی در دنیا نیستم .
این جمله ی سید سجاد من را بسیار به فکر فرو برد و از حرفش تعجب کردم .
و بعد از آن هم به من گفت، لطفا ساکهایم را به دست خانواده ام برسان. درست در عملیات شب بعد سید از پیش ما رفت....و ساکهایی که باید برایش برمیگرداندم .
به این فکر میکردم که شهدا چه مسیری را میروند که به این سطح از آگاهی میرسند ؟؟؟؟
سالروز تولد
🌷شهید سید سجاد حسینی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•