💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
💠شهر را به ما سپردند!
و #رفتند...
💠از شهر چیزی باقی نمانده🚫
#برگردید...
#مقاومت کار ما نیست...
خانه به خانه!
نفر به نفر👥
در حال #انهدام!
💠برگردید!😔
دست #دلمانـ❤️ را بگیرید...
💠 #آی_شهدا
با فراموشی درس شما
تخریب چی ماهری شدیم😞
💠 #منفجر می کنیم💥
دل را با #چاشنی وسوسه های شیطان👹
انفجار پشت انفجار...
💠و پس لرزه های این انفجار
می لرزاند #دل_مهدی_فاطمه(سلام الله علیها را💗💓
💠#برگردید!
مقاومت کار ما نیست
آقا #گناه دارد!😭
بس که ما #گناه میکنیم...
💠برگردید
#آقا_تنهاست...😔😔😔😔😭😭😭
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم
و علی الخصوص شهید
💠 🌷#شهید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم🕊
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟💠
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید
●پیش از سال 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقو در جیبش بود. خالکوبی داشت. خیلی قلدر بود و همه کوچکترها باید به حرفش گوش می دادند. اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد. شاید اهل نماز نبود اما شهادت روزی اش شد چون به بچه یتیم رسیدگی می کرد و دست فقرا را می گرفت و به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت.
.
●زمانی آمد و اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید سوریه ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب ها خیلی دیر می آمد. شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است
.
● قبل از شروع عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام سخنانم، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبیات مشخصه. چند بار گفتم بپوشون». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این آخرین شوخی مجید بود.
.
فردای همان روز مجید به وسیله موشک کورنت به شهادت رسید وتمام خالکوبی هایش پاک شد...
#شهید_مجید_قربانخانی
#سالروز_ولادت...🌿🌺🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🌷🕊#سیره_شهدا💌
✨همیشه دوست داشت پلیس شود، مجید پسر شروشور محله بود که دوست دوست داشت پلیس شود.دوست داشت بیسیم داشته باشد.دوست داشت قوی باشد تا هواے خانواده،محله و رفقایش را داشته باشد.از بس که مهربون بود.
💐مادر شهید میگوید:«همیشه دوست داشت پلیس شود.یک تابستان کلاس کاراته فرستادمش.وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچهها را تکهتکه کرد.میگوید من کاراته میروم باید همهتان را بزنم.
🌾عشق پلیس بودن و قوے بودن باعث شده بود هر جا میرود پز داییهاے بسیجی اش رامیداد.چون تفنگ و بیسیم داشتند و مجیدعاشق این چیزها بود.بعدها هم که پایش به بسیج باز شد یکی از دوستانش میگوید آنقدر عشق بیسیم بود که آخر یک بیسیم به مجید دادیم و گفتیم.این را بگیر دست از سر ما بردار(خنده)در بسیج هم ازرشوخی ورشیطنت دستبردار نبود.»
✍به نقل از:مادرشهید
🎊مجید عزیز
میلاد توست
و مــا باز؛
ڪبوتر عشقمان را
در آسمانِ خیال تو
پرواز می دهیم ؛
سالهاستــ ڪبوترمان
جلد مهربانیت شده است . . .🕊
🌷#شهید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم🕊
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی💟
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💢۲۱ دی ماه سالروز شهادت ۱۳تن از شهدای #کــــربلای_خانطومان 94 را گــــرامے میداریم🌸🍃
💢وچه نیک گفت سیدشهیدان اهل قلم هر #شهید کریلایی داردکه #خاک آن تشنه ی #خون ❣اوست
شادی روح #شهدای_خانطومان 94صلوات🌹
#شهید_مرتضی_کریمی
#شهید_محمد_آژند
#شهید_امیر_علی_محمدیان
#شهید_میثم_نظری
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهیدعباس_آبیاری
#شهید_محمد_اینانلو
#شهید_عباس_آسمیه
#شهید_علیرضا_مرادی
#شهید_مهدی_حیدری
#شهید_حسین_امیدواری
#شهید_رضا_عباسی
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
📎سلام ، صبحتون شهـدایـی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#سیره_شهدا🦋
✨عجیب دست و دلباز بود...
🍃اگر مستمندی را میدید؛ هرچه داشت می بخشید فکر نمی کرد شاید یک ساعت بعد خودش به آن نیاز داشته باشد.
گاهی یک روز کلی با نیسانش کار می کرد
اما روز بعد پول بنزینش را از من می گرفت!
ته و توی کارش را که در می آوردی
می فهمیدی کل پولش را بخشیده است...
✍راوی: مادر شهید
#شهید_مجید_قربانخانی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهدا🕊
دو روز قبل از اعزامش وقتی لباسهای نظامی اش را شسته بودم، به خانه آمد و رفت لباسها را خيس خيس پوشيد، دی ماه بود و هوا سرد. گفتم چرا لباس ميپوشی. سرما ميخوری. گفت من از پرواز جاماندم و دوستانم رفتند، ميخواهم بچهها را سركار بگذارم و الکی با لباس نظامی از زير قرآن رد شوم و عكسم را بين بچهها پخش كنم. گويا نقشهاش بود كه به اين ترتيب از زير قرآن ردش كنيم. اما من احتياط كردم و حتی نميخواستم از او عكس بگيرم كه گفت مريم خانم جو گير نشو. قرآن كه بالای سرم نميگيری، حداقل عكس بگير. به ناچار عكسش را انداختم. پنجشنبه بود و شنبه اش بدون خداحافظی رفت.
✍راوی: مادر شهید
#شهید_مجید_قربانخانی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#خاطرات_شهید
شب آخر جورابهای همرزمانش را میشسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشود و یا اینکه پاک میشود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.
یک تیر به بازوی سمت چپش خورد، دستش را پاره کردو سه تا از تکفیریها را کشت ، سه یا چهار تیر به سینه و پهلویش خورد و شهید میشود
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🌹🕊رخسـارِ تو . . .
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتی ، بہ رخِ تیـرہ و تار مــا
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐«روزهای آخر رفتنش وقتی از موضوع خبردار شدیم هرکاری کردیم تا نرود. وقتی که توانست برود اصلا باورمان نشد چون ممنوع الخروج بود.فرمانده خواسته بود رضایت نامه از از طرف ما ببرد که مجید خودش رضایت نامه ای تهیه کرده و انگوشت خودش را زده بود. فرمانده که به موضوع شک داشت خواسته بود با من صحبت کند، مجید هم با پیرزنی هماهنگ کرد که با فرمانده صحبت کند تا راضی شود اما نشد. در آخر به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم خورده و به شرطی که به خط مقدم نرود. شب عملیات وقتی بچه ها به خط شدند،دیدند مجید هم آمد فرمانده دعوایش کرده که مگر نگفتم تو نیا. مجید هم خودش را توی ماشین جا داده و طوری که فرمانده نبیند به خط مقدم رفته.››
✍راوی:پدر شهید
🥀#شهـید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم
#سالروز_شهـادت🕊
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید
💠اخلاق خوب
اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود، منیتی نداشت بدون اینکه در ظاهر بخواهد به مردم نشان دهد.
همش در نهانش بود نه آشکار
بلکه فقط بین خودش و خدایش بود.
● بدییی اگر در خانواده و دیگران می دید زود فراموش می کرد ولی خوبیشون را حسابی به خاطر می سپرد و قدر دانشان بود...
طاقت نداشت غم خانواده و یا کسی را ببیند همیشه سعی می کرد خانواده و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد.
بله! همین خوبی هایش بود که از آن یک شهید ساخت.
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
#سالروزشهادت...🕊🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید
●پیش از سال 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقو در جیبش بود. خالکوبی داشت. خیلی قلدر بود و همه کوچکترها باید به حرفش گوش می دادند. اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد. شاید اهل نماز نبود اما شهادت روزی اش شد چون به بچه یتیم رسیدگی می کرد و دست فقرا را می گرفت و به پدر و مادر خیلی احترام می گذاشت.
.
●زمانی آمد و اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید سوریه ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب ها خیلی دیر می آمد. شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است
.
● قبل از شروع عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام سخنانم، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبیات مشخصه. چند بار گفتم بپوشون». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این آخرین شوخی مجید بود.
.
فردای همان روز مجید به وسیله موشک کورنت به شهادت رسید وتمام خالکوبی هایش پاک شد...
#شهید_مجید_قربانخانی
#سالروز_شهادت...🌿🌺🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
🔰ای آشنای #ملکوت، ای #حسرت ما درماندگان از عروج🕊
🔰همه ی ما به توبه نیاز داریم .به قول قرآن ، #توبه_نسوح که گوشت تن گناهکارانمان را آب کنیم و از نو بسازیم آنچه تاکنون به زحمت #گناه روی هم انباشته ایم😔مجید اسطوره ی زمان ما تویی ، که از خیلی چیزها گذشتی و شدی #مجید_بربری.
🔰آخ خدا، نمی دانم چه حکمتی است. کسانی که #شوق تو دارند؛ جسم شان نیز می سوزد😞
🔰مجید همه گوشت و پوست تو ماند و فقط #استخوان هایت برگشت؛ پاکِ پاک، بدون ذره ای از بوی تنت😔
🔰کار خدا را که از کجا تو را برداشت و به کجا نشاند، ماها که فقط بلدیم حسرت بخوانیم، بخوریم وحسرت بنویسیم ✍
🔰خدا بخواهد، استخوان های آدم نیز #زائر_علی_بن_موسی_الرضا خواهد شد. فقط یک شرط دارد باید پاک باشی یا اگر نیستی پاک شوی 🌹
🍃خداوندا پاکم کن و خاکم کن🥀
#به_مناسبت_سالروز_شهادت #شهید_مجید_قربانخانی
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#دلنوشته_غروب
🌤💔😔
دلـــــــم را حوالی #خان_طومان جاگذاشته ام ...
در یک سحرگاه ِ سردِ زمستانی !
همانجا که ، تسبیحات ِ نماز صبحِ مان ، ذکر ِ #یا_زینب شد ..
همانجا که ستون به سمت ِ خط ، پیش رفت و
از نقطه ی رهایی گـــذشتیم تا #باغ_زیتون ...
دلــــــــم را حوالی ِ #خان_طومان جاگذاشته ام !
همانجا که محمد آژند بر زمین افتاد ... نه ، نه ... بر #آسمان افتاد !
دلم را حوالی ِ #خان_طومان ، در کنار پیکر ِ مرتضی جاگــذاشته ام ...
کنار خنده های محمد ...
کنار پیکر مجید ... میثم ...
کنار ِ اخلاص ِ امیرعلی ...ساده گی ِ مصطفی ...
شجاعت ِ عباس و رضا .. مظلومی ِ مهدی ...
نگـــاهِ حسین ... آسمیه ... علیرضــا ...
چه غریبانه رفتند و من ، دلم را حوالی #خان_طومان جـــــاگذاشتم ،
همانجایی که قفس ِ نـَفس را شکستند و همه #جان شدند
و خدا برای من ، اینگونه رقم زد
بمانم و حسرت ِ #پرواز را به نظاره بنشینم ...
کـــــــآش و ای کاش که فرصتی هم ، برای #پریدن ِ من بود ......
.
#آه_شهدا 💔😔
#شهید_مرتضی_کریمی
#شهید_محمد_آژند
#شهید_محمد_اینانلو
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_میثم_نظری
#شهید_امیرعلی_محمدیان
#شهید_مصطفی_چگینی
#شهید_عباس_آبیاری
#شهید_رضا_عباسی
#شهید_مهدی_حیدری
#شهید_حسین_امیدواری
#شهید_عباس_آسمیه
#شهید_علیرضا_مرادی
#مدافعان_حرم
#لبیک_یا_زینب
#سالروزشهادتتانمبارک.....🕊🕊🌹🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝