💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید🕊
🍃دلتنگی خانواده شهدا هیچگاه رفع نمیشود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید.
🍃در خواب پدرش را دیده بود که به او میگوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمیبینی، اما من میبینمت. همیشه همراهت هستم.
🍃من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری میگفت، میخواهم بابا من را در آغوش بگیرد. میخواهم دستانم را بگیرد.
✍راوی:همسر شهید
#شهید_سعید_انصاری
#سالروز_ولادت...🌺🎉🎉🌺
#بهیادشهیدمدافعحرمحاجسعیدانصاری
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#سالروز_ولادت....🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید🕊
🍃دلتنگی خانواده شهدا هیچگاه رفع نمیشود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید.
🍃در خواب پدرش را دیده بود که به او میگوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمیبینی، اما من میبینمت. همیشه همراهت هستم.
🍃من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری میگفت، میخواهم بابا من را در آغوش بگیرد. میخواهم دستانم را بگیرد.
✍راوی:همسر شهید
#شهید_سعید_انصاری
#سالروز_ولادت...🌺🎉🎉🌺
#بهیادشهیدمدافعحرمحاجسعیدانصاری
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#سالروز_ولادت....🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
#خاطرات_شهید
بعد از شهادتش مشخص شد که چقدر به نیازمندان کمک میکرد و برای زوجهای نیازمند جهیزیه تهیه میکرد.
با اینکه جانباز_شیمیایی بود دنبال جانبازیش نرفت. می گفت: من از نظر مالی تأمین هستم و نیازی ندارم که هزینه درمانم را از بیت المال بگیرم.
گاها مبلغی را به محل کارش میداد و میگفت که ممکن است دِینی از بیتالمال گردن من باشد یا این که از خودکار بیت_المال استفاده شخصی کرده باشم.
#شهید_سعید_انصاری
شادی روحش شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💐باغ زیتون بالای خانطومان تاریک بود و چشم چشم را نمیدید و خط دوم دشمن به ما نزدیک شده بود که کاملا صدای آنها شعارها و تهدیدهاشون به گوش میرسید و شدت تیر مستقیم به حدی زیاد بود که علاوه بر تیرهای رسام توپ ۲۳ تیرهای سلاحهای سبک و نیمه سنگین زوزه کشان از کنارمان رد میشدند شهیدسعید انصاری با توجه به این مسئله که در آن موقعیت ممکن بود هر لحظه مورد اصابت گلوله قرار گیریم وچون درآن تاریکی امکان ارتباط بصری نبود وجز من و ایشان و درفاصله ی کمی از شهید علی آقاعبداللهی و دیگران در آن نقطه و زمان به شهیدسعید انصاری نزدیکتر بودم و مجبور بودیم با هم صحبت کنیم از صحت سلامت و زنده بودن و موقعیت هم دیگر مطلع شویم به همین دلیل بود به من گفت:که اگر صدایی از من نشنیدی نگران نشید و بدونید که دارم نماز📿میخوانم و مراقب اطراف باشید بعد که نمازم روتمام کردم شما را خبر میکنم.
✍راوی: همرزم شهید
🌹#شهید_مدافـع_حــرم
#شهـید_سعید_انصاری
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•